مقاله شماره ١٣٨٩ / ٢٣ (١٠ مرداد)
واژه رهنما: اجراى حكم قطع دست شش “دزد” در ايران. عمال امپرياليسم و برنامه تجاوز به ايران. نبرد مشترك عليه ارتجاع داخلى و خارجى. احياى دستاوردهاى مترقى انقلاب بهمن ٥٧.
پرده آخرى كه طلبان در افغانستان بازى كرد، تا بهانه و امكان توجيه نهايى را در برابر افكار عمومى مردم جهان براى حمله و تجاوز به افغانستان در اختيار امپرياليسم قرار دهد، انفجار مجسمه چند هزار ساله بودا در اين كشور بود.
حكم سنگسار زنى و اجراى حكم قطع دست شش “دزد” و انتشار عكس اين جنايت نيز چنين پرده را براى تكميل نمودن سناريوى امپرياليستى به منظور آماده ساختن افكار عمومى جهان براى تجاوز به ايران تشكيل مىدهد!
متحدان سياست امپرياليستى در ايران، تنها مجريان برنامه نوليبرال اقتصادى آن نيستند كه حاكميت سرمايهدارى مافيايى را در اختيار گرفتهاند و براى حفظ و تداوم حاكميت خود بر مسند قدرت، ثروتهاى ملى كشور و مردم ميهن ما را در طبق “بازارهاى سرمايه” امپرياليستى به حراج گذاشتهاند. بلكه همچنين آن عناصرى نيز عمال امپرياليسم هستند كه مجرى برنامه جانشين و تكميل كننده براى اقناع افكار عمومى در جهان به منظور تجاوز به ايران مىباشند و با اقدامات فاشيستمآبانهِ طالبانى تدارك جنگ بعدى امپرياليستى را مىبينند.
ابزار “مذهب” و “سنتها و قوانين مذهبى” از دير باز وسيلهاى موثر در اختيار امپرياليسم براى حفظ سيطره خود از طريق تقسيم كشورها و خلقها بوده و اكنون نيز هست. جنگ ميان سنى و شيعه و … همان طور وسيله تداوم سلطه ديروزى و امروزى امپرياليسم در دو صده اخير را تشكيل داده كه جنگ ميان كاتوليك و پروتستان در دوران روشنگرى و جنگهاى صليبى در قرون وسطى وسيله برقرارى و سلطه حاكميت فئوداليسم كليساى كاتوليك را تشكيل مىداده است.
مبارزه عليه اقدام جنايتكارانه عاملان و متحدان امپرياليسم، بدون مبارزه عليه امپرياليسم و برنامههاى تجاوزگرانه، سلطهجويانه و اهداف نواستعمارى آن در چهارچوب “جهانىسازى امپرياليستى” ناممكن است.
نبرد عليه ارتجاع داخلى را با نبرد عليه ارتجاع جهانى همسو و توامان به ثمر رسانيم.
مبارزه عليه حاكميت سرمايهدارى مافيايى و استبداد رژيم خداشاهى “ولايت فقيه” و برقرارى آزادىهاى قانونى اصلهاى “حقوق ملت” در قانون اساسى، بدون مبارزه عليه سيطره اقتصادى و سياسى امپرياليسم در تضاد قرار دارد با منافع مادى و معنوى مردم ميهن ما.
احياى دستاوردهاى مردمى و ملى انقلاب بهمن عليه منافع ارتجاع داخلى و جهانى وظيفه روز همه آزادىخواهان ميهندوست مىباشد.
سلام
شما که تا بحال در نوشته هايتان شير و دوشاب را قاطی عرضه می کرديد حالا شير را در يک ظرف و دوشاب را در ظرف ديگری جلوی خواننده گذاشته ايد. اگر به «دوتاکتيک …» باور داشتيد بحث اميدوار و نوچه هايش در باره طالبان و طالبانی شدن را تکرار نمی کرديد!
شما با ايما و اشاره حرف دلتان را می زنيد. شما خيال می کنيد مرحله انقلاب ما انقلاب بورژوائی است.
گرامی، ارزش و اهميت اين اثر تئوريک لنين چيزهای ديگری است که شما مدتهاست آنها را در عمل کنار گذاشته ايد و دست های مبارکتان را از آنها شسته ايد! حالا زورکی می خواهيد مرحله ملی-دموکراتيک انقلاب را همچنان در عمل انکار کنيد و ماجراياجويانه مانند اميدوار و ديگر توده ای های شرمگين مرحله انقلاب را انقلاب بورژوائی بما جا بزنيد.