غرب ریاکارانه از صلح و برابری در روابط بینالمللی سخن گفت. سپس جنگ در غزه فرا رسید و برای جنوب جهانی بار دیگر روشن شد که قانونهای بینالمللی که غرب از آن سخن میگوید برای غیرغربیها برنامهریزی شدهاست و نه برای غرب و دوستانش. جنگ در اوکراین برای پاسبانی از جهان تکقطبی به سرکردگی امریکا برنامهریزی شده است. اکنون همسنگی نیروها در پهنه جهانی در روند دگرگونی است. غرب نمیتواند که دیگر کشورهای جهان را علیه روسیه بسیج کند و جنوب جهانی به غرب امپریالیستی پشت کردهاست. آدمکُشی ارتش فاشیستی بورژوازی صهیونیستی و پشتیبانی امپریالیسم غرب از آن، دورویی امپریالیسم را بار دیگر به نمایش گذاشته است و تودههای بیشتری در جنوب جهانی را به هدفهای امپریالیستی غرب آگاه ساختهاست.
در این زمینه، نقش آفریقای جنوبی در کشاندن اسراییل به دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه بسیار گویا است. پیوند چین و روسیه با آفریقا در روند افزایش است و روشن است که امپریالیسم خواهان این چرخش در کشورهایی که در گذشته مستعمره ان بودند نیست. فرانسه نفوذ خود را در مستعمرههای گذشته خود از دست میدهد. پان آفریقانیسم دوران استعمارزدایی، کم کم در روند زندهشدن است و جنبشهای هوادار سوسیالیسم، قهرمانان جانداده راه آزادی در جنگ با استعمارگران، را پرچم نبرد علیه رهبران خودکامهای که با همدستی با امپریالیسم از سرچشمههای زیرزمینی آفریقا میدزدند، کردهاند. جنبشهای نوین اجتماعی امید فراوانی به جهان چندقطبی ی که به رهبری چین و روسیه در روند زایش هست دارند.
چیرگی غرب به دلیل خودآگاهی فزاینده در کشورهای آفریقایی در روند فروپاشی است. همزمان با افزایش خودآگاهی افریقایی، سرمایهگذاری (چین، روسیه، کشورهای عربی، هند، ترکیه و غیره) و پیمان بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) نیز روند این فروپاشی را تند کردهاست.