آمریکای برنی سندرز

image_pdfimage_print

آمریکای برنی سندرز 
سینا امین

• “من در جریان این پانزده ماه مبارزات انتخاباتی نفس گیر بارها و بارها تاکید کردم که ما برای تغییر بنیانی در ساختار سیاسی-اقتصادی و اجتماعی آمریکا مبارزه می کنیم. این مبارزه انتخاباتی نه فقط برای ریاست جمهوری آمریکا است، بلکه برای این هدف است که این تغییرات بنیانی باید با کمک توده های مردم و از پایین به بالا صورت پذیرد. بدون این مکانیسم هیچ تحول پایدار و بنیانی در این کشور اتفاق نخواهد افتاد. این تحول زمانی بازگشت ناپذیر می شود که توده های معمولی مردم مستقیما در این مبارزه برای عدالت اجتماعی درگیر شوند و از حقوق خود دفاع کنند.” …

اخبار روز: www.akhbar-rooz.com 
دوشنبه  ۲۱ مرداد ۱٣۹٨ –  ۱۲ اوت ۲۰۱۹


 
بسیاری از ناظران سیاسی آمریکایی برنی سندرز را پدیده ناشناخته و شگفت آور انتخابات ۲۰۱۶ ریاست جمهوری آمریکا به شمار می آورند. ولی اگر به سوابق این نماینده مستقل کنگره از سال ۲۰۰۷ نگاهی بیندازیم متوجه میشویم او از دوران دانشجویی خود در سالهای دهه هفتاد میلادی از مخالفان سرسخت جنگ ویتنام بوده و به خاطر شرکت در تظاهرات ضد جنگ توسط پلیس بازداشت می شود. وی همچنین در گروه های مختلف ضد خشونت و طرفدار برابری نژادی فعال بوده است. برنی سندرز از سال ۱۹۹۰ تا کنون به عنوان عضو مجلس نمایندگان و سنا توانسته است انجمن نمایندگان پیشرو حزب دموکرات را تاسیس و گسترش دهد. در اثر تلاش‌های او و متحدانش در انتخابات اخیر مجلس نمایندگان در نوامبر ۲۰۱۸ بیش از ۸ نماینده پیشرو دموکرات و سوسیالیست به این انجمن اضافه شدند.

در کوران انتخابات ۲۰۱۶ و بعد از آن، برنی سندرز دو کتاب پر فروش را به بازار داغ کتابهایی که در مورد این انتخابات جنجالی نوشته شده عرضه کرد: کتاب “انقلاب ما” Our Revolution و کتاب “ما از اینجا به کجا میرویم؟” Where We go from Here. 

کتاب اول که بلافاصله بعد از انتخابات منتشر شد در برگیرنده استراتژی های برنی سندرز بود که ایجاد و گسترش پلاتفرمی نوین در میان رای دهندگان آمریکایی و دمکرات، به ویژه جوانان، را هدف گذاری کرده بود. او در مقدمه کتاب می نویسد:

“ما نشان دادیم تغییر بنیانی و همیشگی در شیوه جذب آرای توده مردم امکانپذیر است و میتوانیم بدون کمک گرفتن از میلیونرها و ثروتمندان با نفوذ و فقط با اهدای پول های کوچک میلیون ها طرفدار جوان و مشتاق یک انتخابات رقابتی و سالم را به پیش ببریم. متوسط کمک های انتخاباتی ۲۷ دلار بود و دو ونیم میلیون نفر به مبارزه انتخاباتی ما کمک کردند که اغلب از طبقات پایین و متوسط جامعه بودند.” (ضفحه۲)

برنی سندرز از طریق این مبارزات انتخاباتی موفق شد علیرغم نفوذ باورنکردنی الیگارشی مالی، صنعتی و نظامی فاسد و رسانه های کنترل شده توسط همین الیگارشی، خواسته های حیاتی اجتماعی و سیاسی روز مردم را مطرح و راه حل هایی اجرایی آن را به میان توده های مردم ببرد:

حداقل حقوق ۱۵ دلار برای همه
مبارزه با انحصارات عظیم مالی و بانکی
اصلاح نظام مالیاتی به نفع توده های مردم
مبارزه با شرکتهای فوق ثروتمند سوختهای فسیلی که مقصر اصلی فاجعه زیست محیطی و شرایط اضطراری آب و هوایی هستند
مبارزه با شرکت های فوق ثروتمند بیمه و دارویی و حرکت به طرف بیمه درمانی همگانی
ایجاد تحول بنیادی در برنامه های مهاجرتی
برنامه ای همه جانبه برای حمایت از حقوق اجتماعی بومیان آمریکایی


برنی سندرز بارها و بارها در جریان مبارزات قبلی و فعلی و بویژه در کتاب دوم خود بر نکات بنیانی زیر تاکید می کند:

“من در جریان این پانزده ماه مبارزات انتخاباتی نفس گیر بارها و بارها تاکید کردم که ما برای تغییر بنیانی در ساختار سیاسی-اقتصادی و اجتماعی آمریکا مبارزه می کنیم. این مبارزه انتخاباتی نه فقط برای ریاست جمهوری آمریکا است، بلکه برای این هدف است که این تغییرات بنیانی باید با کمک توده های مردم و از پایین به بالا صورت پذیرد. بدون این مکانیسم هیچ تحول پایدار و بنیانی در این کشور اتفاق نخواهد افتاد. این تحول زمانی بازگشت ناپذیر می شود که توده های معمولی مردم مستقیما در این مبارزه برای عدالت اجتماعی درگیر شوند و از حقوق خود دفاع کنند.”          (صفحات ۳ و ۴)    

رسانه های قدرتمند در مقابل برنی سندرز

برنی سندرز در کتاب دوم خود به طور مشخص به تسلط ۶ شرکت اَبَررسانه ای بر ۹۰٪   اخبار و اطلاعات نوشتاری- تصویری- و اینترنتی اشاره می کند و از آنها نام می برد و دامنه تسلط آنها را با آمار و ارقام نشان می دهد. (صفحات ۱۹۷-۲۰۰ و همچنین ۴۴۴ – ۴۳۸ ) 

مکانیسم نفوذ ابرثروتمندان و رسانه های تحت تسلط آنها در سی سال گذشته چنان بلایی بر سر آزادی های لیبرالی ایالات متحده آمریکا آورده که مشکل بتوان از “آزادی انتخابات” در این کشور صحبت کرد! جدال بی رحمانه این مافیای قدرت و بویژه بخش رسانه ایِ آن با پلتفرم برنی سندرز در چند سال گذشته، نشان از جنگ قدرتی دارد که کریس هجز، Chris Hedges روزنامه نگار و فعال سیاسی پیشرو، در مصاحبه خود با کانال تلویزیونی کانادایی TVO به ان اشاره کرده و از آن به عنوان “زوال امپراتوری آمریکا” یاد کرده است[1]. 

برنی سندرز در ویدیو های متعدد تبلیغاتی اش در مراحل مختلف مبارزات انتخاباتی، بر نقش مخرب رسانه های تحت کنترل کمپانی های عظیم مالی-صنعتی تاکید می کند. وی صراحتا این رسانه ها را ابزار فریب مردم می داند که به جای مطرح کردن موضوعات مبتلابه مردم همچون فقر ، بیکاری ، عدم دسترسی به بهداشت و تحصیل همگانی، به خبرپردازی و حرافی در مورد زندگی شخصی این یا آن سیاستمدار و هنرپیشه مشغول اند و افکار عمومی را به انحراف می کشند. در یکی از ویدیوها می بینیم چگونه نیویورک تایمز برای تخریب چهره محبوب او به تحریف نقشه جغرافیایی می پردازد که نشان می دهد او در جلب کمک های کوچک مردمی در تقریبا تمام ایالت های آمریکا محبوب ترین کاندیدا ست. نیویورک تایمز با تغییر نقشه آمار محبوبیت سراسری برنی سندرز را حذف می کند و الیزابت وارن (Elizabeth Warren) را به جای او می نشاند[2]. جالب است که بعد از اولین مناظره تلویزیونی دموکرات ها، شبکه روسی آرتی (RT) هم به میدان می آید تا ضمن دفاع از دموکرات های میانه رویی مثل جو بایدن، نقش برنی سندرز را کم اهمیت جلوه دهد[3]

برنی سندرز در مصاحبه دیگری به جدل با گزارشگر NBC می پردازد تا نشان دهد که چرا سال ها ست به شکلی پیگیر برنامه های خود را دنبال می کند و از تکرار آن ها خسته نمی شود. او تاکید می کند که تمام مشکلاتی که مردم امریکا در سی سال گذشته با آنها درگیر بوده اند، لاینحل مانده اند و یا حتی تشدید شده اند؛ این در حالی است که رسانه ها به بازی های دیگری مشغول بوده اند. وی دلیل محبوبیت خود را در نظرسنجی ها همین موضوع می داند و می گوید هیچگاه از تاکید بر این مشکلات و راه حل های واقعی آن ها خسته نخواهد شد[4].

در دور جدید مبارزات انتخاباتی برای سال ۲۰۲۰، برنی سندرز و تیم تبلیغاتی وی ایالت های سنتیِ طرفدار محافظه کاران و اغلب فقیر مانند ویرجینیای غربی را هدف گرفته اند تا با شعارها و برنامه های مترقی همچون بیمه های همگانی و کاهش مالیات برای اقشار کم درآمد، بتوانند دونالد ترامپ را از پایگاه های اجتماعی خود محروم کنند. وی حتی در مصاحبه با فاکس نیوز که یکی از حامیان پروپاقرص دونالد ترامپ است با صراحت از برنامه های خود دفاع می کند و با خطاب قرار دادن حضار در استودیو، از آن ها در مورد مشکلات مبرم اجتماعی جامعه آمریکا سوال می کند و پاسخ آن ها همان است که در خطوط کلی برنامه های وی مطرح شده است. پخش این برنامه گفتگوی دو بخشی از فاکس نیوز خشم دونالد ترامپ را برمی انگیزد. او در توئیتی گردانندگان این برنامه را ساده لوحانی می خواند که بازیچه دست برنی سندرز شده اند. او می گوید: ” خیلی عجیبه که برنی دیوانه را در فاکس نیوز تماشا کنیم! مجری و حضار خندان و مهربان! خیلی عجیبه که ما در فاکس نیوز نفوذی داریم![5]”

اهداف استراتژیک برنی سندرز

موضوعات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مختلفی در پلتفرم برنی سندرز مطرح می شود. ولی وی معتقد است که اگر تسلط ابرثروتمندان بر ساختارهای کلیدی سیستم انتخاباتی، اجرایی و یا حتی دادگاه ها مورد پرسش قرار نگیرد، هیچ زمینه ای برای “انقلاب اجتماعی” در امریکا فراهم نخواهد شد. او در کتاب اول خود به قانون “اتحاد شهروندی” Citizen United اشاره می کند که در ژانویه ۲۰۱۰ از طریق اعمال نفوذ اَبَرثروتمندانی چون برادران کوک Koch Brothers در دادگاه عالی ایالات متحده تصویب شد. طبق این قانون، ثروتمندان و شرکت های عظیم مالی- صنعتی می توانند در جریان انتخابات مختلف به هر کاندیدایی به صورت نامحدود کمک مالی کنند و نیازی ندارند که نام یا عنوان خود را مطرح کنند! بدین ترتیب این ابرثروتمندان در هر انتخاباتی با پول فراوان و به صورت مخفی اعمال نفوذ می کنند. برنی سندرز در کتاب دوم خود، “ما از اینجا به کجا میرویم؟”، Where We go from Here با جدیت بیشتری بر اهمیت فعالیت با توده های مردم و به خاطر آن ها تاکید می ورزد.
وی در مقدمه این کتاب بر همان موضعی پافشاری می کند که در کتاب اول خود اهمیت حیاتی آن ها را یادآور شده است. او می نویسد:

” در جریان مبارزات انتخاباتی 2016، من همواره تاکید میکردم که سرنوشت کشور ما وابسته به این است که بتوانیم یک انقلاب سیاسی ایجاد کنیم و این اتفاق نخواهد افتاد مگر اینکه در ساختار سیاسی این کشور تحولی واقعی و از پایین صورت بگیرد.” ( صفحه ۵ )

او در همینجا به تاریخ مبارزات اجتماعی و سیاسی امریکا رجوع می کند تا نشان دهد که هر تحول ثمربخشی که در جریان این مبارزات پدید آمده، با حضور توده های میلیونی مردم بوده است و این موضوع پایه اصلی مبارزات برنی سندرز را تشکیل می دهد. در همین مقدمه، برنی سندرز بار دیگر به اماج اصلی مبارزات مردم اشاره می کند:

“و خبر خوب این است که ما در این راه در حال جلو رفتن هستیم. مردم ما در هر ایالت، شهر، و منطقه ای در حال جنگیدن با ارتجاعی ترین و متقلب ترین رئیس جمهور تاریخ جمهوری ما هستند! آنها در هر ایالتی با سیاستمداران سیستمی درگیر اند که با پول گرفتن از ابرثروتمندان به جای دفاع از منافع زحمتکشان و طبقه متوسط از منافع این ابرثروتمندان دفاع می کنند.” ( صفحه ۶ ) 
                     
برنی سندرز در همین کتاب از آبراهام لینکلن، شانزدهمین رئیس جمهور امریکا، نقل قول می آورد که حکومت باید از مردم باشد و به مردم خدمت کند و حکومت مردم باشد. برنی سندرز اعتقاد دارد که حکومت فعلی آمریکا سال هاست که حکومت اقلیت ثروتمند بر اکثریت فقیر و زحمتکش است. وی تنها راه ایجاد تحول برگشت ناپذیر را ایجاد یک دموکراسی همه جانبه توسط همین اکثریت مردم می بیند. 
همین مواضع روشن و مستمر در دفاع از زحمتکشان است که نشریه وابسته به حزب کمونیست آمریکا را به تحسین وا می دارد:

“برنی سندرز، برداشت خود از “سوسیالیسم دموکراتیک ” را به عنوان اجرای نیودیل (New Deal) دهه ۱۹۳۰ رئیس جمهور فرانکلین روزولت مطرح می کند. از نظر او، سوسیالیسم جامعه ای است که ” استاندارد زندگی اقتصادی مناسبی را برای مردم ما ” ایجاد خواهد کرد… مارکسیست ها – مارکسیست های غیر فرقه گرا – به هیچ وجه اصلاحات را را رد نمی کنند، اما نسبت به اصلاحات به شیوه دیگری می اندیشند. اصلاحات تحت حاکمیت سرمایه داری از نظر آنان به تغییر روابط نیروها، تغییر تعادل بیشتر و بیشتر به سود طبقه کارگر، بالا رفتن آگاهی های طبقاتی و سیاسی، و در نهایت هموار کردن راه برای تغییر انقلابی کمک می کند… زمانی که توده های مردم به چپ حرکت می کنند، قدرت شرکتی را به چالش می کشند، و مفهوم سوسیالیسم را مطلوب تر از آن چه ما طی دهه ها، یا شاید همیشه، شاهد آن بودیم مورد بررسی قرار می دهند، اشتباهی بزرگتر از آن نیست که تلاش غیر ضروری برای انتقاد از مردمی که به اندازه کافی سوسیالیست نیستند را گسترده کنیم. این به ویژه در کشوری با تاریخ سرکوب شدید سرخ ها (چپ های کمونیست) مانند آمریکا مصداق دارد… او (برنی سندرز) بیش از هرکسی در سطح سیاست های ملی برای وادار کردن همه به گفتگو درباره سوسیالیسم و تصویر آن چه ممکن است معنی دهد، کار کرده است. پس باید از برنی تشکر کرد.[6]” 

برنی سندرز و شبکه های اجتماعی نسل جوان

در جریان مراحل مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶، رسانه های رسمی و سنتی آمریکایی برنی سندرز را جدی نمی گرفتند و تفکر جدیدی را که او در صحنه سیاسی آمریکا و حزب دمکرات مطرح کرد به عنوان حرف یک نامزد انتخاباتی بیرون از گود ارزیابی می کردند.، اما او با پیگیری استثنایی و بدون کمک گرفتن از پول کثیف ابرثروتمندان ذی نفوذ، بخش بزرگی از جوانان را به طرف خود جلب کرد. در شبکه های اجتماعی همچون اینستاگرام، فیسبوک، و تویتر گفتگوهایی را با این جوانان آغاز کرد که او را در ۱۳ ایالت مهم یاری کردند تا بر هیلاری کلینتون، نماینده قدرت مسلط ثروتمند در حزب دمکرات، پیروز شود. در بسیاری از ایالت های آمریکا ۷۰ تا ۸۰ درصد آرای برنی سندرز متعلق به جوانان و رای اولی ها بود. تیزرهای تبلیغاتی او در اینستاگرام، فیسبوک و یوتیوب به طور مستمر و با شیوه های نوین همان پیام هایی را به جوانان می رساندند که در هر دو کتابش بر آنها تاکید کرده بود. 

اخیرا طرح حداقل حقوق ۱۵ دلار در مجلس نمایندگان تصویب شد که کمپین برنی سندرز تلاش می کند با بسیج نیروهای مترقی در ایالت های مختلف این طرح را به صحن کنگره بیاورد و سناتورهای راستگرای جمهوریخواه را وادار کند که این طرح حیاتی را تصویب کنند.

برنی سندرز و سیاست خارجی

در عرصه سیاست خارجی نیز برنی سندرز مواضع مترقیانه تر و فعالتری نسبت به کاندیداهای دیگر حزب دمکرات اتخاذ کرده است. وی در یکی از ویدیوهای تبلیغاتی خود با اشاره به کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد و برکناری مصدق، از حق مردم ایران برای استقلال دفاع کرده است. در همین ویدیو برنی سندرز به کودتای آمریکایی پینوشه بر علیه سالوادور آلنده، جنگ ویتنام و جنگ بر علیه صدام حسین اشاره می کند و بر ضد مردمی بودن تمامی این سوابق تاریخی آمریکا تاکید می کند[7]:

بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام و بالا گرفتن خطر جنگی جدید و ویرانگر در خلیج فارس، برنی سندرز بر فعالیت های صلح طلبانه خود افزود و با هدف گرفتن ابرشرکت های نظامی-صنعتی و بودجه کلان ۷۶۰ میلیارد دلاری دونالد ترامپ، پیشنهادهای مشخصی در کنگره مطرح کرد. جناح پیشرو و میانه حزب دمکرات که بعد از انتخابات مجلس نمایندگان ابتکار عمل هایی را به دست گرفته بود، طرح هایی برای پایان دادن به جنگ خانمانسوز یمن در این مجلس تصویب کردند که با وتوی دونالد ترامپ معلق شد.

تحولی که در جریان انتخابات مجلس نمایندگان در سال ۲۰۱۸ رقم خورد باعث شد که گروه جدیدی از نمایندگان پیشرو جوان و سوسیال دموکرات بعد از سالها وارد مجلس نمایندگان شوند که می توانند تحولات مثبتی را در آینده رقم بزنند. 

در کنار روشهای تبلیغاتی دقیق برای مطرح کردن شعارهای مردمی وارایه برنامه های مشخص اجتماعی رفاه طلبانه، برنی سندرز و تیم او به طور مستمر قدرت مسلط سیاسی-اقتصادی یا الیگارشی اَبَرثروتمندان را نشانه گرفته اند. برنی سندرز در یکی از تیزرهای تبلیغاتی خود در اینستاگرام بنام: ” برنی سندرز به وال استریت می رود.” و در حالی که در این خیابان با دوربین حرکت می کند به بینندگان این تیزر تبلیغاتی می گوید:

” در این خیابان مرکز بورس نیویورک قرار دارد. من میدانم که بسیاری از مردم گمان میکنند مرکز قدرت واقعی در ایالات متحده آمریکا در شهر واشنگتن، در کنگره و در کاخ سفید است. این موضوع لزوما صحیح نیست. قدرت واقعی در اینجا است که شش موسسه مالی و بانکی عظیم قرار دارد که با داشتن دارایی بالغ بر ۱۰ تریلیون دلار ۵۰٪ درآمد ناخالص ملی این کشور را در اختیار دارند.”

او در همین ویدیو به لابی گری این ابرثروتمندان در کنگره و کاخ سفید اشاره می کند که با تمام توان در مقابل افزایش حداقل حقوق کارگران ایستاده اند و بودجه های رفاهی و تامین اجتماعی توده های مردم را نشانه گرفته اند. برنی سندرز در ادامه همین تیزر تبلیغاتی به معرفی این لابی گران می پردازد و با نام بردن از تک تک آنها شیوه های استدلالی نئولیبرالی آنها را افشا می سازد.

برنی سندرز در تیزر تبلیغاتی دیگری در فیسبوک گروه دیگری از این لابی گران بیلیونر را با نام افشا می کند و روشن می سازد که چرا آنها با اتحادیه های قدرتمند کارگری دشمنی می ورزند و از زبان خود آنها ریشه های نئولیبرالی و ضد مردمی اندیشه های این قدرتمندان در دولت پنهان آمریکا را نشان می دهد. او همچنین روشن می سازد که چرا و چگونه همین لابی گران بیلیونر در همراهی با رسانه های بانفوذ تبلیغاتی، با شعارها و برنامه های مترقی سوسیال دموکرات هایی مثل او مخالفت می ورزند و افکار عمومی را فریب می دهند[8]

برنی سندرز و نئولیبرالیسم امریکایی

هسته اصلی نئولیبرالیسم مسلط بر سرمایه داری شرکتی جهانی بر “مقررات زدایی” از فعالیت های مالی-تجاری این شرکت های فراملیتی بنا شده است. دونالد ترامپ و تیم قدرتمند حامی او در کنگره تحت تسلط جمهوری خواهان راستگرا و اَبَرثروتمندان وال استریت با فراهم کردن معافیت مالیاتی تریلیون دلاری برای این شرکت ها و توسعه بخش خصوصی در عرصه هایی چون بهداشت و آموزش، به سیاست هایی که از دوره ریگانیسم اقتصادی شروع شده بود، دامنه وسیع تر و ویرانگر تری بخشیدند. برنی سندرز و دموکرات های پیشرو حامی او هوشیارانه وبا جدیت با این برنامه ریزی های نئولیبرالیستی مقابله می کنند. برنی سندرز در تیزرهای تبلیغاتی خود و مصاحبه های متعدد با رسانه های مختلف، بر برنامه های اصلاح طلبانه رادیکال (در ابعاد سرمایه سالاری آمریکای شمالی) اصرار می ورزد. او برنامه بهداشت همگانی، آموزش دانشگاهی رایگان و عمومی و حداقل حقوق ۱۵ دلاری را با افزایش مالیات بر شرکتهای قدرتمند و ابرثروتمندان قابل اجرا می بیند و می داند که باید با قدرت مسلط درگیر شود تا این برنامه ها را به پیش ببرد:

” فکر می کنم من تنها نامزد ریاست جمهوری هستم که به شما می‌ گویم که در تحلیل نهایی، این کافی نیست که ما در مورد خدمات بهداشتی-پزشکی برای همه صحبت کنیم و یا در مورد شرایط بحرانی آب و هوایی بحث کنیم ، بلکه باید درک کنیم، دلیلی وجود دارد که در عرض ۳۰ سال گذشته یک درصد ثروتمند بالای جامعه شاهد افزایش ثروتشان به ۲۱ تریلیون دلار بوده اند ، در حالی که ثروت نیمه پایینی جامعه کاهش پیدا کرده است؛ و یا اینکه ۵۰۰۰۰۰ نفر در خیابان ها می خوابند و یا حتی اینکه ما تنها کشور ثروتمند و پیشرفته دنیا هستیم که خدمات پزشکی ملی و همگانی تضمین شده نداریم؛ و یا مرخصی زایمان برای والدین و مرخصی استعلاجی با حقوق نداریم. همه اینها دلیلی دارد. و تمام این مبارزه انتخاباتی ما به خاطر این دلایل و اوضاع است. اگر تغییر و تحول واقعی می خواهید باید یک انقلاب سیاسی اتفاق بیفتد. و این به چه معنا است؟ معنایش این است: ما باید با قدرت وال استریت و شرکتهای بیمه، شرکتهای داروسازی، مجتمع های صنعتی-نظامی، و مجتمع های زندان های خصوصی درگیر شویم… به همین دلیل است که من بدون رودربایستی به شما می گویم: من از این افراد قدرتمند نمی ترسم؛ اینها می خواهند مرا به خیلی چیزها متهم کنند و می گویند من یک خطر جدی برای موجودیت حزب دموکرات هستم! خب باشد! بله، ما می‌ خواهیم با این ساختار قدرت درگیر شویم![9]”

برنی سندرز در مصاحبه ای با “جیمی کیمل”(Jimmy Kimmel) و تیزر تبلیغاتی خود با صراحت بیشتری به این قدرتمندان الیگارشی مالی آمریکا اشاره می کند:

” بزرگترین مشکل ما مجلس سنایی است که هیچ کاری نمی کند چون بسیاری از این ها بوسیله شرکت های سوخت فسیلی خریده شده اند! این شرکتها بیشتر به فکر سودهای هنگفت کوتاه مدتشان هستند تا آینده کره زمین… ببینید ما زورمان به این نمایندگان شرکت ها نمی رسد، اگر به سراغ غولان ثروتی مثل برادران کوک و سه خانواده ای نرویم که به تنهایی نیمی از ثروت آمریکا را در اختیار دارند. همه اینها؛ وال استریت، شرکتهای عظیم بیمه و دارویی و شرکتهای صنعتی نظامی هر ساله صدها میلیارد دلار برای نفوذ در انتخابات و سیاستگذاری در کنگره خرج می کنند… ما به یک انقلاب سیاسی واقعی در آمریکا نیاز داریم که به جای حکومت این یک درصدی ها شاید و فقط شاید بتوانیم حکومت مردم برای مردم و توسط مردم را جایگزین کنیم.[10]”

برنی سندرز تا کجا پیش خواهد رفت؟

آیا واقعا برنی سندرز کاندیدای ریاست جمهوری برای مقابله با کنگره ای که در مقابل او خواهد ایستاد، برنامه مدونی در اختیار دارد؟ آیا می تواند از پس دولت پنهان و مافیایی ابرثروتمندان و وال استریت برآید؟ این سوالات و نکات مبهم دیگر در شیوه ریاست جمهوری برنی سندرز شاید به پاشنه آشیل برنامه های او و طرفدارانش تبدیل شوند. خود او در یکی از مصاحبه های خود با شبکه مترقی و مستقل “ترکهای جوان” Young Turks Network به امکان درگیری سرنوشت ساز با این الیگارشی قدرت در صورت رئیس جمهور شدن اشاره می کند. وی در مواجهه با این سوال که در صورت برنده شدن در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ اگر جناح راست حزب دموکرات و سنای جمهوری خواه راستگرا در مقابل برنامه های ترقی خواهانه او بایستند، چه خواهد کرد، به این شکل پاسخ می دهد:

“خب، همانطور که بارها گفته ام تغییر واقعی از واشنگتن دی سی و مراکز قدرت سرچشمه نمی گیرد؛ تغییر واقعی از میان میلیون ها مردم واقعی بوجود می آید. به عنوان رئیس جمهور آمریکا من هرگز خود را در اتاق بیضی کاخ سفید محبوس نخواهم کرد… استراتژی این رئیس جمهور رفتن به میان مردم خواهد بود و بسیج کردن این مردم بر علیه طمع و حرص این شرکت های بسیار ثروتمند. شاید من یگانه رییس جمهوری خواهم بود که این چنین در مقابل اینها خواهم ایستاد. ما حکومتی را نمی توانیم تحمل کنیم که توسط ثروتهای عظیم و قدرت های غیر پاسخگو اداره می شود. تنها راهی که ما می توانیم این تحولات را ایجاد کنیم به میدان کشیدن میلیون ها مردمی است که این حکومت مال آنهاست و باید برای آن مبارزه کنند… این روش رئیس جمهور برنی سندرز خواهد بود. … و من موافق هر تغییری حتی در قانون اساسی ایالات متحده خواهم بود که به این وضع ناهنجار قدرت بی حساب پول و ثروت در جریان انتخابات پایان دهد. ما حتما به طرف لغو قانون “اتحاد شهروندی” Citizen United خواهیم رفت تا بتوانیم انتخابات واقعا آزاد با بودجه های عمومی انجام دهیم. واقعا بسیاری از محافظه کاران واقعی نیز مخالف این قانون هستند و به نفوذ پول و قدرت در انتخابات واقعی اعتراض دارند.[11] “

به نظر میرسد که برنی سندرز به خوبی آگاه است که در صورت رئیس جمهور شدن درگیر چه نبرد پیچیده و سختی با الیگارشی آمریکایی خواهد شد، ولی روش هایی که پیشنهاد می دهد زمانی کارا خواهد بود که او و “دموکرات های سوسیالیستی” که از او حمایت می کنند وارد فاز متحد کردن زحمتکشان و نیروهای مترقی دیگر در اتحادیه ها و سازمان های قدرتمند شوند و از یاری گرفتن از نیروهای چپ مترقی هراسی نداشته باشند. تیزرهای تبلیغاتی او در مورد متحد کردن کارکنان مک دونالد، آمازون و به ویژه معلمان آمریکا نشان میدهد که او از این نکته نیز آگاه است. در این رابطه “مارک گرونبرگ” در مقاله ” کارگران باید ابزار تولید را کنترل کنند. ” می نویسد:
“برنی سندرز این بار به شکلی متفاوت از چهار سال قبل به مبارزه می پردازد. او به طور شخصی با چندین نفر از رهبران اتحادیه ها ملاقات یا تلفنی با آن‌ها صحبت کرده که راندی وینگارتن رئیس ا اف تی ، رئیس اتحادیه فولادگران لئو جرارد، و رئیس خدمات کارکنان ماری کی هنری از آن جمله اند.” 

در همین ارتباط، برنی سندرز به روزنامه واشنگتن پست می گوید:

“ما اکنون می توانیم به سوی اقتصادی برویم که کارگران فکر نکنند فقط یکی از دنده‌های ماشین اند، آن ها در شغل خود قدرت دارند و می توانند تصمیم‌گیری کنند… دموکراسی فقط فرصت داشتن برای رای دادن نیست. معنی واقعی دموکراسی، داشتن کنترل بر زندگی خود است.”

امریکای برنی سندرز اگر صورت واقعی به خود بگیرد، وارد یک فاز بسیار متفاوتی از تحولات و یا شاید انقلاب اجتماعی می شود که در تحولات بین المللی قرن بیست و یکم تاثیرات شگرف و ماندگاری خواهد داشت. نیروهای پیشرو و مترقی چپ در سراسر جهان به ویژه اروپا از نزدیک حرکت برنی سندرز و هواداران او را دنبال می کنند و با امیدواری به آینده جهان قرن بیست و یکم چشم دوخته اند.

پی نوشت: 

[1] www.sedayemardom.net
[2] https://youtu.be/cmVFNc6ZT70
[3] https://www.youtube.com/watch?v=x3lHNeF5YPQ
[4] https://youtu.be/n4IA3ERONbg
[5] https://www.youtube.com/watch?v=p4ozAACcc8I&t=83s 
   https://www.youtube.com/watch?v=bZMzI1ACUNU
[6] https://www.peoplesworld.org/article/sanders-socialism-social-democracy-what-does-it-all-mean
[7] 
https://youtu.be/aiz1b0d7KME
[8]   https://www.facebook.com/berniesanders/videos/355279551814383/
[9] https://www.youtube.com/watch?v=pn9R6rQTfJA
[10] 
https://www.youtube.com/watch?v=QM_aWc_wPDY
[11]   https://www.youtube.com/watch?v=m0Z-CUqxtnA

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *