استالینیسم و معنای واقعی امروزی آن چیست؟

image_pdfimage_print

نوشته: نیکول موتتاس

برگردانآمادور نویدی

استالینیسم چیست و در واقع امروز استالینیست‌بودن به‌چه معناست؟

هرچیزی‌که به ژوزف استالین(۱) ربط پیدا کرده، از نتایج کنگره ۲۰م حزب کمونیست اتحاد شوروی بوده، که از سال ۱۹۵۶ اهریمنی شده است.روند به‌اصطلاح «استالین‌زدایی» کوششی بود که توسط خروشچف و متحدان سیاسی وی شروع شد. اما این امر منجر به انحراف فرصت‌طلبی بیش‌تر حزب کمونیست اتحاد شوروی(CPSU) گشت. و بدین‌گونه استالین را برای همه شیطان‌صفتی‌های دنیا مقصر جلوه دادند.

دنیای سرمایه‌داری از کارزار شرم‌گین خروشچف علیه استالین در ایجاد زرادخانه ضدکمونیستی جنگ سرد استفاده نمود.

بین سال‌های ۱۹۹۱–۱۹۸۹، و متعاقب پیروزی ضدانقلاب در شوروی و اروپای شرقی، استالین‌ستیزی به پیکان تبلیغات ضدکمونیستی، و ضدشوروی در سراسر دنیا تبدیل شد. هرکسی‌که «استالینیست» بود، یا حتی کوچک‌ترین احساس همبستگی نسبت به استالین داشت، از نظر سیاسی مجرم شمرده می‌شد. استالین از طریق تبلیغات سیستماتیک رسانه‌ها و مورخان بورژوایی و رویزیونیست، با برابری نفرت‌انگیز و غیرتاریخی کمونیسم با نازیسم، به «معادل» کمونیستی هیتلر مبدل گشت!

اما، واقعا استالینیسم چیست؟ آیا یک «ایدئولوژی اهریمنی» است یا یک «شرایط ترور نامحدود»، آن‌گونه که ضدکمونیست‌های رنگارنگ می‌گویند؟آیا «تجلیل از استالین» است یا شکلی از «کیش‌شخصیت»، آ‌ن‌طوری‌که تاریخ‌نگاران بورژوازی استدلال می‌کنند؟

اولین بار اصطلاح «استاینیسم» در سال‌های ۱۹۳۰، عمومیت یافت، اما خود استالین معتقد بود که بیش از حد است و به هر طریقی به کیش‌شخصیت کمک می‌کند و آن‌را رد نمود.گذشته از همه این‌ها، رهبر شوروی همیشه خودش را حامی وفادار مارکسیسم– لنینسم، به‌ویژه شاگرد ولادیمیر لنین می‌دانست.بنابه گفته رهبرپیشین حزب کمونیست یونان، نیکوس زاکاریادیس(Nikos Zachariadis)(۲)، که به‌‌مدتی طولانی دبیر کل حزب کمونیست یونان(KKE) بود و توسط رویزیونیست‌های خروشچوفی برکنار و تبعید شد: «استالینیسم، مارکسیست– لنینیسم دوران سوسیالیسم» است.درواقع، رهبری استالین نشان‌دهنده ارتقاء و توسعه بیش‌تر تئوریک اما غالبا عملی مارکسیسم– لنینیست طی بنای سوسیالیسم در اتحاد شوروی و کمپ سوسیالیستی بین سال‌های ۱۹۵۲–۱۹۲۴ است.

متعاقب مرگ لنین، استالین به‌عنوان رهبر کمیته مرکزی حزب کمونیست (بلشویک‌ها) و رهبر کشور شوروی به‌طور ناگسستنی با همه دست‌آوردهای مهم بنای سوسیالیسم در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، هم‌چنین با توسعه سیستم سوسیالیستی در شماری از کشورهای اروپای شرقی و آسیا مربوط بود.

روسیه شوروی تحت رهبری استالین به‌معنای واقعی کلمه از یک کشور عقب‌مانده، عمدتا کشاورزی به یک ابرقدرت صنعتی مبدل گشت، بر همه اوضاع نامساعدی که از رژیم تزاری به ارث برده بود فائق آمد. درهمان‌حال، استالین و رفقای وی کشور را جهت مقابله موفقیت‌آمیز با چالش‌های بسیار مخرب جنگ جهانی دوم امپریالیستی آماده ساختند، و بدین‌طریق نقشی قاطع و حیاتی در پیروزی بزرگ ضدفاشیستی خلق‌ها ایفا کردندالبته که استالین مثل هرانسانی که چنین مسئولیت‌های قابل‌توجهی را بر دوش میکشد، مصون از خطا نبود. اشتباه بزرگ وی– یک اشتباه مهم– این واقعیت بود که به‌موقع متوجه «رشد» عناصر ضدانقلاب در حزب کمونیست نشد. بعدها این عناصر جهت روند بی‌ثباتی کشور، رفرم‌های بازار(برای نمونه، رفرم‌های سال ۱۹۶۵ کوسکین) را به اقتصاد سوسیالیستی تحمیل نمودند، و بدین‌سان جعبه پاندورا(Pandora’s box)(۳) را جهت تضعیف تدریجی بنای سوسیالیستی باز نمودند.

موارد بالا، ما را به این انگاشت هدایت می‌کند که، اگر ما بخواهیم «استالینیسم» را تعریف کنیم، چنین خواهد بود: کاربُرد عملی دیکتاتوری پرولتاریا برمبنای اصول ایدئولوژیک مارکسیسم–لنینیسم. استالین با استفاده از میراث تئوریک مارکس، انگلس و لنین، طی دوره ای معین و تحت موقعیت تاریخی مشخصی، دیکتاتوری پرولتاریا را برقرار ساخت

اکنون سئوالی که پرسیده می‌شود چنین‌ست:

معنای استالینیست در روزگار ما به‌چه معناست؟

پاسخ این‌ست: یک استالینیست قرن ۲۱، مارکسیست– لنینیستی پای‌بند به اصول است که:

۱از دوره ۱۹۵۳–۱۹۱۷ بنای سوسیالیستی در اتحاد شوروی حمایت می‌کند،

۲) با رویزیونیسم در هر شکل و شمایلی مبارزه می‌کند و همه انحرافات فرصتطلبانه را برملا می‌سازد،

۳) موافق تئوری «سوسیالیسم در یک کشور» است و از آن دفاع می‌کند، زیراکه بازتاب دیدگاه خود لنین حتی پیش از نهادینه‌شدن آن به‌عنوان یک سیاست دولتی توسط استالین است.(۴)

دیمیتروف و زاکاریادیس، استالینست‌های فداکار و مادام العمر

نبابد از استالینیسم شرم‌گین بود. برعکس، برای یک کمونیست واقعی، استحقاق «استالینیسم» یک افتخار محسوب می‌شود، چون‌که سرشت جهان‌بینی مارکسیستی– لنینستی را تعریف می‌کند. شرم باد بر کسانی که به‌بهانه شبه‌انقلابی و سفسطه‌های ایدئولوژیکی، به استالین و سوسیالیسم قرن ۲۰م حمله می‌کنند، و هدف واقعی آن‌ها، خود جنبش سوسیالیستی و کمونیستی است.

پاسخی‌که، دبیر کمینترون، کمونیست افسانه‌ای، گئورگی دیمیتروف از سال ۱۹۳۴ تا سال ۱۹۴۳، به سوسیال دمکرات‌ها داد، هم‌چنان باقی‌م‌یماند:

«سوسیال‌دمکرات‌های نوکرصفت، اغلب به ما «استالینیست» می‌گویند، و فکر می‌کنند که با این روش به کمونیست‌ها بی‌احترامی می‌کنند. ولی ما از این عنوان به‌خود افتخار می‌کنیم، درست به‌همان‌گونه که از «لنینیست» بودن خود می‌بالیم.

برای یک انقلابی هیچ مقامی بالاتر از این نیست که تا پایان عمر خود یک لنینیست واقعی، یک استالینیست واقعی، و یک شاگرد وفادار لنین و استالین باقی‌بماند. و برای کمونیست‌ها هیچ سعادتی بالاتر از مبارزه تحت رهنمود استالین جهت پیروزی آرمان عادلانه پرولتاریای انترناسیولیستی نیست. هرکسی نمی‌تواند یک استالینیست باشد. مقام افتخاری «لنینیست–استالینیست» باید از طریق مبارزه بلشویکی، سماجت و فداکاری نامحدود جهت آرمان طبقه کارگر نائل گردد».(۵)

درباره نویسنده:

نیکوس موتتاس سردبیر سایت در فاع از کمونیسم است.

برگردانده شده از:

?What is Stalinism and what does it actually mean to be a Stalinist today

 By: Nikos Mottas

https://www.idcommunism.com/2024/07/what-is-stalinism-and-what-does-it-actually-mean-to-be-a-stalinist-today.html

منابع:

(۱)

Russia: Joseph Stalin’s statue vandalized in Zvenigorod

https://www.idcommunism.com/2024/07/russia-joseph-stalins-statue-vandalized-in-zvenigorod.html

(۲)

نیکوس زاکاریادیس، مواضع بر تاریخ

نیکوس زاکاریادیس، مواضع بر تاریخ حزب کمونیست یونان(KKE)، ۱۹ ژوئن ۱۹۳۹. درج شده در آثار منتخب نیکوس زاکاریادیس، انتشارات کمیته مرکزی حزب کمونیست یونان(KKE)، ۲۷ آوریل ۱۹۵۳، صفحه های ۴۱–۳۸

(۳)

جعبه پاندورا استعاره ای از چیزی است که باعث مشکلات یا بدبختی های بزرگ می شود، اما در عین حال امید را نیز در خود جای می دهد. در اساطیر یونان، جعبه پاندورا هدیه خدایان به پاندورا، اولین زن روی زمین بود. و وقتی پاندورا جعبه را باز کرد، تمام تمام بدی های جهان بودرا آزاد کرد.

https://www.google.com/search?q=Pandora%27s+box&oq=Pandora%27s+box&gs_lcrp=EgZjaHJvbWUyBggAEEUYOTIHCAEQABiABDIHCAIQABiABDIHCAMQABiABDIHCAQQABiABDIHCAUQLhiABDIHCAYQABiABDIHCAcQABiABDIHCAgQABiABDIHCAkQABiABNIBCDExMzRqMGo0qAIAsAIB&sourceid=chrome&ie=UTF-8

(۴)

«البته می‌دانم که کسانی هستند که فکر می‌کنند خیلی باهوشند و حتی خودشان‌را سوسیالیست می‌دانند، کسانی‌که ادعا می‌کنند قدرت را نباید قبضه کرد تا انقلاب در همه کشورها بوقوع پیوندد. آن‌ها فکر نمی‌کنند که با این‌گونه سخن گفتن، آن‌ها انقلاب را رها کرده و بسوی بورژوازی می‌روند. منتظر ماندن تا طبقه زحمت‌کش انقلاب را در سطح بین المللی به‌دست گیرد، به‌معنای این‌ست‌که همه باید کاملا دست روی دست بگذارند و منتظر بایستند. این چرند است(وی. آی. لنین: سخن‌رانی در یک نشست مشترک کمیته اجرایی مرکزی سراسر روسیه، شورای مسکو و کنگره اتحادیه های سراسر روسیه، ۱۷ ژانویه ۱۹۱۹)

(۵)

گئورگی دیمیتروف، استالین و پرولتاری بینالمللی، ۱۹۳۹.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *