سخن روز شماره ۵۶/۹۸
۱۲ آذر ۱۳۹۸ ۲ دسامبر
در آغاز با «نقل قول» موضع فردی که اندیشهاش باید موشکافی شود، بررسی شروع می شود. «سپس یک به یک موارد تحریف شده» در نقل قول «طرح» میشود و «نشان داده میشود که مضمون نقل قول – برخلاف ادعای آن – بازتاب واقعیت نیست».
روند شناخت از یک پدیده ی نو که در نقل پیش در سادهترین شکل توصیف می شود، از چه ساختار و کارکرد دیالکتیکی برخوردار است؟ در سطور زیر کوشش میشود به دو پرسش درباره ی ساختار و کارکرد در هر پدیده از منظر اندیشه ی دیالکتیک ماتریالیستی پاسخ داده شود.
آغاز موقت
اندیشه ی دیالکتیکی در آغاز بررسی هر پدیده ی نو با این پرسش روبروست که بررسی را باید از کجا آغاز کند؟ از کلیت پدیده – که آن را نمی شناسد؟ – و یا از جزها که در تقسیم پدیده با اسلوب منطق صوری در دسترس نخست قرار دارد؟ آغاز از جزها، آغازی درست است. ولی همزمان باید هر آغازی را آغازی موقتی و گذار دانست، تا گرفتار مطلق گرایی در انتخاب این یا آن جز به عنوان جز “عمده“ و “تعیین کننده“ در پدیده نشد. زیرا تنها پس از بررسی همه ی جزءها و درک رابطه ی بهم تنیده آنها و سوخت و ساز درونی و بیرونی آنها میتوان درباره ی جایگاه و وزن هر جز در کلیت پدیده ی نو و نشناخته آگاهی یافت.
در پایان این روند است که کلیت نو از انتزاعی «توخالی» (مارکس) به پدیدهای درک شده بدل می گردد.
حرکت اندیشه ی پژوهشگر در پدیده ی نو
در بررسی دیالکتیکی به منظور دریافت مضمون کلیت یک پدیده – در مورد مشخص کنونی مضمون تودهای ستیزی -، لحظهها و سویه های متفاوت تشکیل دهنده ی کلیت، اجزای تشکیل دهنده ی آن از سه منظر مورد توجه قرار می گیرد.
۱- باید تضاد درونی در هر جز نشان داده شود؛ ۲- باید ریشه علّـی بود تضاد نشان داده شود؛ و ۳- باید جایگاه این تضاد در ساختار کلیت نشان داده شود.
با شناخت این سه نکته در هر جز تشکیلدهنده ی کلیت، رابطه درونی و تأثیر علّی جزها بر روی چگونگی روند ظهور و بودگی آن ها شناخته می شود، و نقش علّـی هر کدام در روند شدن همه ی جزها عیان می گردد. از این طریق، روند رشدِ بودگی و ریشه ی علّی تغییراتِ کلیتِ پدیده شفاف و قابل شناخت می گردد، مضمون پدیده درک می شود.
به سخنی دیگر، حرکت اندیشه ی پژوهشگر در جریان بررسی گام به گام و «یک به یک» جزها و در جریان شناخت تضادها و روند نفی در نفی تضادها در هر جز – تغییر ناشی از تأثیر شرایط – را در مییابد. اندیشه ی پژوهشگر پله به پله در ساختار پدیده جریان مییابد. با درک ریشههای علّی رشد و شدن کلیت پدیده که ریشه در تغییر جزءها دارد که زیر تأثیر روابط جزها و دادوستد خارجی آنها با محیط پیرامون عملی می گردد، اندیشه ی پژوهشگر بهم تنیدگی و بهم پیوستگی ساختار پدیده را درمی یابد و آن را با انتزاع علمی در ذهن ترسیم میکند و در پایان با تعمیم بهم پیوستگی و بهم تنیدگی همه ی شناخت ها به مضمون پدیده دست می یابد.
در پایان چنین بررسیِ پژوهشگرانه، شناخت وحدت اسلوب بررسی دیالکتیکی با مضمون واقعیت خود می نماید و درک می شود. فردریش هگل در پرداختن اسلوب دیالکتیکی کشف شده توسط خود به چنین نتیجهگیری نایل شد، ولی همانطور که مارکس برجسته می سازد، درنیافت که با دستاورد خود به شیوه ی علمی بررسی به طور کلی دست یافته است.
اکنون میتوان با مراجعه به دو مقاله ی روشنگرانه و افشاگرانه ای که در تودهای ها بازانتشار یافته (*)، سرشت و شیوه ی کارکرد تودهای ستیزان را دریافت. دو مقاله برای شناخت روند تحلیل بررسی بسیار آموزنده است.
در دو مقاله ی تودهای ستیزان در زیر چتر پرونده سازان – با افشای اندیشه و کارکرد بابابک امیر خسروی و در مقاله ی یک «پرسش اساسی» از ایرج مصداقی – روشنگری با نشان دادن نادرستکاری ایراج مصداقی به وظیفهای که در مقابل خود نهاده دست می یابد.
همزمان بررسی با پایبندیِ سختگیرانه به اسلوب بررسی دیالکتیکی، این اسلوب را به طور شفاف ترسیم میکند و همچنین با توانایی چشمگیر مضمون تودهای ستیزی را نیز قابل شناخت می سازد. این شیوه را به عنوان ابزار دشمن طبقاتی برای پاره پاره کردن حزب طبقه کارگر ایران بر ملا می سازد. مقاله نشان میدهد که تشدید تودهای و کمونیست ستیزی محکی است برای شناختن ژرفش نبرد طبقاتی در ایران و جهان. ژرفشی که در مقاومت روزافزون توده های زحمتکش در برابر نظام سرمایه داری وابسته ایران و حاکمیت دیکتاتوری آن به اقتصاد جهانی امپریالیستی بروز میکند و نمایان تر می گردد.
وظیفه ی این سطور بازتاب مواضع روشنگرانه و افشاگرانه ی پژوهش انجام شده در این دو نوشتار نیست که خود وظیفهای درخور است که در دو مقاله به بهترین وجه عملی شده است. وظیفه بهره گیری از شفافیت و برّایی کارکرد دیالکتیکی در این دو مقاله است که کمک است برای توضیح اسلوب دیالکتیکی بررسی به منظور دست یافتن به مضمون پدیده ی مورد بررسی.
بر این پایه، مطالعه ی مقاله های پیش گفته ی برای من به ویژه از این رو بسیار لذت بخش است، زیرا میتوان هنگام مطالعه آن، روند علمی بررسی پژوهشگرانه ی مارکسیستی- تودهای را با شفافیت دنبال کرد و از آن آموخت.
* (https://tudehiha.org/fa/10678) و (https://tudehiha.org/fa/10685)