: مبارزهٔ مردم جان به لب رسیده از ظلم، ستم، گرانی و استبداد بر ضد حکومت دیکتاتوری واقعی است، و نباید اجازه داد این مبارزه در راستای منافع نیروهای ارتجاعی داخلی و خارجی مصادره شود!
منتشر شده در – دی 08, 1396
هممیهنان گرامی!
بحران سیاسی-اقتصادی حکومت ورشکستهٔ ولایت فقیه، هرروز ابعاد گستردهتری بهخود میگیرد و تأثیر این بحران را می توان در درگیریهای درونحکومتی و بهدنبال آنها افشاگریهای بیسابقهٔ محفلهای قدرت برضد یکدیگر و پردهبرداری از عمق فساد و ستمگریای که در دستگاههای “نظام نمونهٔ جهان” حکمفرما است، مشاهده کرد.
در کنارِ شدت پیدا کردن فقر، محرومیت، گرانی، و بیکاری مزمن، که زندگی بخش بزرگی از مردم و بویژه جوانان کشور را تباه کرده است، تخریب گسترده و فاجعه آمیز محیط زیست، به دلیل سیاست های فاجعه بار محافل قدرت، و همچنین ورشکستگی کامل اقتصادی رژیم و شدت یافتن فشارهای خارجی بر رژیم، در مجموع، وضعیتی بسیار بحرانی و انفجاری در جامعهٔ ما بهوجود آورده است. سران حکومتی که در نزدیک به چهار دهه گذشته با بهتاراج بردن منابع ملی صدها میلیارد تومان ثروت کشور در ناز و نعمت و رفاهی بیسابقه زندگی میکنند، مردم را به بردباری و تحمل دشواریها برای “حفظ نظام اسلامی” ای فرا می خوانند، که جز تباهی و عقبماندگی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی برای میهن ما ثمری بههمراه نداشته است. حاکمان کنونی درعمل نشان دادهاند که تنها هدف و خواستشان حفظ رژیم استبدادی کنونی و حاکمیت مطلق روحانیون تاریکاندیش بر میهن ما، بهقیمت انجام هر جنایتی و بر پا داشتن فاجعهای است.
در هفتههای اخیر، رشد نارضایتی و برپایی گردهماییهای اعتراضی کم سابقه مردم در شهرهای مختلف و همچنین اعتراضهای گستردهٔ کارگری برضد گرانی، ظلم و بیعدالتی دستگاههای حکومتی- از دولت و مجلس گرفته تا قوهٔ قضائیه، فرماندهان سپاه و نهاد ولایت که درمجموع، حافظان منافع سرمایهداران بزرگ کشورند- را شاهد بودهایم. اوجگیری نارضایتیهای مردم از شرایط، و مهمتر از آن، آمادگیِ تودههای خشمگین و جان بهلب رسیده در بهچالش طلبیدن دستگاههای سرکوب رژیم، نشانگر تحولهای مهمی در سطح آمادگی توده ها برای مخالفت و مبارزه علنی بر ضد حکومت جمهوریاسلامی است. برخلافِ مدعیات برخی از سران اصلاحطلبان حکومتی مبنی بر “توطئه” بودن این اعتراضها، ما اعتقاد عمیق داریم که: اکثریت مردم میهن ما، ناامید و سرخورده از شعارهایی که انتهای خواستهایشان حفظِ حاکمیت کنونی در شکلی تعدیلشده است، اینک تغییرهایی بنیادین در شیوهٔ حکومتمداری در ایران را خواستارند. امروز فقط طرفداران حفظ شرایط فاجعه بار کنونی اند که از گسترش مبارزه مردم در هراسند. تجربهٔ دو دههٔ اخیر و چندین انتخابات گوناگون ریاستجمهوری و مجلس و شوراهای شهر- که زیر کنترل و با مهندسی دستگاه ولایت برگزار شدهاند- نشان دادهاند که مردم بهسرعت از عرصهٔ سیاست انتخاب میان “بد و بدتر” دور میشوند و دیگر حاضر نیستند به مهندسی خواستهایشان از سوی رژیم و اصلاحطلبان حکومتی- که این روزها بیشتر نقش دلالان قدرت را ایفا میکنند- تن دردهند. خواست اکثریت مردم ما امروز، پایانِ استبداد ولایتی، پایانِ ظلم و بیعدالتی و استقرار آزادی و عدالت اجتماعی است. این خواست، تنها با مبارزهٔ مشترک همهٔ نیروهای آزادیخواه و ملی و بدون دخالتِ خارجی، امکانپذیر است.
هممیهنان گرامی!
درعینحال باید توجه داشت که، در شرایط حاد تنشهای خطرناک منطقهای، ارتجاع منطقهای- با حمایت دولت ترامپ در آمریکا و دولت دستراستی نتانیاهو در اسرائیل- نیز درصدد تأثیرگذاریای جدی بر روند رویدادهای کشورمان و جانشین کردن حکومتی ارتجاعی با حکومت ارتجاعیای دیگرند. حمایت این نیروها (ارتجاع منطقهای، دولت ترامپ و دولت دستراستی نتانیاهو) از سلطنتطلبان و معدود گروههای سیاسیای که کارشان همکاری با ارتجاعیترین حکومتهای منطقه، و تشویق کشورهای اروپایی به برقراری تحریم بر اقتصاد ایران و سختتر کردن زندگی برای مردم محروم میهن ما، و تشویق دولت های خارجی به دخالت نظامی در ایران بوده است، جای هیچگونه خوشبینیای دربارهٔ برنامههای آیندهٔ این دست از “اپوزسیون” رژیم باقی نمیگذارد. نیروهای مترقی و آزادی خواه باید با حضور هرچه گسترده تر در جنبش اعتراضی توده ها با هدایت آگاهانه و طرح شعارهای درست مردمی و تکیه بر مطالبات برحق توده ها در راستای برچیدن بساط سرکوب و پایان بخشیدن به محرومیت اقتصادی، ظلم، بی عدالتی و غارت و چپاول منابع طبیعی و انسانی کشور، از طرح شعارهای ارتجاعی و تفرقه افکنانه جلوگیری کنند. نباید اجازه داد بار دیگر تجربهٔ دردناک گذشته تکرار شود و مبارزات قهرمانانهٔ مردم ما برای آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی از سوی مشتی فرصتطلب مرتجع و بیاعتقاد به حقوق و آزادیهای مردمی و دموکراتیک بهیغما برده شود.
هممیهنان گرامی!
راه نجات کشور، مبارزهٔ مشترک و سازمانیافتهٔ همهٔ نیروهای آزادیخواه، ملی و ضددیکتاتوری برای طرد رژیم استبدادی و ضدمردمی ولایت فقیه است. حزب ما سالهاست که بر این عقیده پای میفشرد که نظام سیاسی حاکم بر ایران، یعنی نظامی بنا شده بر حاکمیت یک فرد، در مقام “نمایندهٔ خدا برزمین”، و بر فراز کلیهٔ قوانین و دستگاههای اجرایی، قانونگذار، قضایی، نظامی و انتظامی، نظامی اصلاحپذیر نیست و نمیتوان با استحالهٔ این نظام سیاسی از درون آن حاکمیتی مردمسالار را پدید آورد. راهِ کار، مبارزهٔ مشترک و سازمانیافتهٔ همه قشرهای اجتماعی، از کارگران و زحمتکشان، تا جوانان و دانشجویان و زنان مبارز و روشنفکران مترقی و آزادیخواه، پیرامون شعارهایی مردمی برضد حاکمیت استبداد است. تجربهٔ تاریخ معاصر ما نشان داده است که خلقهای ایران توان رساندن صدای خود به گوش مرتجعان حاکم را دارند. ما بار دیگر از همهٔ نیروهای ملی، آزادیخواه و مترقی کشور میخواهیم که بهدور از اختلافهای تاریخی-نظری، گِردهم آیند و در کنار جنبش مردمی میهن ما یاریدهندهٔ مؤثرِ مبارزهیی باشند که هدفش طرد استبداد و استقرار حاکمیت مردم و دستیابی به آزادی، صلح، استقلال و عدالت اجتماعی است.
کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران
۸ دیماه ۱۳۹۶
………………….