تناقض درونی نیروهای راست و هوادار امپریالیسم که از رژیم دینی سوریه علیه نظام سکولار بشار اسد دفاع کردند، در حقیقت بازتابی از پیچیدگیهای سیاستهای بینالمللی نیست بلکه بر اساس دوستی آنها با صهیونیسم و امپریالیسم است. با توجه به مواضع ضدآمریکایی و ضداسرائیلی بشار اسد، این نیروها حالا که او دیگر در قدرت نیست از حذف او که به نفع منافع استراتژیک غرب، بهویژه آمریکا و اسرائیل است، خوشحالند.
این نیروها که در ظاهر خود را مدافع آزادی و دموکراسی میدانند، در عمل در برابر یک نظام دینی در سوریه که بر پایه اسلامگرایی بنا شده، موضعی حمایتی اتخاذ میکنند. این در حالی است که همین گروهها در قبال جمهوری اسلامی که یک نظام دینی است، به شدت موضع انتقادی دارند و آن را یک تهدید برای آزادی و دموکراسی میدانند.
این دوگانگی عمدتاً از نگرشهای متفاوت نسبت به موقعیتهای ژئوپولیتیکی و استراتژیک ناشی میشود. در سوریه، در شرایط جنگ داخلی و با توجه به رقابتهای منطقهای و جهانی، این گروهها حمایت از نیروهای اسلامگرای سوری را به عنوان یک ابزار به نفع منافع غرب میبینند. اما در مورد جمهوری اسلامی، همین نیروها در مقابل اسلامگرایی، موضع منفی دارند و آن را نمادی از تهدیدات ایدئولوژیک و سیاسی برای نظم جهانی مطلوب خود و در تضاد با سیاستهای غربی میبینند.
این نگرش نشان میدهد که حمایتها و مخالفتهای نیروهای راست هوادار امپریالیسم در سیاستهای بینالمللی، بهویژه در زمینه حمایت از رژیمها و دولتها، نه بر اساس اصول ثابت بلکه براساس دوستی و دشمنی آن ها با امریکا و اسرائیل تنظیم می شود.