امپریالیسم امریکا یک دولت ضد دموکراتیک و استبدادی را جانشین یک دولت دموکراتیک کرد

image_pdfimage_print

  منبع: پروفسور جرجیس: BBC

شما می‌خواهید درباره دموکراسی صحبت کنید، بیایید ایران را در ابتدای بعد از جنگ جهانی دوم بررسی کنیم. ایران پس از ویرانی‌های جنگ جهانی دوم تلاش می‌کرد تا خود را بازسازی کند. ایران یکی از جوامع نویدبخش در حال توسعه بود که سعی داشت یک دولت دموکراتیک برقرار کند. سیستم به‌طور طبیعی مشکلاتی داشت، اما این هم بخشی از دموکراسی است. بنابراین، به‌جای صحبت درباره فرهنگ و دین، بیایید درباره تاریخ صحبت کنیم.

آنچه پس از سرنگونی مصدق اتفاق افتاد، به اندازه خود سرنگونی مصدق از قدرت، اهمیت داشت. آمریکایی‌ها شاه را متقاعد کردند تا یک دولت ضد دموکراتیک مستقل بسازد. در واقع، هندرسون سفیر آمریکا در تهران، به شاه گفت که باید یک دولت غیر دموکراتیک مستقل بسازد، زیرا آمریکایی‌ها معتقد بودند که مردم ایران قادر به برپایی یک دولت دموکراتیک نیستند.

بنابراین، نه تنها آمریکایی‌ها مصدق را کنار زدند، بلکه شاه را نصب کردند و او را متقاعد کردند تا یک دولت استبدادی برقرار کند.

من فکر می‌کنم اگر محمد مصدق قادر به برپایی یک دولت دموکراتیک بود، ایران به یکی از اقتصادها و جوامع پیشرو در دنیای در حال توسعه تبدیل می‌شد. ایران می‌توانست با خودش در صلح باشد، شکوفا شود و در برپایی دموکراسی، پیشگام باشد. ایران می‌توانست به راحتی به ژاپن خاورمیانه تبدیل شود، زیرا ایران منابع اقتصادی، نفت، پیشینه تمدنی و نیروی کار انسانی لازم را داشت. ایران می‌توانست از این منابع برای ایجاد یک جامعه مدرن، توسعه‌یافته و شکوفا استفاده کند. علاوه بر این، ایران می‌توانست در منطقه هم بسیار تاثیرگذار باشد و نمونه‌ای موفق، خوشبخت و دموکراتیک برای همسایگانش ارائه دهد. به آنچه ایران امروز است نگاه کنید. این ملت بزرگ!

با سرنگونی محمد مصدق، ایالات متحده عاملیت مردم ایران را سرکوب کرد. این تنها در مورد محمد مصدق نبود، بلکه عاملیت مردم ایران بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *