برای شناخت دلیل عينی- مادی پرخاشگری ”مذهبی“ در گذشته و هم اکنون و همچنين پرخاشگری ”سكولار“ در دوران كنونی، بايد به بررسی شناخت منافعی پرداخت كه پاسبانی از آن، دلیل بنیانی این پرخاشگری است. ”مذهب“، در همهی ریختهای خود از چندخدايی هندویی، تکخدایی یهودی، مسیحیت و اسلام، تا بودایی فلسفه مانند، از دوران نظام بردهداری، دوران بردهداری- فئودالی، دوران فئودالی- سرمایهداری نمای ايدولوژی دستگاه فرمانروایی برای پاسبانی از منافع طبقاتی خود در جامعه طبقاتی بودهاست. این پیوند میان دستگاه روبنای ايدولوژيک با جامعه طبقاتی، با این که بسیار پیچیده شدهاست، ولی هم اکنون در کشورهای پیشرفته سرمایهداری ”سكولار“ امروزی نیز هست.
چه ریخت پررنگ مذهب در جامعه غربی گذشته و چه ریخت رنگارنگ سكولاریسم هم اکنون در این جامعهها، ايدولوژی فرمانروایان طبقاتی در جامعه است که وظيفه پاسبانی از منافع طبقههای فرمانروا را دارد. برای پاسبانی از اين منافع، روبنا هم میتواند سركوبگرانه و هم میتواند نرم – مسالمت آميز- باشد، ولی هدف یکسان است، پابرجایی سرکردگی ايدولوژيک طبقههای فرمانروا. اين دو شیوه برخورد، مانند دو روی يک سكه هستند. ماركس و انگلس هم در مانيفست كمونيستی میگویند که ”تاريخ، تاريخ نبرد طبقاتی است“!
هنگامی كه امپرياليسم “سکولار” امریکا به بمباران زنان و کودکان افغانستانی برای گسترش “دموکراسی” میپردازد؛ هنگامی که شازده عربستان به نام “حنفی” کودکان یمنی را میکُشد؛ هنگامی که سردمداران میهن ما به نام “شیعه” جوانان بلوچ را میکُشند، همهی آنها با بهانههای ایدولوژیک گوناگون برای پاسبانی از منافع طبقاتی خود این کُشتارها را انجام میدهند.
”سكولاریسم“ کنونی افزار سرکردگی طبقاتی فرمانروایان بر جامعه پیشرفته سرمایهداری است، درست به همان اندازهای که بورژوازی در گذشته ”دین“ را برای پاسبانی از سرکردگی طبقاتی خود به کار بردهاست، و همچنان میبرد.
پس از پیروزی ضدانقلاب در اردوگاه سوسیالیسم، امپریالیسم به بهانههای گوناگون در يوگسلاوی، عراق، افغانستان، سوريه، ليبی، یمن، سومالی، اوكرایين و فلسطین به راه انداختهاست.