سرشت پندارکونه ی امید به استحاله ی رژیم و نقش دولت روحانی
اکنون که سیاست های همگرایانه دولت روحانی با جهانی سازی با دیوار سخت تندروهای آمریکاییبرخورد کرده است دولت به جای تاکید بر دور زدن تحریم ها چاره ای ندارد جز این که به فکر چارهاساسی برای استحکام اقتصاد ملی و درونزا باشد. در این زمینه تجربه تاریخی ایران در جریاننهضت ملی شدن نفت، هنگامی که ناوهای جنگی بریتانیا بندرهای ایران را محاصره کرده و اجازهصدور نفت از ایران را ندادند، به خوبی گویای موفقیت سیاست اقتصاد بدون نفت دولت ملی دکترمصدق است، که با تکیه بر توانایی اقتصاد ملی و درون زا و بهره گیری از پتانسیل بخش خصوصیواقعی و مولد و همکاری کارگران ایرانی نه تنها در برابر استعمار بریتانیا و آمریکا ایستاد بلکهتوانست اقتصاد را به جای تکیه بر درآمدهای نفتی و سرمایه شرکت های فراملی روی پای مردم بناکند.
توده ای ها
***
نویدنو 18/09/1397
فریبرز مسعودی- روزنامه نگار
تحریم های کنونی آمریکا علیه ایران بر خلاف موردهایگذشته که با دستاویز قرار دادن موضوع هایی چون رعایتحقوق بشر و یا انرژی هسته ای اعمال می شد این بارآشکارا و بی پرده حضور ایران و نقش آن در منطقه را نشانهرفته، که با توجه به شرایط پیچیده و آشو بناک جهانی ومنطقه ای نمی توان چشم اندازی در کوتاه مدت برای پایانآن یافت، هم از این رو بایستی به تحریم های کنونی و راههای برون رفت از این بحران از دریچه تحولها و دگرگونیهایی که جهان و به ویژه خاورمیانه آبستن آن استنگریست. هم اکنون جهان و پیرو آن منطقه ما درگیر پنجابرچالش تاریخ ساز است که خواهی نخواهی این چالش هادامن ایران را نیز گرفته است.
-1 بحران هژمونی جهانی ، که مدت هاست با کاهشتدریجی هژمونی آمریکا آغاز شده اما دولت آمریکا با تکیه بر نهادهای مالی ، پولی و سیاسی میان دولتی و فرادولتیتلاش دارد سلطه خود را بر گردش مالی، پولی و بانکی جهانی حفظ کند. به همین دلیل در سیاست های جهانیشاهد بحران ها و کشمکش های زیادی بین آمریکا و سایر کشورهای جهان هستیم.
-2 بحران نابرابری کشو رهای شمال- جنوب، با رشد فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی ملت های جنوب شاهد و ناظر ثروت و دارای یهای انباشت شده شمال و هم چنین نوعیدمکراسی در آن جامعه ها هستند، این موضوع سبب بروزآشوب ها و کشمکش در روابط جهانی میان ملت های جنوبو دولت های شمال می شود.
-3 بحران زیست بوم کره، گرمایش زمین، بهره کشی بیرویه از منابع آب و خاک باعث دگرگونی های اقلیمی و از بین رفتن زمین های کشاورزی و منابع آب و بیابان زاییشده که پیامدهای منفی آن از سرزمین های جنوب آغاز ودامن کشورهای شمال را نیز گرفته است.
-4 بحران سیستمی در کشورهای صنعتی پیشرفته، اقتصادکشورهای کانونی یا صنعتی پیش رفته به علت های گوناگون از جمله چیرگی نهاد های مالی بر اقتصاد مولد،افزایش بهای مواد اولیه، انرژی و دستمزدها شاهد افت تدریجی سود حاصل از سرمایه گذاری ها هستند کهسودآوری و شدت انباشت سرمایه در کشورهای سرمایه داری را به مخاطره افکنده و فشار مضاعفی بر کارگران ولایه های میانی جامعه تا حد تهدید حیات آن ها وارد میکند.
-5 بحران مهاجرت، به علت های گوناگون از جمله بی ثباتسازی و سقوط دولت های جنوب در اثر مداخله غرب، جنگداخلی و جنگ با داعش، طالبان و بوکوحرام و خشکسالی وتغییرهای اقلیمی، که باعث مهاجرت و جابه جایی گستردهدرمیان مرزهای ملی و خارج از مرزهای ملی شده است.
مجموعه این چالش های تعیین کننده که برشمردیم باعث ازهم پاشیدگی نظم جهانی و حکمرانی و چیرگی آنارشی بین المللی و افزایش تنش میان ملت و دولت ها و دولت هایکانونی و پیرامونی شده است. کافی است نگاهی به اخبار رویدادهای جهانی بیندازیم: اعتراض و اعتصاب گستردهکارگران، آموزگاران، پرستاران، رانندگان و سایر مزدبگیران، دانشجویان، زنان و زیست بوم گرایان علیه سیاست هایاقتصادی دولت های ملی که عمدتا در اثر اجرای سیاستهای اجماع واشنگتن پدید آمده اند، بحران در روابطکشورهای جنوب با شمال در اثر سیاست های جهانیسازی، بحران مهاجرت در اثر جنگ های داخلی و تغییرهایاقلیمی، تنش بین دولت ها به علت خیزش راست افراطیدر کشورهای کانونی امریکا، اروپا و آمریکای لاتین، تنشهای پایان ناپذیر در خاورمیانه، با محوریت حضور داعش،القاعده و طالبان، اسراییل و عربستان که شرایط حاد وبسیار بحرانی نظیر شرایط پیش از جنگ اول جهانی را پدیدآورده با این تفاوت که بحران فراگیر کنونی یک کشمکش ومنازعه اقتصادی و سیاسی است که با جنگ ها و درگیریهای کوچک نظامی در حلقه های ضعیف تر در جریان است.
با مروری بر مجموعه سیاست های دولت روحانی بی راهنیست اگر بگوییم ایشان با پذیرش الگوی جهانی سازی درتلاش است با این شرایط کنار آمده و در دگرگونی هایگریزناپذیری که جغرافیای سیاسی و ژیوپلتیک منطقه راتحت تاثیر قرار خواهد داد نقش یک بازیگر تاثیر گذار را ایفاکند.
اما دولت روحانی همان راهی را در پیش گرفته که در دوسه دهه اخیر در اجرای سیاست های جهانی سازی توسط کشورهای پیرامونی دیده شده و نتیجه ای خلاف آرزوهایدولت های ملی به بار آورده است. چنان چه ایشان خواستار نقش آفرینی در تحول های جهانی و منطقه ای است به یکاقتصاد قوی با توان مانور بالا در برابر قدرت های جهانی نیاز دارد، و حرف تازه ای نزده ایم اگر بگوییم پاشنه آشیل همهکشورهای در حال توسعه از جمله ایران اقتصاد ضعیفیاست که در برابر فشارهای خارجی آسیب پذیر است. ولیبرخلاف آن چه از سوی عده ای در درون و بیرون دولت تبلیغمی شود که اگر میزان سرمایه گذاری خارجی در ایران زیادبود ترامپ نمی توانست به این آسانی ایران را تحریم کند،در جریان تحریم های اخیر یک بار دیگر ثابت شد که جذبسرمایه گذاری خارجی بر پایه یک اقتصاد ضعیف تکمحصولی میسر نمی شود و از سوی دیگر اعمال سیاستهای خصوصی سازی و مقررات زدایی در جهت همگرایی باجهانی سازی باعث گسترش بیکاری، فقر، فساد، و تضعیفنهاد دولت، نارضایی گسترده مزدبگیران و نیروی کار میگردد. همچنین تجربه دوباره در تحریم های اخیر نشان دادکه نمی توان به سرمایه گذاری شرکت های فراملی برخلاف میل و رغبت آمریکا امید بست، زیرا همان گونه که درچند سطر بالاتر اشاره شد، جریان سرمایه و نهادهای مالیو پولی در سطح کلان به هم پیوسته بوده و فراتر از دولتها حتی دولت آمریکا( در مواردی) عمل می کنند، چنان چهیکی از مسولان دولت های اروپایی در جریان فرار اخیرشرکت های فراملی از ایران گفته است شرکت های فراملیحتی از دولت های مرکزی خود نیز فرمان نمی برند؛ اینعجیب نیست زیرا مرکز تصمیم گیری این شرکت ها درصندوق بین المللی پول، خزانه داری آمریکا و نهاد های مالی و اقتصادی جهانی است که سیاست های خصوصیسازی، مقررات زدایی و تعدیل های ساختاری اقتصادی را بهپیش می برند تا راه را برای جهانی سازی هموارسازند.جالب است که دولت راست گرای جدید پاکستان کهبه شدت به وام صندوق بین المللی پول نیازمند است دربرابر شرایط تحمیلی این صندوق مبنی بر افزایش بهایانرژی و خصوصی سازی مخابرات این کشور و به ویژه گزارشمیزان دریافت و هزینه کرد وام های چین به پاکستانایستادگی کرده زیرا دولت پاکستان به درستی تشخیصداده که ممکن است دریافت این وام بهای سنگینی برایحفظ موقعیت داخلی و خارجی دولت عمران خان در پیداشته باشد.
ایستادگی شکننده (ولو موقت) عمران خان در برابر شرایطتحمیلی صندوق بین المللی پول نشان می دهد که راه حفظ استقلال کشورها از مسیر اجرای سیاست های جهانیسازی نمی گذرد برعکس تجربه سایر کشورها نشان از آندارد که اجرای سیاست های خصوصی سازی که با شگفتیهمچنان از سوی عده ای در دولت بر طبل آن کوبیده میشود و یا سیاست های دوگانه ای چون سرکوب دستمزدهادر برابر آزاد گذاشتن نرخ کالاها و خدمات و پولی کردنبهداشت و درمان
و آموزش، در همه کشورهای دنیا جز تضعیف بنیه اقتصادملی دستاورد دیگری نداشته است.
اکنون که سیاست های همگرایانه دولت روحانی با جهانیسازی با دیوار سخت تندروهای آمریکایی برخورد کرده است دولت به جای تاکید بر دور زدن تحریم ها چاره ای ندارد جزاین که به فکر چاره اساسی برای استحکام اقتصاد ملی و درونزا باشد. در این زمینه تجربه تاریخی ایران در جریاننهضت ملی شدن نفت، هنگامی که ناوهای جنگی بریتانیا بندرهای ایران را محاصره کرده و اجازه صدور نفت از ایران راندادند، به خوبی گویای موفقیت سیاست اقتصاد بدون نفت دولت ملی دکتر مصدق است، که با تکیه بر توانایی اقتصادملی و درون زا و بهره گیری از پتانسیل بخش خصوصیواقعی و مولد و همکاری کارگران ایرانی نه تنها در برابراستعمار بریتانیا و آمریکا ایستاد بلکه توانست اقتصاد را بهجای تکیه بر درآمدهای نفتی و سرمایه شرکت های فراملیروی پای مردم بنا کند.
برگرفته از تلگرام فرهنگ ، توسعه ، آزادی