کاهش ذخیره آبی سد کرج به تنها ۸ درصد و دیگر سدهای کشور، نشاندهندهی بیبرنامگی و راهبردی ناکارآمد جمهوری اسلامی در برابر بحران آب است. این شرایط تنها برایند دگرگونیهای آب و هوایی و کاهش بارشها نیست، بلکه فراورده سیاستهای نادرست، برونآوری بیش از اندازه آب، و نبود برنامهریزی دراززمان برای راهبردی چشمههای آبی است. جمهوری اسلامی به جای حل ریشهای دشواریها، به دنبال چپاول سرمایه طبیعی و منافع کوتاهزمان، بدون آنکه به آیندهی کشور و نسلهای آینده بیاندیشد، است.
از سدها و چشمههای آبی کشور که سرمایههای ملی و استراتژیک مردم کشور ما هستند، نه تنها پاسبانی نمیشود، بلکه آنها به ابزاری دیگری برای زراندوزی و دزدی سیری ناپذیر بورژوازی دگرگون شدهاند. این رویکرد نه تنها بحران آب را افزایش داده، بلکه مایه نابودی محیط زیست، خشکیدن رودخانهها، و فرونشست زمین در بسیاری از جاهای کشور شدهاست.
جمهوری اسلامی هیچ برنامهی دراززمانی برای حل با بحران آب ندارد. کاهش ۴۴ درصدی بارشها و پیشبینی تابستانی کمآب، نشاندهندهی این واقعیت است که دولت نه تنها برای بحرانهای پیشرو آماده نیست، بلکه حتا توان و خواست راهبردی شرایط کنونی را نیز ندارد. سخنان سردمداران مانند رییسجمهور، که شرایط آب را «فاجعه» میخواند، تنها بیانگر ناتوانی و بیبرنامگی آنان در برابر چالش آب است. به جای پیشگزاری راهحلهای پایدار، مانند پیشرفت سیستمهای آبیاری مدرن، راهبردی مصرف آب، و جلوگیری از برداشتهای بی اندازه، دولت به سخن گفتن و کارهای نمایشی بسنده کردهاست. این بیبرنامگی و نبود آیندهنگری، بحران آب را به یک تهدید بزرگ برای امنیت غذایی و تندرستی مردم دگرگون کرده است. جمهوری اسلامی به جای پذیرش وظیفه و تلاش برای حل بحران آب، از به دوش گرفتن گناه خود میگریزد. دولت تنها به هشدار دادن و گزارش درباره شرایط ناگوار بسنده میکند. این رویکرد نشاندهندهی نبود خواست و توان سیاسی برای حل چالشها است.