سخن روز شماره ۴۸/۹۸
۱۹ آبان ۱۳۹۸– ۱۱ نوامبر
نوشتاری از تاج زاده به تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۹۸ در مطبوعات انتشار یافته است که شایان توجه به ویژه از این روست، زیرا روند ژرفش نبرد طبقاتی را در ایران قابل شناخت می سازد. بررسی ریشههای انتقادات و توصیف های او از وضع حاضر، درعین حال کمک است برای اندیشه چپ انقلابی به منظور درک ضرورت ارایه جایگزین انقلابی برای کوششی که در ایران در جریان است. کوشش در جریان در ایران توسط پیرامونیان نظام، کنار زدن ٬٬نرم٬٬ خامنه ای و حفظ کلیت نظام است. آنها با تعقیب تز ٬٬کمی بهتر بیش تر از هیچ است٬٬، می کوشند راه حل نرم خود را جا بیاندازند. سیاستی که همان سیاست قدیمی «بد بهتر از بدتر است» می باشد. حزب کمونیست سودان تغییرات کنونی در این کشور را که به گفته رفیق شادیا عبدل مونیم، عضو حزب کمونیست سودان در گفتگو با رونامه جهان جوان امروز (ششم نوامبر ۲۰۱۹) متذکر می شود، انگار نوع سودانی گذار ٬٬نرم٬٬ را از دیکتاتوری ترسیم می کند. او پیامد چنین گذاری را «گردش در بر همان پاشنه» مینامد که نتایج حاصله از موافقت نامه برای دولت غیرنظامی- نظامی در این کشور است.
چپ سردر گم که ضرورت پیگیری مبارزه ی دمکراتیک را در شرایط کنونی مطلق میسازد، مبارزه ی سوسیالیستی را به کنار گذاشته است. چپ سردرگم با استدلال های متفاوتی پیوند و جدایی ناپذیری مبارزه ی همزمانِ دمکراتیک و سوسیالیستی را با به اصطلاح استدلال های متفاوتی توجیه می کند. برای نمونه، با این استدلال، زیرا گویا «توازن جهانی» مبارزه برای سوسیالیسم را غیرممکن ساخته است. این نظر بخش اپورتونیسم در رهبری حزب توده ایران است. و یا «با توجه به شرایط ایران، اولویت مبارزه، مبارزه برای دمکراسی است»، آن طور که رفیق محمد رضا شالگونی، یکی از فعالین رده ی نخست ٬٬راه کارگر٬٬ در نامه اش در پاسخ به پیشنهاد نگارنده درباره ی جایگزین انقلابی برای شرایط ایران که به سمیناری در کلن ارایه کردم، متذکر میشود.
«توازن جهانی» مورد نظر این رفقا که برای نمونه رفیق سپیداری در مقاله هایی در نویدنو آن را مطرح ساخت، از این اندیشه نشئت میگیرد که گویا حزب توده ایران با توجه به حضور فعال اتحاد شوروی در دوران پیروزی انقلاب بهمن در جهان، تز اولیانفسکی را پذیرفته و راه رشد غیر سرمایه داری را پیشنهاد می کند. بی تردید توجه به نقش کشورهای سوسیالیستی در جهان برای نبرد به منظور یافتن راهکار اقتصادی- اجتماعی با جهت گیری سوسیالیستی پراهمیت و ضروری است. ولی کلیت واقعیت ضرورت گذار را توضیح نمی دهد. حضور فعال کشورهای سوسیالیستی در جهان نقش جنبی را برای اتخاذ راه رشد سرمایه داری در گشورهای پیرامونی داراست. نقش اصلی را نبرد طبقاتی درون کشورها تشکیل می دهد. پیروزی انقلاب بهمن ۵۷ مردم میهن ما تنها ناشی از «توازن جهانی» نبود. ابعاد سهمگین انقلاب توده های مردم نقش اساسی را ایفا ساخت. ولی حضور فعال حزب توده ایران با مواضع انقلابی و فعالیت ترویجی- تبلیغی سالیان دراز آن برای نشان دادن حقانیت تاریخی جهت گیری سوسیالیستی، عنصر اصلی را در ایجاد پایههای اقتصادی چنین رشدی در اصل های ۴۴ و ۴۳ قانون اساسی بیرون آمده از دل انقلاب بهمن ایفا نمود.
صرفنظر از آنکه اکنون با قدرتمند شدن جمهوری خلق چین تناسب قوا در جهان به طور محسوسی تغییر کرده است که همراه است با بحران ناشی از اقتصاد سیاسی نئولیبرال در همه ی کشورهای سرمایه داری، باید «توازن جهانی» را به طور روزافزون مثبت تر اریابی نمود. برداشت توده ها مبارزه در این باره که به منظور نجات محیط زیست، نجات ٬٬مادر زمین٬٬ باید از سرمایه داری عبور نمود، برای این رفقا در تعیین «توازن جهانی» محلی از اعراب ندارد. عمده ولی جنبه ی توازن در تناسب قوا در جهان نیست که زمینه ی ارزیابی حزب توده ایران را از وظایف دمکراتیک و سوسیالیستی خود تشکیل می دهد. بخش اپورتونیسم رهبری حزب «توازن جهانی» را مطلق گرانه زمینه تصمیم گیری برای سیاست خود به خدمت میگیرد تا برنامه ی حداقل کارگری حزب توده ایران را نقض کند. در این بحث میان تودهای ها مصممانه شرکت نمی کند، زیرا هیچ نظر مستدل و قابل طرحی ندارد!
عمده برای پاسخ به وظیفه ی روز در برابر حزب توده ایران۷ شرایط نبرد طبقاتی و ژرفش روزافزون آن در ایران است که پرسش جایگزین را برای آینده ایران مطرح می سازد! سیاست خصوصی سازی در ایران با همه اشکال آن با شکست روبرو شده است. بازگشت واحدهای خصوصی سازی شده به دولت مافیایی سرمایه داری وابسته به اقتصاد امپریالیستی، آنجا هم که عملی گردد، راه حل بحران روزافزون نیست. در حالی که مبارزات زحمتکشان یدی و فکری در سراسر کشور در تب و تاب یافتن راه خروج برای وضع بحرانی حاکم بر نظام سرمایه داری و شکل دیکتاتوری حکومت آن است، بخش رهبری اپورتونیست حزب توده ایران، مبارزه برای سوسیالیسم را تنها در جلسات احزاب کمونیستی و کارگری مطرح میکند و مورد تایید قرار میدهد – آن طور که نماینده حزب در نشست اخیر ۲۱ حزب به درستی انجام داد. این رهبری اما برای مبارزه در ایران، کلمهای از سوسیالیسم مطرح نمیسازد تا امثال تاج زاده ها نرمند، برنامه حداقل کارگری حزب توده ایران را مثله میکند تا به اصلاح طلبان حکومتی «امتیازهای بی جهت ایدئولوژیک و تئوری» بدهد! این رفقا مانند رفیق شالگونی از ٬٬٬راه کارگر٬٬ خواستار مبارزه تنها برای خواست های دمکراتیک می شود.
بارها اشاره شده است، که پیوند میان مبارزه ی دمکراتیک و سوسیالیستی که زنده یاد جوانشیر آن را در سیمای مردمی حزب توده ایران به نقل از بانیان سوسیالیسم علمی مطرح و ضرورت آن را مستدل می سازد، به معنای در پیش بودن انقلاب سوسیالیستی نیست. برعکس، پیوند میان مبارزه دمکراتیک و سوسیالیستیبه این معناست که باید برای تدارک انقلاب سوسیالیستی کار کرد، ضرورت آن را توضیح داد و درستی آن را برای شرایط کنونی ایران به ثبوت رساند. بخش رهبری اپورتونیست در حزب توده ایران وظیفه تدارک اندیشهای و نظری سویالیسم را در میهن ما به بهانه نامتناسب ودن «توازن جهانی» تعطیل کرده است!