آقای آصفی می پرسند:
«مهمتر آن است که بتوانند گروه مرجعی باشند [آن ها که خواستار تغییر هستند] که جامعه به برنامههای آنان توجه داشته باشد. این هم مسیری دارد که نخستین قدم داشتن یک مدل حداقلی یا برنامه حداقلی برای جامعه است. برنامه حداقلی که جامعه احساس کند وقتی به خیابان میآید درباره آن برنامهها و مطالبات شعار بدهد.
آیا منتقدان و گروههای مخالف بهعنوان گروه مرجع برای برونرفت جامعه از بحرانهای فراگیر برنامه راهبردی دارند و میتوانند قدمی نزدیکتر به سمت درک جهان امروز بردارند؟ آیا از شخصیتها و نیروهای ملی-دموکراتیک که از آنها میتوان برنامه حداقلی اقتباس کرد، درک و شناختی دارند؟»
آری، پاسخ مثبت است! اجازه دهید سمیناری در این زمینه به پا کنیم، تا دریابیم که بسیار موفق و خوشحال از آن بیرون خواهیم آمد! تراژدی نبروهای ضددیکتاتوری، ناتوانی برای ارایه برنامه اقتصاد ملی بر پایه منافع زحمتکشان و همه لایه های زیر فشار نیست. کتاب ارزشمند فرشاد مومنی (عدالت اجتماعی، آزادی و توسعه در ایران امروز) و نقد سازنده ی نگارنده را بر آن که در صفحه توده ای ها انتشار دادم مطالعه کنید (نگاهی به کتاب “عدالت اجتماعی، آزادی و توسعه در ایران امروز https://tudehiha.org/fa/۴۷۲۳). تمام ابزار کار برای تنظیم یک برنامه مردمی- دمکراتیک و ملی برای اقتصاد ملی ایران در آن وجود دارد.
تراژدی ای که نیروهای ترقی و آزادی خواه میهن ما در دوران کنونی با آن روبرو هستند، ناتوانی آن ها در ایجاد شرایط گفتگو برای یک اقتصاد سیاسی ملی- دمکراتیک برای ایران است.
این گوی و این میدان! بپاخیزیم! بیش از حد بر صلیب میخکوب مان کرده اند!