بهار در چنگال زمستان: ستم، گرسنگی و نابرابری در سایه خودکامگی

image_pdfimage_print

بهار می‌آید، ولی ستم‌پیشگان آزادی را زیر پای زمستان قربانی می‌کنند. گروه کوچک خودکامه بر سرنوشت مردم چیره است. داروغگان با شعارهای مقدس، در خیابان‌ها فرمان می‌رانند. کودکان گرسنه زیر لگد ستم‌گران آزار می‌بینند، کلیه‌های تنگ‌دستان به حراج، و رویاهای دختران جوان به یغما می‌رود. موهای زنان زیر روسری پژمرده، و زندانیان سیاسی در چنگال دژخیمان شکنجه می‌شوند.  مادران تهی‌دست، کودکان خود را به بازار کار می‌فرستند تا شکم گرسنه‌ کوچک‌ترها را سیر کنند. فروش‌گاه‌ها پر از خوراکی است، اما تقدس مالکیت خصوصی، شکم کودکان را گرسنه نگه می‌دارد. 

سیاست واپس‌گرایانه ولایتی با سمت‌گیری اقتصادی سرمایه‌داری-نئولیبرالی و رانتی مردم را به ستوه آورده‌است. سیاست خانمان‌برانداز، مردم‌کُش و میهن‌فروش نئولیبرالی که به فرمان صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی پیاده شده‌است، راه چپاول‌گران برونی و رانت‌خواران درونی را برای دزدیدن سرمایه ملی باز کرده‌است.

در این زمستان دراز، بزرگ‌ترین دست‌آورد زورمندان، جنگ‌افروزی، ستم، بیکاری و گرسنگی بوده‌است. کارگران زیر فشار سختی‌ها خُرد می‌شوند و کودکانشان به بردگی فروخته می‌شوند. هنوز در میهن ما کارگران برده‌وار بهره‌کشی می‌شوند،، کارگران کارخانه‌های آجرپزی و کارگاه‌های خشت‌سازی، زن و کودک هستند که روزانه ۱۲ تا ۱۶ ساعت کار می‌کنند و از گرسنگی و خستگی در جوانی می‌میرند. 

کودکان گرسنه در خیابان‌ها پرسه می‌زنند، آن هم به هنگامی که فروش‌گاه‌ها پر از میوه و خوراکی است. این تضاد دردناک، دل هر انسانی را به درد می‌آورد.  برخی در کاخ‌های مرمرین به عیش و نوش سرگرمند، کودکان گرسنه در حلبی‌آبادها شب را در سردی و گرسنگی به صبح می‌رسانند. بلوچ بدون نان، کُرد بدون جان، عرب بدون زبان، کشاورز بدون دانه، کودک بی‌خانمان، کارگر بی‌کار، یوزپلنگ بدون غزال، پلنگ بدون جنگل، دریای مازندران بدون ماهی خاویار، دریاچه ارومیه بدون آرتمیا، و تالاب انزلی بدون نیلوفرهای زیبا… این است میراث زمستان ستم. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *