نافرمانی مدنی در جمهوری اسلامی اسلامی، به ویژه از سوی زنان مبارز آزادی خواه و آزادپوش، فعالیتی است که در بستر مبارزات اجتماعی و حقوقی اهمیت زیادی دارد. در جامعهای که اصول اخلاقی، دینی و اجتماعی اسلامی بر زندگی روزمره مردم حاکم است، نافرمانی مدنی به عنوان یک ابزار برای اعتراض به بیعدالتیها و تبعیضها میتواند نقشی بنیادین ایفا کند و محرک جنبشهای اجتماعی دیگر باشد. به خصوص زمانی که زنان به عنوان نیمی از جامعه در مقابل فشارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایستادگی می کنند، صدای اعتراض آنها به ظلم و تبعیض می تواند تلنگری به جنبش اعتراضی علیه تبعیض طبقاتی هم باشد.
در جمهوری اسلامی، بر اساس اصول دینی، ارزشهای انسانی مانند آزادی، عدالت و برابری به دور ریخته می شود. نافرمانی مدنی در این زمینه، میتواند به عنوان ابزاری مشروع برای مقابله با قوانین یا رفتارهایی که با ارزشهای انسانی مغایرت دارند، عمل کند. زنان با اعتراض به قوانین ناعادلانه و با نافرمانی از محدودیتهای بی اساس، میتوانند به تحقق حقوق انسانی و اجتماعی خود و دیگر قشرهای جامعه کمک کنند.
در جمهوری اسلامی، نافرمانی مدنی از سوی زنان نه تنها میتواند بهعنوان یک واکنش علیه تبعیضهای موجود باشد، بلکه همچنین میتواند به تقویت جایگاه زنان در یک جامعه مردسالار کمک کند. زنانی که به صورت مسالمتآمیز و آگاهانه از طریق نافرمانی مدنی به اعتراضات خود میپردازند، نه تنها به دیگران نشان میدهند که تغییر ممکن است، بلکه به خود نیز قدرت ایستادگی و تغییر در برابر شرایط ناعادلانه را میآموزند.
این امر میتواند به تکامل اجتماعی و سیاسی جامعه کمک کند و می تواند حتا موجب بازنگری و اصلاح قوانین و رفتارهای تبعیضآمیز خود جمهوری اسلامی شود.