به مناسبت سالگرد مرگ رفیق مسعود ملکی

image_pdfimage_print

سخن روز شماره ۸
۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۱۸ دسامبر ۲۰۲۴

رفیق مسعود، نمونه بارزی از صداقت کمونیستی و جانبداری طبقاتی!

به مناسبت سالگرد مرگ رفیق مسعود ملکی

صداقت و استقامت دو ویژگی برجسته او بودند که شخصیت واقعی این انسان بزرگ را نشان می‌داد. رفیق مسعود چه در برخورد با دیگران و چه در مواجهه با خود، همواره با صداقت به اصول اخلاقی رفتار می کرد. او در برابر چالش‌ها و مشکلات سیاسی و شخصی، استقامت فراوانی نشان داد و هیچ‌گاه در برابر سختی‌ها تسلیم نشد.

در زندان‌ها، جایی که دیوارها از ظلم و سکوت پر بودند، رفیق مسعود با شجاعت و اراده‌ای استوار ایستادگی کرد. او در برابر شکنجه‌ها و فشارهای ساواک به اصول انسانی خود وفادار ماند و برای آزادی خود و هم‌میهنانش جنگید. فریاد رسای  “نه” او به دژخیمان در دل شب‌های تاریک زندان پژواک می‌یافت و به او و دیگر رفقا روحیه‌ای تازه می‌بخشید. پس از آزادی، رفیق مسعود همواره به یاد رفقای زندانی خود بود و برای دیدارشان به زندان برزجان می‌رفت و یار و غمخوار خانواده‌های آنها می‌شد.

رفیق فرهاد عاصمی می گفت که از همان روزی که در شعبه پژوهش او را دید، شیفته خصوصیات اخلاقی و فروتنی بی نظیراو شد.

رفیق ملکی، در اواخر تابستان سال ۱۳۶۲ از کشور خارج شد. هنگام ورود به آلمان با آغوش گرم رفیق فرهاد روبرو شد. رفیق مسعود در کنفرانس ملی حزب تودهٔ ایران، در سال ۱۳۶۴، به‌عضویت مشاور کمیتهٔ مرکزی حزب انتخاب شد و سپس در سومین کنگرهٔ حزب تودهٔ ایران، به‌عضویت کمیتهٔ مرکزی و کمی دیرتر به عضویت هیئت سیاسی کمیتهٔ مرکزی انتخاب شد.  دوستی و رفاقت میان این دو رفیق پس از یک وقفه چندین ساله پس از کنگره سوم همواره برقرار بود و حتا در دوران سخت پس از کنگره سوم این دو رفیق با احترام در مورد همدیگر صحبت می کردند.

این رفیق با اینکه در مسیر خود ثابت‌قدم بود ولی جزمی فکر نمی کرد، و برای همین اعتماد و احترام دوست و دشمن را به خود جلب کرد. این رفیق در روابط حزبی ساده و صادق بود و در روابطشان حتا با ضدحزبی ها  صداقت و وفاداری را رعایت می کرد. این رفیق با خلوصیت عاری از هرگونه جاه‌طلبی در زندگی خود به دنبال دستاوردهای طبقاتی و ارزش‌های انسانی رفت. رفیق  مسعود به جای جلب توجه یا کسب موقعیت‌های حزبی بالاتر، بر روی رشد و خلاقیت و خصلت طبقاتی حزب تمرکز می‌کرد.

در واقع، خلوص نیت و عدم وابستگی به موفقیت‌های حزبی شخصی، نشان از عمق انسانیت و آگاهی طبقاتی این رفیق بود. به هیمن دلیل هیچ وقت بازیچه دست کسی در درون حزب نشد و در هیچ تبانی علیه رفقای دیگر شرکت نداشت. او به رفیق فرهاد گفته بود که به شرافت حزبی خود قسم می خورد که هیچ وقت علیه توده ای های خارج از حزب ، نه در داخل حزب و نه در جاهای دیگر، بدگویی نکرد و اگر انتقادی به این رفقا داشت با عینک طبقاتی و با رعایت اصول مارکسیستی بیان کرد. 

این رفیق همواره در برابر تکروی و تصمیمات یکجانبه مقاومت می‌کرد و بر اهمیت وحدت و همدلی در حزب تأکید داشت. او معتقد بود که پیشرفت حزب تنها در صورتی ممکن است که همه اعضا در فرآیند تصمیم‌گیری مشارکت داشته باشند. این رفیق قهرمانانه در مقابل تکروی های رفیق عزیز خاوری مقاومت کرد و بارها می گفت که رفیق خاوری با همه زحمتهای بی نظیرش برای حزب، از وزن سنگین خود در درون حزب برای خاموش کردن صدای رفقای مخالف استفاده نامناسب می کند.

او همچنین در برابر هرگونه انحراف ایدئولوژیک و راست‌گرایی مقاومت کرد و این مخالفت‌ها در تصویب اصول مارکسیستی-لنینیستی در اساسنامه حزب تأثیرگذار بود.

این رفیق صادق هیچ وقت به دلیل حفظ  موقعیت و مقام بالای حزبی خود دست به سازش غیراصولی نزد و همیشه در مقابل برخوردهای نادرست با دیگر رفقا و تلاش برای تغییر ایدیولوژی حزب مقاومت کرد و هنگامی که با نامهربانی ها روبرو شد، آرام آرام خود را کنار کشید. این کار او نه تنها نشان‌دهنده تعهد به اصول اخلاقی و شرافت فردی بود، بلکه پیامی قوی به دیگران درباره لزوم پاسخگویی و پایبندی به اصول حزبی در  درون حزب ارسال کرد.

پس از ترک مسئولیت‌های حزبی، او فرصت را برای دوستی دوباره با رفیق فرهاد غنیمت شمرد و لحظات خوشی را با او گذراند. زندگی در سالمندان (Pflegeheim) به دور از فعالیتهای حزبی و عدم امکان تعمق فکری، برای او خیلی دردناک بود. ولی خوشبختانه دوستی عمیق و خالصانه ای با رفیق تنکابنی برقرار کرد که تا آخر عمرش دوام یافت. وقتی که رفیق فرهاد از او دیدار می کرد، به سرعت تنکابنی را هم به چای دعوت می کرد تا او تنها نباشد. رفیق تنکابنی به شوخی می گفت : از “نذری هایی” مسعود، چیزی هم به من می رسد.   

در پایان، می‌توان گفت که رفیق مسعود نه تنها یک مبارز و رفیق وفادار بود، بلکه نمونه‌ای از صداقت، استقامت و شجاعت در برابر هر گونه فشار و ظلم بود. او همواره به اصول اخلاقی پایبند بود و در زندگی شخصی و سیاسی خود هیچ‌گاه از اصول خود فاصله نگرفت. صداقت و خلوص نیت او نه تنها در روابط حزبی بلکه در برخورد با مخالفان و در موقعیت‌های دشوار نمایان بود. ایستادگی او در برابر تکروی‌ها و تصمیمات یکجانبه، و نیز مقاومت در برابر انحرافات ایدئولوژیک، همگی نشان از عمق آگاهی طبقاتی و تعهد به اصول مارکسیستی-لنینیستی داشت. رفیق مسعود با ترک بالاترین مقام حزبی، پایبندی به شرافت فردی و اصول اخلاقی را به رخ کشید و درس بزرگی از صداقت و مسئولیت‌پذیری به همه ما داد. او الگویی از انسانی با اراده و عزت نفس بود که در طول زندگی خود، همواره برای تحقق منافع طبقه کارگر جنگید و در مسیر حقیقت و عدالت قدم برداشت.

One comment

  1. روزبه

    در مراسم بزرگداشت رفیق مسعود دکتر عاصمی بغل دست من خیلی غمگین نشسته بود. از گردانندگان جلسه تقاضای سخنرانی کرد که آنها به علت ذیق وقت موافقت نکردند.
    یاد هر دو گرامی باد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *