بورژوازی انگلی توانست، مانند خورهای دستگاه دولتی را آرام آرام از درون، از هدفهای انقلابی تهی کند و بدون هیچ پیامدی به دزدی و رشوه خواری بپردازد.
مادورو نتوانست و نخواست که اقتصاد کشور را از تک کالایی و وابستگی به ذخیرههای نفتی برهاند. میتوان گفت که کشور به “بیماری هلندی” دچار شد. بیماری هلندی، ریشه در یک اقتصاد تک کالایی و درآمد از سرچشمههای زیرزمینی دارد. از پیامدهای منفی اقتصادی آن می توان از کاهش رقابت و صادرات کالاهای غیرنفتی کشور نام برد. این بیماری که بیش از همه به کارگران صنعتی غیرنفتی و بورژوازی تولیدی ملی ضربه میزند.
مادورو نتوانست با نیرومند کردن تعاونیهای کشاورزی و همکاری با دهقان کمزمین و بیزمین، کمبود کالاهای خوراکی را چارهجویی کند. هنوز سه درصد از زمینداران بزرگ، هفتاد درصد از کشتزارها را در دست خود دارند. این طبقه انگلی هیچ دلبستگی به تولید کالاهای خوراکی ندارد و همراه با بورژوازی تجاری به واردات و فروش کالاهای خوراکی میپردازد. دولت نتوانست و نخواست که به ملی کردن بازرگانی خارجی بپردازد. برای همین، طبقه وابسته بورژوازی تجاری به چالش کشیده نشدهاست. این طبقه انگلی با بهره برداری از ارز دولتی کشور، به خرید و فروش کالاهای لوکس و بیارزش شرکتهای فراملیتی میپردازد.
نبرد با طبقه وابسته بورژوازی بوروکراتیک نیز به جایی نرسید. کارمندان بلندپایه دولتی و مدیران بزرگ نفتی، نه تنها خواهان بازرسی مردمی به کارهای خود نیستند، بلکه از نبرد با آلودگی و رانت خواری نیز جلوگیری کردهاند. بورژوازی بوروکراتیک توانست، با پشتوانه اقتصاد رانتی نفتی و کاغذبازیهای خود، روند دموکراتیزه کردن اداره و مدیریت دولتی را کُند کند. این لایه انگلی طبقه بورژوازی با پارتیبازی، رشوهگیری و رانتخواری به هموار کردن سودورزی شرکت های فراملیتی در کشور میپردازد و با کمک تجاری حقوقی به این شرکتها پول هنگفتی را به جیب میزند.

دیدگاهتان را بنویسید