ایالات متحده، یک کشور سرمایهداری نیرومند است که تلاش میکند هژمونی خود را در خاورمیانه، منطقهای که از با نفت و گاز خود و جایگاه استراتژیک خود برجستگی ویژهای دارد، نگه داشتهباشد. تحریمهای آمریکا علیه ایران یک زورگویی اقتصادی امپریالیستی است که پیامدهای آن بهجای ضربه زدن به رژیم، بیشتر بر دوش طبقههای فرودست سنگینی میکند.
جمهوری اسلامی، هم چون یک قدرت منطقهای با برنامههای خود، هژمونی امریکا را به چالش میکشد. کارزار فشار بیشینه (حداکثری) دولت ترامپ، مانند تحریمها بخشی از راهبرد امپریالیستی آمریکا برای کم توان کردن جمهوری اسلامی و وادار کردن آن به سرسپردگی است. هدف آمریکا، کاهش نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی و دستورپذیری جمهوری اسلامی است.
جمهوری اسلامی به ویژه بورژوازی نظامی و بازرگانی خواهان پاسبانی و گسترش نفوذ خود در خاورمیانه است و به خواستههای آمریکا که میتواند جایگاه آن را در منطقه کم توان کند تن در نمی دهد.
منافع اقتصادی طبقه فرمانروای جمهوری اسلامی نقشی پایهای در برابر پذیرش خواستههای ایالات متحده بازی میکند. نخبگان سیاسی و اقتصادی منافع بزرگی در کنترل خود بر بخشهای کلیدی مانند صنعت نفت و انرژی دارند. حتا لاریجانی رییس پیشین مجلس از پزشکیان خواست که جلوی کنشهای اقتصادی نهادهای امنیتی را بگیرد. پذیرش خواستههای آمریکا میتواند بازرگانی خارجی را بیشتر خصوصی کند، که به زیان منافع لایههایی از بورژوازی است. برخی از بخشهای بورژوازی نظامی و بورژوازی بازرگانی از تحریمها سود میبرند، چراکه با سازوکارهایی مانند قاچاق و بازارهای سیاه سازگار شدهاند. بورژوازی نظامی (مانند سپاه پاسداران) از این رویارویی سود میبرد، چراکه کنترل بخشهای کلیدی اقتصاد را در دست دارد و به بهانه “تهدید دشمن خارجی”، قدرت خود را استوار میکند. در برابر آن، بورژوازی بوروکراتیک و بورژوازی مالی به دنبال گفتوگو با آمریکا برای حل شدن سراسری در نظام سرمایه داری جهانی هستند.