سخن روز شماره: ۵۴ (۲۸ مرداد ۱٣۹۷)
تشدید جنجال ضد کمونیستی- تودهای ستیزی
در سایت نقد اقتصاد سیاسی، فرهاد نعمانی، استاد اقتصاد در دانشگاهی در کانادا مقالهای انتشار داده است درباره ی پیدایش و تحول اقتصاد سیاسی. نظریه پرداز در رساله خود نظراتی را مطرح میسازد که شناخت آنها بدون مطالعه ی کتاب کاپیتال مارکس ممکن نیست. اقتصاددانِ نظریه پرداز اما از این آزادی برخوردار است، همه دانش به عاریه گرفته از مارکس را برای تعریف اقتصاد سیاسی، بدون ذکر نام مارکس و با ذکر منابع دست دوم به سرانجام دلخواه خود برساند.
این شیوه ی آکادمیک کمونیست ستیزی است که تشدید آن در ارتباط مستقیم قرار دارد با بحران تعمیق یابنده صورتبندی اقتصادی- اجتماعی سرمایه داری در دوران افول آن. نه تنها می کوشند از اندیشه ی مارکس، سرشت انقلابی آن را برای تغییر واقعیت پامال کنند، آن طور که در «خوانش جدید مارکس» انجام می دهند، بلکه همزمان می کوشند با تحریف واقعیت و تاریخ علم اقتصاد، نام غول تاریخ فرهنگ و اندیشه ی انقلابی گونه ی انسانی را به سطح اندیشه یک کاسبکار تنزل دهند که تنها در فکر «دخل روز» و رساله نویسی پرطمطراق است و از اندیشه ی داهیانه بدون ذکر منبع بهره می جوید و سرخ نمی شود.
نمونه ی دیگر ایرانیِ کمونیست ستیزی را نشریه ی قلم یآران به نمایش میگذارد که خود را یک نشریه روشنفکری اصلاح طلب اسلامی می نامد. این نشریه، تودهای ستیزی را از این رو دامن می زند، زیرا بورژوازی اصلاح طلب با دویست سال ادعای رهبری مبارزه ی برای رهایی ملی ایران، با موفقیت روبرو نبوده است. وابستگی نواستعماری میهن همه ی ایرانیان زیر رهبری بورژوازی اصلاح طلبی تعمیق یافته است که در جمهوری اسلامی کنونی به مجری برنامه ی امپریالیستی خصوصی سازی و آزاد سازی اقتصادی تبدیل شده است.
همه ی تودهای ستیزان باید بدانند که مبارزان تودهای هیچ گاه تسلیم نشدند، تواب نشدند و به نفی مواضع خود نپرداختند و نمی پردازند. اگر چنین بود که تودهای ستیزان میخواهند در تبلیغات خود القاء کنند، آن وقت توابین را حلوا حلوا میکردند و برایشان کرسی تدریس دانشگاهی برمی افراشتند.
زجرکش کردن آن ها، نشان غرور مبارزان تودهای است که زنده یاد احسان طبری با بیان: «دشمن سنگدل است. ولی ما مغروریم» در با پچپچه ی پاییز به سنگ نبشه جاویدان تبدل کرده است.
کمونیست ستیزی فرهاد نعمانی در اخبار روز بازانتشار یافته.
پاسخ شایسته ی احساسی- عاطفی به یاوه گویی های نشریه قلم ياران توسط رفیق عزیزسیامک پورجزنی داده شده است و میتوان آن را در اخبار روز مطالعه نمود: http://www.akhbar-rooz.com/index.jsp
نه دشمن و نه دشمن کاران قادرند تبلیغات خود را به حافظه تاریخی طبقه کارگر ایران بدل سازند.
نه دشمن و نه دشمن کاران قادرند «پیروزی» خود را بر مبارزان «توده ای» به عنوان «واقعیت» به حافظه تاریخی طبقه کارگر ایران بسپارند.
نه دشمن و نه دشمن کاران قادرند آوازه ی نبرد رزمجویانه ی زنده یاد احسان طبری را از خاطر طبقه کارگر ایران و مبارزان توده ای حذف کنند.
شهادت دکتر عبدالکریم سروش از نبرد رزمجویانه احسان طبری در اسارت دشمن، شهادتی مستدل برای تاریخ است:
پس از خاتمهی آن مناظرات، یک بار دیگر احسان طبری را دیدم و آن شبی از شبهای ماه رمضان -سال۶۳؟- بود که وی را از زندان به خانه مرحوم محّمدتقی جعفری آوردند و مرا هم بدان مجلس فراخواندند. حال و روز خوشی نداشت و دهان و فکاش گویا شکسته یا کج شده بود. جعفری میخواستبا وی محاجه کند، اما من مطلقا خوش نداشتم که با اسیری در بحث شوم، و نشدم. یکبار که آقای جعفری سخنی در نقد شوروی (سابق) گفت، احسان تکانی خورد و دفاعی غیورانه کرد.
http://www.kurdane.com/article-2373.html
تهاجمات نظام سرمایه داری و امپریللیستی حاکم بر جهان همیشه بوده و هرگز هم تا محو کامل سرمایه داری قطع نخواهد شد، انچه حایز اهمیت است این که کمونیست ها به اندازه کافی برای مبارزه با این نظام سلطه گر تلاش نمی کنند و از نظر نظری و سازمانی پراکنده اند، و تمام جنبش های ملی از جمله در ایران از این پراکندکی های نظری و سازمانی در رنج بوده و است.
حال که سرمایه داری و امپریالیسم جهانی همه ایزارهای لازم از جمله پول، رسانه، اسلحه، و حتی دانشگاه های مهم جهان را برای ستیز با کمونیسم و سوسیالیسم در اختیار دارد، تنها یک راه برای احیای جنبش های ملی- دمکراتیک مترقی و سوسیالیستی باقی می ماند و آن این که با اشتراکات خود متحد شوند تا بتوانند به قدرت سیاسی د ر کشورهای خود دست یابند.
هم نظام سلطه ستمگر داخلی و هم نظام سلطه امپریالیسم جهانی هرگز به این سادکی ها به این جنبش های توده ای اجازه ای رسیدن به قدرت سیاسی را نمی دهد، ولی این سخن به این مفهوم هم نیست که ما راهی پیش روی خود نداشته باشیم.
باید درک کرد بدون داشتن قدرت سیاسی و عدم دسترسی به منابع مالی هرگز نمی توان با تبلیغات ابررسانه های مدافع نظام سرمایه داری حاکم بر دنیا مبارزه کرد؛ برای نیل به این هدف ابتدا باید نیروهای معتقد به سوسیالیسم و مارکسیم گرد هم آیند و در جبهه ای واحد متحد شوند تا سلطه ستمگر در داخل کشور خود را از قدرت سیاسی به زیر بکشند وگرنه تا ابد در بر همین پاشنه خواهد گشت و فقط باید نظاره گر رنج توده های کار و زحمت بود که در زیر قدرت سرمایه له می شوند. نباید بر این توهم و خیال بود که سوسیالیسم خود به خود روزی پیروز خواهد شد.
امید که تمام نیروهای سیاسی معتقد به سوسیالیسم و مدافع طبقه کارگر و تمامی زحمتکشان یدی و فکری به ویژه در ایران به این اتحاد میمون و قدرت سیاسی در حاکمیت کشور دست یابند تا بتوانند هم به این نوع یاوه گویی ها پاسخ درخور بدهند و هم آزادی، استقلال و عدالت های هر چه بیشتر اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را برای تک تک ایرانیان از هر زبان و قومیت و مسلک به ارمغان بیاورند.
نويسنده محترم
ظاهرا توجه نكرده اىد كه مقاله فرهاد نعمانى در سال ١٣٥٢ خورشيدي در اىران چاپ شده است ، زماني كه سانسور بيداد مىكرد.
با تشکر از استاد فرهاد نعمانی برای توجه دادن به تاریخ انتشار مقاله ی خود در سال ۱۳۵۲. از ایجاد شدن سوبرداشت متاسفیم و پوزش می خواهیم.
با وجود ایجاد شدن ناخواسته ی ارتباط به شکل تاسف برانگیز، شاید امکان باشد که استاد نعمانی با شرکت در بحث درباره ی اقتصاد سیاسی مرحله ی ملی- دمکراتیک فرازمندی جامعه ایرانی، ارزیابی خود را برای تنظیم برنامه اقتصاد ملی برای دوران پس از سلطه ی دیکتاتوری و همچنین پیشنهادهایی برای آن در اختیار صفحه ی توده ای ها قرار می داد.
لینک مقاله پیدایش و تحول اقتصاد سیاسی در اخبار روز چنین است:
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=88208
بسیار جالب است “یورو کمونیسم” یکی از دشمنان نقاب دار ماست که بسیاری از عناصر صادق مارا گمراه میکند لیکن قطب نمای مارکسیسم لنینیسم ما را از گرداب بلا نجات میدهد پایدار باشید بدرود