دو رقابت خلیج فارس را در مرکز ژئوپلیتیک منطقه قرار داد. رویارویی بین جمهوری اسلامی و عربستان سعودی است که بسیار فراتر از درگیری فرقه ای سنی و شیعه است، و بیشتر برای هژمونیک جهان اسلام و تقویت موقعیت ژئوپلیتیک دو کشور است. دوم، از سال ۲۰۱۱، رقابت منطقه ای بین بازیگران هوادار اخوان المسلمین و ضد آن در میان سنی ها بالا رفت. رویارویی بین کشورهای هوادار اخوان المسلمین مثل قطر و ترکیه علیه مصر، امارات متحده عربی و عربستان سعودی که در مورد مصر دیدیم که به تحریم قطر از طرف عربستان و امارت ختم شد. جمهوری اسلامی به خاطر نزدیکی ایدولوژیک انجمن حجتیه و اخوان المسلمین در صف طرفداران اخوان المسلمین قرار گرفت.
علاوه بر این، حمایت کشورهای خلیج فارس از گروه های سیاسی رقیب در تونس به طور غیرمستقیم به قطبی شدن کشور کمک کرد. رقابت های خلیج فارس همچنین مانعی برای حل مناقشاتی مانند لیبی است که قسمتی از آن زیر کنترل هواداران ترکیه است.
تجزیه لیبی تلاش برای آشوب و سرنگونی در سوریه، اتحاد ها را بین کشورها در خاورمیانه را بی ثبات تر از قبل کرد. واگرایی بین حماس و بقیه «محور مقاومت» در سال های اول درگیری سوریه، اختلاف مصر و عربستان در سال ۲۰۱۶، بحران شورای همکاری خلیج فارس در سال ۲۰۱۷، تنش های پراکنده بین مراکش و عربستان سعودی و فراز و نشیب های ناگهانی در روابط ترکیه با ایالات متحده و روسیه، همه نشان از این شکاف های عمیق است. علاوه بر این، کشورهایی که در یکی از درگیری های منطقه ای در یک اردوگاه قرار دارند، ممکن است در درگیری دیگری از گروه های رقیب حمایت کنند. مثل ترکیه و قطر طرفدار اخوان المسلمین در کنار عربستان ضد اخوان المسلمین در سوریه قرار گرفته بودند.