اقتصادهای سرمایهداری پیشرفته به بازارهای نو در کشورهای در حال رشد وابسته هستند. برای اقتصادهای سرمایه داری پیشرفته، بازار جهانی همیشه برجسته بودهاست، ولی هم اکنون برجستهتر شدهاست. جهانی شدن برای نیاز تولید سرمایهداری برای دستیابی به سود بیشتر پدید آمدهاست. این هدف بازارهایی را پدید میآورد که نه تنها به سرچشمهها و نیروی کار ارزان نیاز دارد، بلکه برای گسترش بازار فروش برای فروش کالاهای تولید شده نیز تلاش میکند.
پول در روند تولید سرمایه میشود. سرمایهداری براى آفرینش سود بايد بيش از سرمايهاى که در آغاز سرمایهگزاری کرده است پول به دست آورد. این مایه از میان برداشتن مرزها برای جنبش مردم، سرمایه و کالا در سراسر جهان میشود. اگر زمانی کشوری در دوران تولید فئودالیستی و یا با سرمایه داری پس مانده میتوانست گوشهگیر باشد، هم اکنون با یک بازار جهانی به هم پیوستهای روبرو است که نمیتواند از آن کنارهگیری کند. روشهای ناکارآمد تولید از میان میرود و کشورها به ناچار باید برای برآورده کردن نیازهای زندگی از رقیبان پیشی بگیرند و بازده نیروی کار را با کمک فنآوری بالا برند.
این یک پدیدهی تازهای در تکامل سرمایهداری نیست، بل که مارکس و انگلس نیز در زمان خود این روند را دریافته بودند.
مارکس و انگلس در مانیفست میگویند که : «بورژوازی نمیتواند بدون دگرگون کردن پیوسته ابزار تولید و به همراه آن روابط تولید، و با آنها روابط سرتاسر جامعه زنده بماند. بورژوازی با بهره برداری خود از بازار جهانی، به تولید و مصرف در هر کشوری ویژگی جهانی بخشیدهاست. »
گلوبالیزم چالشهای فراوانی برای کشورهای در حال رشد پدید آوردهاست. روند جهانی شدن اقتصاد، تنها برای بورژوازی کشورهای پیشرفته سودبخش بودهاست. این روند در کشورهای “جنوب” تنها برای کشورهایی مانند جمهوری خلق چین و جمهوری سوسیالیستی ویتنام که در آن طبقه کارگر رهبری سیاسی جامعه را در دست دارد، مایه پیشرفت شدهاست.