دوری از جهان تکقطبی و ارزش های ”غربی” و به کارگیری یک نظام ارزشی چندفرهنگی، از دیدگاه ماتریالیست- تاریخی، ابزاری برای آغاز جهانی نو و دادگرانه است. تمدنها با دادوستد فرهنگی، اقتصادی و با یادگیری از هم دیگر برای پیشرفت و صلح جهانی سودمند هستند و جهانی پربارتر و رنگارنگتر میسازند. تمدن دستآورد مادی و معنوی یک جامعه در درازنای تاریخی هستند که در یاد (حافظه) گروهی یک کشور یا ملت به نام فرهنگ نهشته شدهاست.
جهان تکقطبی به رهبری غرب، تمدن چینی، تمدن روسی، تمدن پارسی، تمدن هندی، تمدن عثمانی ووو را نه تنها نادیده میگیرد، بلکه با جلوهگری های آنها میرزمد.
با پیمانهای نو روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نوینی فراهم می شود که کشورهای جهان ”غیرغربی” را امیدوار به پیشرفت میکند. تا چه اندازه این کشورها بخواهند و یا بتوانند از این شرایط برای پایهگزاری یک اقتصاد ملی و بهروزی طبقههای رنجبر تلاش کنند، بستگی به نبرد طبقاتی در درون خود این کشورها دارد.
بهرهبرداری از شرایط شایستهای که پیمانهایی مانند بریکس در جهان فراهم کردهاند بستگی به منافع طبقاتی کشورها دارد. در جمهوری اسلامی طبقه کارگر که هیچ حتا بورژوازی ملی نیز در حاکمیت نیست تا بتواند از این پیمانها برای پایهگزاری یک اقتصاد مستقل و ملی برای پیشرفت صنعتی، نبرد با تنگدستی و کاهش شکافطبقاتی بهرهبرداری کند.
برای همین، کمونیستها نمیتوانند به دلیل پیوستن کشور خود به بریکس نبرد طبقاتی را پایان یافته بدانند و زیر سایه بورژوازی جای خوش کنند.

دیدگاهتان را بنویسید