خامنه از چه چیز عصبی است ؟

image_pdfPDF-پ دی افimage_printچاپ

مقاله شماره: ١٣٩١ / ١٩ (٣١ مرداد)

واژه راهنما: استراژي نظامي- سياسي امپرياليسم و مبارزه عليه آن. دفاع از حاكميت ملي تنها با نابودي انقلابي حاكميت سرمايه داري مافيايي ممكن است.

استراتژی نظامی- سیاسی امپریالیسم، در راس آن امپریالیسم آمریکا، با صراحت خواستار پاره پاره کردن کشورها به واحدهای مذهبی- قومی کوچک و ناتوان از برخوردار شدن از استقلال و حق حاکمیت ملی است. به اصطلاح ”یوگسلاویزاسیون“ کشورها. هدف فاجعه اي که اکنون بر سر مردم سوریه فرومی ریزد نیز جز پاره پاره کردن کشور سوریه ای ها به تکه های مذهبی- قومی نمی باشد.

باید به چشمان خانم کلینتون ها و سازکوزی ها و کامرون ها زماني كه خواستار تغییر رژیم در سوریه می شوند، نگریست، تا شعله تجاوزطلبی نواستعماری را در آن دید و دریافت. تجاوزی خواهی تاریخی ای که توسط میسونرهای کاتولیک نیز برای به اصطلاح نجات بومیان و سرخپوستان قاره آمریکا و در حقیقت برای تبدیل آنان به برده ها و سرزمین هایشان به مستعمره متجاوزان، به کار برده شد: یا مرگ یا پذیرش مسیحیت! یا مرگ، یا پذیرش اقتصاد بازار آزاد بی نظارت تحت رهبری سرمایه مالی امپریالیستی!

این هدف استعمارگرانهِ امپریالیستی كه در دوران حضور اتحاد شوروي سوسياليستي به زباله دان تاريخ انداخته شده بود، هيچ گاه با این جسارت و سبعیت توسط محافل هار و جنگ طلب کشورهای امپریالیستی در سال های نبود اتحاد شوروی دنبال نشده است که اکنون می شود. امپرياليسم اميدوار است و مي خواهد پيش از پايان محتوم حاكميت در راه سرمايه داري دوران افول، شايد به هدف هاي خود دست يابد. بي جهت هم نيست كه از دوران ”باروك“ جديد، ”باروك امپرياليستي“ صحبت مي شود. اما همان طور كه دوران ”باروك“ قرن هاي ١٦ تا ١٧ تاريخ اروپايي نتوانست حاكميت مسيحي- فئودال را ابدي سازد و مانع پيروزي دوران روشنگري و انقلاب هاي ظفرنمون بورژوازي انقلابي بر فئوداليسم فرتوت گردد، ”باروك امپرياليستي“ نيز قادر نخواهد شد، به روند گذار از سرمايه داري به سوسياليسم ايست دهد! در اين امر ترديدي نبايد داشت، خوشبينيِ تاريخيِ ماركسيستي داراي محملي عيني است!

عصبی بودن خامنه ای که این روزها با تکرار سخنان احمدی نژاد درباره اسرائیل بروز کرده است، ناشی از عدم شناخت این استراتژی نظامی- سیاسی امپریالیسم برای پاره پاره کردن کشورها به واحدهای مذهبی- قومی کوچک و ضعیف می باشد.

خامنه ای که تصورمی کرد می تواند بانقض غیرقانونی اصل 44 قانون اساسی بیرون آمده از دل انقلاب بزرگ بهمن 57 مردم میهن ما و تبدیل شدن به مجری برنامه نولیبرال امپریالیستی، با تبدیل نمودن این برنامه امپریالیستی به عنوان برنامه رسمي حاكميت يك دست شده سرمايه داري مافيايي و دولت احمدی نژاد در سال ١٣٨٥ و خصوصی سازی حتی صنعت ملی نفت ایران، با اعلام امکان سرمایه گذاری بی مرز خارجی، با اعلام خرید زمین توسط سرمایه خارجی بدون محدودیت، با به راه انداخت بانک های خصوصی و با نابود کردن قوانین دیگر بیرون آمده از دل انقلاب بهمن 57، دل امپریالیست ها وتوافق آنان را برای تداوم حاکمیت خود به دست آورد، می بیند که مذاکرات پنهان از مردم با امپریالیست ها نیز تغییری در برنامه استراتژیک نظامی- سیاسی امپریالیسم به وجود نمی آورد.

عصبی بودن او ناشی از ناتوانی از شناخت این استراتژی و بن بستی است که به دنبال این ناتوانی برای او و حاکمیت سرمایه داری مافیایی در جمهوري اسلامي به وجود آمده است. پرحرفی های خود بزرگ بینانه، انعکاس مایوسانه خشم یک سرخورده بی چاره می باشد، تا نشان درایت و هوشمندی یک «رهبر» همه دان و همه توان و «سایه پروردگار بر روی زمین»!

رژیم پشت کرده به مردم، حاکمیت سرمایه داری مافیایی که خواست با قرار دادن دست خود در دست امپریالیسم و تبدیل شدن به مجری برنامه اقتصادی آن، امنیت خود را در برابر خواست های قانونی مردم برای برخورداری از آزادی و عدالت اجتماعی تامین کند و تضمین بقای خود را از امپریالیسم و علیه مردم خود به دست آورد، اکنون با سرنوشتی محتوم روبروست که همه رژیم های ضدمردمی با آن روبرومی شوند! نابودی بی بازگشت!

برای خلق های میهن ما هیچ راهی جز راه سرنگونی انقلابی حاکمیت سرمایه داری وابسته و رژیم ولایی- امنیتی آن باقی نمی ماند، تا در عین حال، قادر و آماده شوند و باشند برای دفاع از میهن انقلابی و از حق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور خود!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *