سخن روز شماره: ۷۶ (۹ آبان ۱٣۹۷)
ایدهی «ادارهی شورایی» دانشگاه محور جدید تشکلیابی دانشجویان، ایدهای که نه از آسمان، بلکه از میان جمعهای کارگری برآمده و قابلیت گسترش به همهی سطوح جامعه را دارد
***
به دنبال تشدید موج پولیسازی آموزش عالی و امکانات رفاهی دانشگاهها، از سال ۹۲، جنبش دانشجویی ایران وارد مرحلهی تازهای شد. جنبشی که تا پیش از آن – جز در مواردی محدود – عادت کرده بود بالِ دانشگاهیِ این یا آن جناح سیاسی حاکمیت باشد، خود را در برابر وضعیتی نو و وظایفی نو میدید. دیگر مشخص شده بود که تفاوتی ندارد چه جناحی در رأس قوهی مجریه باشد؛ اصلاحطلب یا اصولگرا، هر دو تنها یک کار ویژه را دنبال میکردند: خصوصیسازی و پولیسازیِ عمدهی سپهرهای اجتماعی، از صنعت گرفته تا مدرسه و دانشگاه. صدور «ابلاغیهی سیاستهای اجرایی اصل ۴۴ قانون اساسی» در سال ۱٣٨٨ نشان میداد که خصوصیسازی پروژهای حاکمیتی و سنگ بنای سیاستهای اقتصادی و اجتماعی جمهوری اسلامی است.
در چنین زمینهای بود که جنبش دانشجویی به طور جدّی و متفاوت با گذشته وارد فاز صنفی شد. رفتهرفته آشکار شد که مسئله فراتر از صِرف کیفیت پایین غذا، امکانات محدود خوابگاه، شهریههای بالا و مواردی جزیی از این قبیل است. نگاهی گذرا به اسناد کلان سیاستگذاری نشان میداد که همهی این موارد ریشه در برنامههای اقتصادی گستردهتری دارد. ازاینرو، خیلی زود روشن شد که فعالیت صنفیِ دانشجویی نه تنها ناگزیرْ فعالیتی سیاسی است و باید بر مبنای نقد برنامههای اقتصادی و اجتماعی کلانتر پیش برود، بلکه علاوه بر آن، پیوند تنگاتنگی هم با مبارزات زحمتکشان در سایر سپهرهای اجتماعی دارد، از جمله با مبارزات کارگران و معلمان. با چنین پیوندهایی بود که شعار «دانشجو، کارگر، معلم / اتحاد، اتحاد» معنا پیدا میکرد.
در کنار اعتراضات صنفی گروههای گوناگون در جامعه، در دی ماه ۱٣۹۶، فشارهای اقتصادیْ مردم را به جایی رساند که پا به خیابانها گذاشتند. همراهی دانشجویان با اعتراضات برحق مردم، بهانهای به دست نیروهای امنیتی داد تا یک نیروی اجتماعیِ درحالتکوین را سرکوب کنند، نیرویی که در حال ساختن بدنهی دانشجویی و گفتار انتقادی مستقل خود بود.
جنبش دانشجویی صنفی در حدود پنج سال فعالیت خود تا دی ماه ۱٣۹۶، گفتار قابلاعتنایی در نقد سیاستهای اقتصادی و اجتماعی دولتهای جمهوری اسلامی – به ویژه در زمینهی آموزش عالی – بر جای گذاشته است. امروز نقد رویههای حاکم بر نظام آموزش عالی تحت عناوینی مانند «پولیسازی»، «خصوصیسازی»، «کالاییسازی»، «تجاریسازی» و… دیگر حرف ناآشنایی نیست. به نظر ما، جنبش دانشجویی صنفیْ امروز برای بازسازی خود و بازیابی توان خود نیازمند فرا-روی از این سطح تدافعی به سطحی تهاجمی است؛ اگر تا دیروز حرف از زمینهها، سازوکارها و پیامدهای پولیسازی آموزش بود، امروز، به دلگرمی صدایی که از بیرون از دانشگاه از میان کارگران هفتتپه به گوشمان رسیده، از گامی جلوتر حرف میزنیم، از ضرورت و امکان ادارهی شورایی دانشگاه.
به نظر ما، دستگذاشتن بر فلاکتهای ناشی از خصوصیسازی و پولیسازیِ سپهرهای گوناگون حیات اجتماعیْ مرحلهای جنینی از کنشگری صنفی دانشجویان بود که امروز – ضمن یادآوری همیشگی آن – سپری شده و تشکلیابی دانشجویی، به نحوی که با ایدههای مبارزاتی در سپهرهای دیگر جامعه در پیوند باشد، مستلزم بهمیانآوردن ایدههای جدیدتری است. در نتیجه، ما ایدهی «ادارهی شورایی» را محور جدید تشکلیابی دانشجویان میخوانیم، ایدهای که نه از آسمان، بلکه از میان جمعهای کارگری برآمده و قابلیت گسترش به همهی سطوح جامعه را دارد. به باور ما، هر آنچه در دانشگاه میگذرد – از نحوهی ارائهی خدمات رفاهی یا تخصیص فضاهای دانشگاه به گروهها یا کسبوکارهای گوناگون گرفته تا تبیین راههایی درآمدزایی دانشگاه – میتواند و باید زیر نظارت شورایی متشکل از دانشجویان، کارکنان و کارگران دانشگاه و اساتید تأیید و اجرا شود.
کانال تلگرامی «دانشگاه ما» نه تنها میخواهد فاش کند که سیاستگذاریهای کلان چگونه آموزش عالی رایگان، برابر و باکیفیت را نابود کرده است، بلکه میخواهد نشان دهد که در شرایط وجود یک حکمرانی برابریخواهانه، دانشگاه و نظام آموزش عالی را چگونه میتوان اداره کرد.
منبع: کانال دانشگاه
۸ ابان ۹۷