در جنگ میان زحمتکشان و دزدان بهره کش، بی تفاوتی یک گناه نابخشودنی است

image_pdfimage_print

ستم‌گران با همه‌ی ددمنشی، دل‌سنگی، پرخاش‌گری و کشتار هرگز نتوانسته‌اند که جلوی شورش تهی‌دستان و ستم‌دیدگان را برای همیشه بگیرند. بودند دلاوران بی‌پروایی که جان بر کف رهبری شورش توده‌ها را در برابر زورگویان به دست گرفتند و به نبردی نابرابر پرداختند.

یکی از نمونه‌های درخشان آن، جنگ‌جوی بی‌باک و برده رومی، اسپارتاکوس است. اسپارتاکوس و یارانش می‌دانستند که چه نمی‌خواهند. ولی از آن‌چه که می‌بایست می‌خواستند آگاه نبودند و عوامل عینی و ذهنی نیز به ماندگاری پیروزی آن‌ها کمک نکرد. با این همه، نه دست‌گاه شکنجه و آزار رومیان،  و نه نبود آگاهی اجتماعی پیش‌آهنگان جنبش، هیچ کدام نتوانست جلوی سرکشی و شورش بردگان را بگیرد. چرا؟ زیر با این که تن آدمی با تازیانه نااشنا است، ولی شعور او، وی را به اندیشیدن وا می دارد که به  درستی و جاودانه بودن شرایط ستم تردید می ورزد.

از شکست ناگزیر اسپارتاکوس و یارانش در نبرد نابرابر و سرنوشت اندوه‌بارشان بیش از دو هزاره گذشته‌است. ولی امیدواران به‌روزی انسان، آنان که جهانی دگر را هم شدنی و هم یک نیاز انسانی می‌دانند، با همه شکست‌های روزگار، دمی از نبرد باز نایستادند. پیکارگران امروز دیگر تنها نیستند و بر شانه‌های پهن اسپارتاکوس‌ها ایستاده‌اند.

رزمندگان امروز ماتریالیسم  تاریخی را می‌دانند. قانون‌مندی حرکت تکاملی اجتماعی- اقتصادی جامعه‌ها را با همه شیب و فراز آن می‌شناسند. چون خاکستر آتش عشق انسانی در دل‌هاشان هنوز گرم است، به چیزهایی که می‌بینند و می‌شنوند، پیکارجویانه  واکنش نشان می‌دهند .

آیا از کسانی که رنج می‌برند و می اندیشند و آن‌های که می‌اندیشند و رنج می‌برند، کسی هست که بداند که نیمی از مردمان گردجنبده زیبای ما گرسنه به رخت‌خواب می‌روند و هشت تن از سردستگان این نظام درنده به اندازه اندوخته همه‌ی انسان‌های جهان دارایی انباشته‌اند و به آن بی تفاوت باشد؟

آیا در چنین هنگامی بی تفاوتی یک گناه نابخشودنی نیست؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *