دعوت اسماعیل بخشی از وزیر اطلاعات به مناظره زنده تلویزیونی 

image_pdfimage_print

افشاگری شیوه ای ضروری
نامه ی شجاعانه اسماعیل بخشی خطاب به وزیر اطلاعات و امنیت، افشاگری درستی است. باید تار و پود نظام داعش گونه ی دیکتاتوری را آن چنان برملا ساخت، که تنها بی آبروترین ها به خود اجازه ی دفاع از آن را بدهند.
این مبارزه ی دمکراتیک و جانبازانه که نوعی دیگر از قطره قطره مردن زندانیان سیاسی در اعتصاب غذا است، که نوعی دیگر از مبارزه ای فداکارانه و هشیارانه در اعتصابات کارگری، معلمان، بازنشستگان، رانندگان، دانشجویان است، که نوعی دیگر از مقاومت زنان در برابر حجاب اجباری است و انواع دیگر اشکال مبارزاتی اهرم های رشد نبرد برای گذار از دیکتاتوری و نظام سرمایه داری وابسته به اقتصاد امپریالیستی است که برای حفظ آن، شکنجه و شنود و ایجاد اختلاف در خانواده ها و دیگر ترفندهای امنیتی – قضایی از طرف دیکتاتوری به کار برده می شود.

درود به مبارزان جانباز. وظایف تاریخی، رهبران شایسته ی خود را آبدیده می سازد

***

اخبار روز: www.akhbar-rooz.com 
آدينه  ۱۴ دی ۱٣۹۷ –  ۴ ژانويه ۲۰۱۹

 


اسماعیل بخشی، طی نامه‌ای که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد، شکنجه‌های وحشیانه‌ای که توسط بازجویان و شکنجه‌گران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی شد را شرح داده و نوشت هنوز آثار این شکنحه‌ها بر جسم و روح و روانش آزارش می‌دهد. او در بخشی از این نامه نوشت: “امروز پس از گذشت تقریبا دوماه از آن روز سخت در دنده‌های شکسته‌ام، کلیه‌ها، گوش چپم و بیضه‌هایم احساس درد می‌کنم.”
اسماعیل بخشی شکنجه‌های روانی را بدتر از شکنجه‌های جسمی توصیف کرده و نوشت: “هنوز با وجود قرص های اعصاب و روان گاهی دچار حمله‌های شدید عصبی روحی و روانی می‌شوم”
وی در ادامه از شنود تلفن‌ها و تماس‌های خصوصی‌اش با همسرش خبر داد و ضمن پرسیدن سوال‌هایی از وزیر اطلاعات از او دعوت کرد که در یک مناظره‌ی زنده تلویزیونی حضور یافته و به سوالاتش پاسخ دهد.
متن نامه‌ی اسماعیل بخشی به شرح زیر است:

جناب آقای علوی در ۲۵ روزی که ناعادلانه در بازداشت وزارت اطلاعات بودم مصائب و رنج‌هایی بر من تحمیل شد که هنوز از شرّ آنها خلاص نشدم و برای رهایی از آن‌ها به داروهای اعصاب و روان پناه آورده‌ام، اما در این مدت دو پرسش اساسی مثل خُره مغز مرا درگیر خود کرده است که پاسخ دهنده‌ی اصلی آنها فقط شخص شما می‌باشید و این حق بنده و ملت شریف ایران است که پاسخ این پرسش‌ها را بدانیم.
اول اینکه در روزهای اول بدون دلیل یا هیچ حرفی تا سر حد مرگ مرا شکنجه و زیر مشت و لگد گرفتند که تا ۷۲ ساعت در سلولم از جایم نمی‌توانستم تکان بخورم و آنقدر زده بودند که حتی از تاب درد خوابیدن هم برایم زجزآور بود و امروز پس از گذشت تقریبا دوماه از آن روز سخت در دنده‌های شکسته‌ام، کلیه‌ها، گوش چپم و بیضه‌هایم احساس درد می‌کنم.
جالب اینکه شکنجه گران خود را سرباز گمنام امام زمان می‌نامیدند اما به بنده و خانم قلیان انواع اقسام فحش‌های رکیک جنسی می‌دادند و ایشان را هم کتک می‌زدند اما از شکنجه‌ی جسمی بدتر، شکنجه های روانی بود، نمی‌دانم چه بر سرم آوردند که مثل موش آب کشیده شده بودم و هنوز دستهایم میلرزد، منی که زمین زیر پایم میلرزید تحقیر شدم و به شخصیت دیگری بدل شده بودم و هنوز با وجود قرص های اعصاب و روان گاهی دچار حمله‌های شدید عصبی روحی و روانی می‌شوم، اکنون از جنابعالی بعنوان وزیر اطلاعات و کسی که خودش یک روحانی مذهبی ست این پرسش را دارم: از نظر اخلاقی، حقوق بشری و بخصوص دین اسلام حکم شکنجه‌ی یک بازداشتی چیست؟ آیا رواست؟ اگر رواست به چه میزان؟
مسئله دوم که برای من و خانواده‌ام بسیار بسیار مهمتر از شکنجه‌های جسمی و روحی ست بحث «شنودِ» مکالمات تلفنی بنده و خانواده‌ام توسط دستگاه اطلاعاتی شماست، بازجویم می‌گفت ما از همه چیز تو خبر داریم حتی می‌دانیم همسرت چند بار بخاطر مبارزاتت با تو دعوا کرده است گفتم از کجا می‌دانید گفت مدت ها تماس های تو «شنود» می‌شد که باعث عصبانیت شدید من حین بازجویی شد حال پرسش بنده و خانواده‌ام از شما بعنوان وزیر اطلاعات و یک شخصیت روحانی و مذهبی این است که: آیا «شنود» خصوصی‌ترین مکالمات انسان‌ها از نظر اخلاقی، حقوق بشری و دین اسلام رواست؟ به چه حقی مکالمات تلفنی خصوصی بنده و همسر عزیزم را دستگاه اطلاعاتی شما باید «شنود» کند؟؟؟
لذا جناب آقای علوی اینجانب اسماعیل بخشی برای شنیدن پاسخ هایتان شما را به یک مناظره در یک برنامه زنده تلویزیونی دعوت می‌کنم.

اسماعیل بخشی
۱۴ دی ۹۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *