دیدگاه مارکسیستی در باره رسانه های بورژوازی!

image_pdfimage_print

مقاله ی شماره ۲۱ / ۱۳۹۸
(۵ مهر ۱۳۹۸ – ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۹)

دوباره به تازگی رسانه های بورژوازی سرگرم داستان سازی در باره ی پدیده خودساخته ای بنام (fake news) شده اند که پایه و بنیان آن آفریدن رویدادهای ساختگی و دروغین است. گویا آفرینندگان این رویدادهای ساختگی نه رسانه های بورژوازی بلکه رسانه های چینی و روسی هستند.

سخن گفتن از پیوند بین ساختار اقتصادی- اجتماعی جامعه  و رسانه ها آن شاید از پیچیده ترین دشواری ها برای جامعه شناسان باشد.

اندیشمندان مارکسیستی بر نقش رسانه های گروهی در استواری شرایط اقتصادی فرمانروا بر جامعه پافشاری می کنند.. در دیدگاه مارکسیستی رسانه ها بخشی از یک دستگاه پهناور ایدئولوژیک هستند که دیدگاه های طبقاتی بورژوازی را بازتاب می دهند. مارکسیست ها فرهنگ پذیرفته همگانی را در جامعه سرمایه داری بازتاب ایدیولوژیک طبقه فرمانروای بورژوازی می دانند.

همان گونه که پیکتی (Piketty) اقتصاددان بزرگ سوسیال دموکرات فرانسوی در کتاب تازه خود بنام “سرمایه و ایدولوژی” می گوید.

هر دستگاه نابرابری آفرین، بروی دوش دادگری (عدالت) سوار است. نابرابری باید با کمک دستگاه ایدولوژیک درست انگاری ( توجیه) شود.

 بنابراین رسانه ها در نظام سرمایه داری نقش بزرگی در درست انگاری نابرابری و پذیراندن آن به توده ها دارند.

مهار پایانی (کنترل نهایی) این رسانه ها به گونه فزاینده ای در دست سرمایه یکه تاز (انحصاری) گرد آمده است. رسانه های پیشه کار (حرفه ای)، با برخورداری از پندار نادرست خودسالار بودن در نزد توده ها، بدست بورژوازی آموزش می بینند تا هنجارهای فرهنگ آن را بین مردم پخش کنند.

در کشورهای سرمایه داری رسانه های با پیش گزاری چارچوبهای تفسیری کلان، هم خوان با سودهای طبقه های فرمانروا، کاربران خود را به سوی ویژه ای می رانند و چون جانشینی (آلترناتیوی) برای به چالش کشیدن این چهارچوبها نیست و یا اگر هست توانایی پخش گسترده را ندارد، کاربران با تفسیرهای جایگزینی روبرو نمی شوند و پادزهری در برابر زهرهای فرهنگی بورژوازی نمی یابند.

شکی نیست که فرهنگ بورژوازی فراهم کننده و پشتیبان بهره ورزی بورژوازی است و درون مایه ی رسانه ها  ترابرد (انتقال) پیام های پایگاه اقتصادی بورژوازی و نابخردسازی  توده ها و درگیر کردن اندیشه آن ها با خرده ریزی ها است.

همان گونه که انگلس گفته است ایدئولوژی برتر در جامعه، ایدئولوژی طبقه فرمانروا است. رسانه های گروهی ایدئولوژی طبقه فرمانروا و ارزش های آن طبقه  که رهبری رسانه ها را کمابیش در دست دارد را پخش می کنند. این رسانه ها پایه اقتصادی جنگ طبقاتی را پنهان می کنند. کارکرد ایدئولوژیک رسانه های گروهی به پایداری سیستم سرمایه داری کمک می کنند. در واکاوی مارکسیستی، نهادهای رسانه ای به ساختار فرمانروایی چسبیده اند و در کنار و همگام نهادهای فرمانروا جامعه کار می کنند. بنابراین رسانه ها دیدگاه فرمانروا را بازآفرینی می کنند. این رسانه ها دیدگاه طبقه فرمانروا را چون یک چشم انداز ویژه و “آشکار” و “طبیعی” میان توده ها پخش می کنند و نه این که بازتاب دهنده دیدگاه های گوناگون باشند. بنابراین ایدئولوژی فرمانروا حتا آنهایی که خود را غیرایدولوژیک می دانند زیر فرمان پایگاه اقتصادی جامعه  کار می کنند.

رسانه ها ی بورژوازی شیوه کار در سرمایه داری که با تقسیم کار، مالکیت خصوصی و روابط طبقاتی مشخص می شود را همچون پدیده ای همیشگی و طبیعی بازتاب می دهند.

به سراسر رسانه ها که نگاه می کنید برگه ها پر است از بازشکافی و ستایش نقش سرمایه در اقتصاد و فرهنگ و چیز چندانی از آفرینندگان و نیروهای گوناگون کار نوشته نمی شود. برگه های بسیاری به ستایش سرمایه دارانی پرداخته می شود که با باور به توان خود و کوشش شبانه روزی و با هزاران بدبختی با نوآوری خود جهان را دگرگون کرده اند و پاداش این همه پرکاری خستگی ناپذیر را هم اکنون درو می کنند و بنابراین جایگاهی شایسته و سزاوار در جهان دارند. برگه های بسیاری به بازشکافی گزیرش (تصمیم) آفرینشگرانه رهبری گوناگون شرکت های فراملی برای پیشرفت جهان نوشته می شود. گزارش های بلند و بالایی از هنرپیشه ها و یا هنرمندان در باره کوشا بودن و پیروز شدن می نویسند. ولی چند بار و یا چند گزارش در باره نیروی آفریننده کارگران و دست های بارور کشاورزان نوشته اند و یا می نویسند. چند بار ما گزارشی از کارگران یک کارخانه خوانده ایم که جهان را با کار خود برای همیشه دگرگون کرده اند؟

در ماتریالیسم مکانیکی، اقتصاد پایه و ریخته گر (شکل دهنده) و سازنده روبنا، همچون آگاهی اجتماعی ، سیاسی و روشن اندیشی است. این دیدگاه مکانیکی، پدیده های اجتماعی و فرهنگی را دربست و یک سو ساختمانی می داند که بر پایه و ستون اقتصاد سوار است.    

ولی دیدگاه ماتریالیسم دیالکتیک بر این است که میان هستی اجتماعی و آگاهی یک پیوند دیالکتیکی است. دیالکتیک مارکس پیوند دوسویه و دیالکتیک میان انسان “هستی اجتماعی” و انسان “آگاه اجتماعی” است. زیر بنا با روبنا پیوند پیچیده ای دارد. 

اگر این چنین نمی بود ما می بایست میدان نبرد فرهنگی را تهی کنیم و ان را یک دست به بورژوازی بسپاریم. ولی در اینجا است که “نبرد در سنگر” با همه ی دشواری هایی که در برابر ماست در اندیشه مارکسیستی جایگاه برجسته ای دارد. چون که انسان آگاه توانایی دگرگونی هستی اجتماعی خود را دارد. خودسالاری کمابیش روبنا در برابر پایه و جای پای روبنا بر روی پایه هم خوان با این دیدگاه ایدئولوژیک مارکسیستی است.   

برای همین این رسانه های بورژوازی گرایشی به پخش پیام های نابهنجار و ناروا ها و نامردمی نیز ندارند و می کوشند که ارزشهایی را که درستی آنها به گونه ای گسترده پذیرفته شده است را با پوشش پنهانی جهان بینی بورژوازی پخش و پیش گزاری کنند. توانایی طبقه فرمانروا در پیشبرد شیوه ای است که جهان بینی خود را به گونه در دیگر طبقه ها بازتاب دهد که طبقه های پایینی آنرا آشکار و روشن بیابند و به آسانی بپذیرند.

با این که افزار جنگ رسانه ای در دست بورژوازی است مارکسیست های انقلابی پهنه نبرد را تهی نمی کنند بلکه با همه ی دشواری ها برای کشاندن توده ها به برنامه سوسیالیستی تا آنجا که در توان دارند در همه ی سنگرها به نبرد با رخنه اندیشه بورژوازی میان توده ها می پردازند.

  بنابراین واکاوی درون مایه و زبان شناسی نویسه (متن) رسانه ها کار پرارزشی می تواند باشد ولی تنها با گذاشتن این واکاوی در یک چارچوب کلان مارکسیستی می توان، زیرپایه های مادی آفرینش فرهنگ و نیروی  این رسانه ها را در خرسند سازی و پذیرش فرهنگ فرمانروا را برجسته کرد. واکاوی ایدئولوژیک مارکسیستی به ما کمک می کند تا دریابیم که نگرش به چالش های اجتماعی در درون رسانه ها بازتاب نگرش چه طبقه ای است.

افزون بر این دیدگاه مارکسیستی سود اقتصادی پشت پرده رسانه های گروهی در بازنمایی ها رویدادها در این رسانه ها را برجسته می سازد. رسانه ها با پیوند تنگاتنگ خود با  سازمان ها و بنگاه های بازرگانی باید نیازهای آگهی دهندگان را برآورده کنند و همیشه در اندیشه به بیش سازی سود هستند. داشتاری (مالکیت) و مهار رسانه از سوی دارندگان آن نمی تواند بر بازتاب رویدادها و درون مایه نوشته ها جای پای نگذارد. و این هم نکته برجسته ای است که مارکسیسم به آن می پردازد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *