رنج بی مزد زنان شالیکار 

image_pdfimage_print

زهرا علیپور

يکشنبه  ۲۶ فروردين ۱٣۹۷ –  ۱۵ آوريل ۲۰۱٨

 

قانون- صاحبان زمین برنج، اواسط فروردین که چاه‌های آب را روشن می‌کنند و بذرهای پرورش داده شده را به کارگران می‌سپارند تا نسیم را با بوی شالیزار مطبوع کنند،تصویری از نظم بذرهای تازه کشت شده در دشت‌ها می‌سازندکه این روزها، جزو جاذبه‌های استان‌های شمالی شده است. زمین‌داران در فروردین به دنبال کشاورزهستند و کارگرها نیز سراغ زمین داران خوش انصاف‌تر را می‌گیرند. صاحبان زمین نیز کارگرهای جوان‌تر را دست چین می‌کنند و با سالخورده‌ترها مبلغ کمتری قرارداد می‌شود. زنان، هر چند بیکار نمی‌مانند و در نمای کلی شالیزارها اغلب آن‌ها هستند که دیده می‌شوند اما درزمان قرارداد منتظر می مانند تا هرچه برای مردان تعیین شد، نصف و بعضی‌ها کمتر بگیرند.

حقوق نابرابر

به میان شالیزارها می‌رویم. زن جوانی در میان‌شان است که با چادر نوزادی را به پشتش بسته است. اگر هم فرزندش از گرسنگی یا گرمای هوا به گریه افتاد با تکان‌های گاه و بیگاه، سعی می‌کند تا آرامش کند. مسن‌ترها نیز سهمِ زراعی روزانه‌شان را به دقت «نشا» می‌کنند. از آن‌ها در مورد شرایط کاری در زمین‌های کشاورزی پرسیدیم. عمده نارضایتی‌های زنان از حقوقی است که از صاحبِ زمین می‌گیرند. باورِ کم توانی جسمی زنان ، نکته ای بود که «ساره» زنی با 35سال سن می‌گوید: « من تمام تیم جار(مرحله کاشتِ بذر در زمین) را تنها نشا می‌کنم اما مردهای همین دشت که هم سنشون زیاده و زورشون به نصف کار من نمی‌رسد، 80تومان می‌گیرند و ما زن ها تازه اگر خیلی خوب کار کنیم،50 تومان می‌گیریم». «زهرا سادات» زن 41ساله در پاسخ به چگونگی این حقوق نابرابر می‌گوید:«همین کافیه ببینند زنی یه بچه به کولش بسته تا کمتر از بقیه بهش پول بدن و تابستونا، وقتِ بینج‌تاشی(برداشتِ برنج)، وسط گرما با چادر و لباس و ساقِ دست حقوق ما همینه. وقتی هم که سرشب می‌خواهیم حقوق بگیریم و متوجه ناراحتی ما می‌شوند، می‌گویند:می‌خواستی خونه بشینی اما بازم خدارو شکر!».

رنج بی‌مزد

اقبالِ مالکانِ زمین از زنان کشاورز به علت دستمزد کمتر، بیشتر است؛ در حالی که زنان با توجه به شرایط و بافت مذهبی و سنتی شهرهای شمالی ایران، کشاورزی را به‌عنوان کارگری در صورت نیاز مالی شدید انتخاب می‌کنند. بخش قابل توجهی ازاین زنان سرپرست خانوار هستند یا به دلیل نداشتن زمین زراعی شخصی، درآمد‌شان نقش تاثیرگذاری در زندگی روزمره خانواده شان دارد. طبق آماراعلام شده ازسوی معاون بهزیستی مازندران در خرداد سال گذشته ( درگفت‌وگو با ایسنا مازندران در سومین جلسه کارگروه تخصصی بانوان و خانواده استانداری مازندران): حدود دو میلیون و 557 هزار و 179 زن سرپرست خانوار در کشور وجود داشته و مازندران رتبه هشتم را دراین حوزه به خود اختصاص داده است که از این تعداد 100هزار و 343 زن سرپرست خانوار در استان وجود دارند که 3.92 درصد سهم کشور را تشکیل می‌دهند. در مهر سال گذشته این تعداد، به گفته سعید آرام، مدیرکل بهزیستی وقت در گفت و گو با «مهر» 127 هزار زن اعلام شد.

عدم نظارت بر رنج کارگران

مشکلات مالی زنان کارگر کشاورز، زمانی بیشتر روشن می شود که بدانیم در روستاها معیاردریافتی کارگرفصلی در زمین‌های کشاورزی در جایی ثبت نمی‌شود و میزان حقوق و ساعت کار بر روی زمین، طبق روند معمول روستا قرار داد می‌شود؛ به‌گونه‌ای که طبق تبصره 2 از ماده قانون کار، آزادی کارفرما در میزان حقوق کشاورزش مختار گذاشته شده است: «درکارهای کشاورزی، کارفرما می‌تواند با توافق کارگران نماینده یا نمایندگان قانونی آنان، ساعات کار در شبانه روز را با توجه به کار، عرف و فصول مختلف تنظیم کند». البته تا زمانی که نهاد رسمی برای نظارت دقیق در این تعرفه‌ها وجود نداشته باشد، بدیهی است که همه کارفرماها خود را ملزم به رعایت استاندارد دقیقی از دستمزد و حقوق بیمه‌ای نمی بینند .

شعارهای نخ نما

حقوق‌های کارگران شالیزار، اغلب روزانه تعیین می‌شود و اگر صاحب زمین کاستی ببیند از میزان مقرر کم می‌کند. در اغلب روستاها حقوق یک روز کاشت بذربرنج، 80 تا 100 تومان برای مردان و برای زنان بین 40 تا 60 تومان تعیین می‌شود (که در شهرهای مختلف با همین نسبت، میزان دریافتی تغییر می‌کند). برای پرسش از چگونگی پیگیری حقوق کشاورزان، به سراغ برترین نظام صنفی کشاورزی در استان رفتیم. واحد نظام صنفی کشاورزان و منابع طبیعی شهرستان بابل، با شعار« ما صدای کشاورز هستیم» در سال 91 شروع به کار کرد و با داشتن 9 مرکز خدمات جهاد کشاورزی و داشتن یک پنجم سهم استان به عنوان یکی از پنج واحد صنفی کشاورزی ایران انتخاب شده است.و از میزان اعتبارات و معرفی نامه‌های بیمه‌ای که در طول فعالیت‌شان پیگیری شد، پرسیدیم.

حقوق نادیده گرفته شده زنان

ستارعابدی فیروزجایی(عضو هیات مدیره و کارمند ارشد واحد صنفی بابل) می‌گوید: «ما اولویت کارمان را بر کارگران کشاورز گذاشتیم و امروزه بیش از 7500 عضو در فعالیت‌های مختلف کشاورزی داریم که شامل زراعت برنج، باغبانی، قارچ خوراکی و دامداری روستایی و عشایری است. او در پاسخ به این سوال که تا چه حد طرح های حمایتی برای زنان داشته‌اید، در گفت و گو با «قانون» گفت: طرح‌های ما بدون تبعیض جنسیتی است و هم اکنون حدود 1480 پروانه کسب کشاورزی برای زنان، به‌عنوان کارفرما صادر کردیم. خانم‌های کارگر را نیزتا جایی که بشود برای دریافت حقوق کارگری به اداره بیمه معرفی می‌کنیم و باقی مسائل مربوط به اداره بیمه است. حسن سلمانی، دبیر اجرایی این واحد نیز در مورد حقوق زنان گفت: «ما باید بتوانیم به مرحله‌ای برسیم که سیستم مشخصی برای تعیین حقوق کشاورزان داشته باشیم. این اتفاق بسیار زمانبر است و باید استاندارهای مشخصی برایش تعریف شود».

سلامتی در خطر

با اینکه طبق ماده 85 از قانون کار حفظ و تامین سلامت از الزامات هر واحدکاری است اما بهداشتی کردن زمین کشاورزی به علت آبیاری با آب چاه‌ها و آلودگی‌های مربوط به سطح فاضلاب در مناطق مختلف ناممکن است و همچنین برخی خطرات مربوط به زالوها یا عفونت‌های مربوط به گِل‌ها را که جزو بسترطبیعی شالیزارهاست،نمی‌توان پاکسازی کرد. از این جهت خطراتی راکه متوجه سلامت شالیکاران است، نمی‌توان از فضای دشت‌ها جدا دانست. برای زراعت در شالیزارحدود 10 ساعت از شبانه روز زانوی کشاورزان در آب است. آبی که از چاه‌های حفر شده در کنار زمین‌ها تامین می‌شود.

اندر مصایب زنان شالیکار

گودی کمر، آرتروز گردن و زانو و تعویض غضروف زانو، بیشترین گزارش‌هایی بوده که از کشاورزان به بیمارستان‌های شمالی اعلام شده است. دکتر هادی عطایی،رزیدنت ارتوپد بیمارستان شهید بهشتی شهرستان بابل در گفت و گو با «قانون» در جواب خطرات ناشی از شرایط شالیکاران به ویژه زنانی که با نوزادان به دشت ها می روند، گفت: «درد مفاصل به دنبال تماس مکرر با آب و به دلیل نکروز(بافت مرده) بافت نرم اطراف مفاصل مچ پا و زانو اتفاق می‌افتدو این بیماران در ریسک بالایی از آرتریت التهابی(التهاب مفاصل) هستند. به دلیل استفاده مکرر و وزن‌گذاری نامناسب افراد کشاورز آرتروز زودرس مفاصل هیپ (لگن) و زانو نیز در این افراد شایع است».

تبعیض بیمه‌ای

هر چند در ماده 93 قانون کار این‌گونه آمده است: به منظور جلب مشارکت کارگران و نظارت بر حسن اجرای مقررات حفاظتی و بهداشتی در محیط کار و پیشگیری از حوادث و بیماری‌ها، در کارگاه‌هایی که وزارت کار و امور اجتماعی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ضروری تشخیص دهند کمیته حفاظت فنی و بهداشت کار تشکیل خواهد شد. فصلی بودن شالیزارها، دلیل مهمی است که کمیته فنیِ مشخصی نیز برای پیشگیری بهداشتی به‌وجود نیامده است تا در الزام کارفرمایان نسبت به بیمه کردن تمامی کارگرهایش ( بدون تبعیض جنسی) خلاف قانون عمل نکند. تنها راه باقی مانده برای زنان آن است که خود را به عنوان «خویش فرما» معرفی کنند تا خودشان حق بیمه پرداخت کنند و بیمه شوند. چون زمانی که شرکت‌های بیمه گر برای استعلام کارگران واقعی، تحقیق‌های محلی را شروع می‌کنند، فاکتورهای سخت‌گیرانه‌ای را نسبت به زنان در نظر می‌گیرند و در نهایت زنان را مگر در موارد نادری، به‌عنوان کارگر مداوم کشاورزی تایید می‌کنند؛ چرا که قوانین نانوشته‌ای وجود دارد که هم از طرف شرکت‌های بیمه‌گر و هم روستاییان، اولویت بیمه تحت نظرکارفرما با مردان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *