مقاله شماره؛ ١٣٩٥ / ٣٠ (٧ تير)
واژه راهنما: سياسي
خروج از بحران اقتصادي- اجتماعيِ حاكم بر ايران راه حل «كاپيتاليستي» ندارد!
در ادعانامه رفيق مبارز جعفر عظيم زاده كه در نامه افشاگرانه خود كه در ٤٩مين روز اعتصاب غذا از زندان اوين خطاب با حاكمان نوشته است، اعلام مي شود: «دولت روحاني امنيتي ترين و سركوبگرانه ترين سياست را در برابر كارگران» اعمال مي كند!
ريشه ي شناختِ داهيانه اين رفيق در بند در زندان جابرانه رژيم ولايي در تحليل زير بازتاب مي يابد كه انتشار آن هم زمان با پايان دومين ماه اعتصاب غذاي كارگر مبارز زنداني انجام شد:
در مقاله ي ”لحظه ي حال دولت و پرچم جنبش كارگري!“ كه در اخبار روز ٣ تير ٩٥ انتشار يافت، محمد قراگوزلو پس از ارايه يك تحليل از ناتواني نظام سرمايه داري حاكم و دولت آن براي پايان بخشيدن به بحران اقتصادي- اجتماعي در ايران كه پيامد اجراي يك سياست ضد مردمي و ضد ملي نظام سرمايه داري حاكم است، انگشت به ناتواني «پاسخ كاپيتاليستي» براي حل آن مي گذارد و برجسته مي سازد كه «باوجود تناقض هاي ويژه ي سرمايه داري اسلامي، امكان موفقيت اين شيوه از پاسخ كاپيتاليستي به بحران موجود از بيخ و بن ناممكن است.»
بي جهت نيست كه رژيم درمانده سرمايه داري مجبور است به منظور مقابله با تعميق تضاد اصلي ميان زحمتكشان و مردم ميهن ما با روبنا و زيربناي نظام حاكم، به تجهيز همه ارگان هاي سركوبگر خود بپردازد. آن طور كه رفيق جعفر عظيم زاده در نامه خود افشا مي كند، بنا به تصميم «وزارت اطلاعات و شوراي تامين شهر و استان به مثابه نهادها و نيروهاي تحت امر دولت»، براي اولين بار، «قوه قضايه در استان خوزستان مبادرت به اعلام رسميِ ممنوعيتِ اعتراضات كارگري در محل كار نمود.»
از درون اين توطئه ي سياست تروريسم دولتي، «اتهام اجتماع و تباني به قصد اقدام عليه امنيت كشور به طور بي سابقه» عليه «فعالين موثر تشكل هاي مستقل كارگري و معلمان» اعلام و آن ها به زندان هاي طولاني و تحمل ضربات شلاق در بي دادگاه هاي ”انقلاب“ محكوم شدند!
با توجه به فاكت ها و تحليل واقع بينانه آن ها مي توان به اين نتيجه گيري رسيد كه حاكميت رژيم ديكتاتوري ولايي مايل به كوچك ترين نرمش و عقب نشيني در برابر خواست هاي به حق و قانوني زحمتكشان نيست. اين رژيم سلامت و بقاي خود را در ادامه سياست اقتصادي- اجتماعي اي مي داند كه مضمون آن همان قدر مورد تائيد محافل سرمايه مالي امپرياليستي است كه شكل اِعمال خشن و داعش گونه ي سركوب زحمتكشان با هدف تحقق بخشيدن به برنامه امپرياليستي، مورد تائيد آن ها است!
سكوت رسانه هاي امپرياليستي در برابر سياست ددمنشانه و سركوبگر رژيم ولايي در ايران و همچنين سكوت تائيد آميز محافل امپرياليستي در برابر سركوبِ نظامي ي خلق كرد در كشور همسايه ما تركيه توسط دولت اردوغان كه صد سال پس از خلق كشي عليه خلق ارمني در اين كشور انجام مي شود، نشان اين موافقت استراتژيك امپرياليست ها با سركوب جنبش هاي مردمي و ملي كه در مركز آن جنبش زحمتكشان يدي و فكري است كه به منظور بهبود شرايط زندگي خود و خانواده شان انجام مي شود.
رفراندمِ دو روز پيش مردم انگلستان براي خروج اين كشور از اتحاديه اروپايي، كه به طور عمده با راي زحمتكشان اين كشور به پيروزي رسيد، پيامد همين سياست تشديد استثمار، توسعه فقر و نابودي دستاوردي هاي اجتماعي است كه به سود سرمايه داران، همچنين در كشورهاي متروپل سرمايه داري اِعمال مي شود.
بدين ترتيب ترديدي روا نيست كه مبارزه عليه رژيم ديكتاتوري در ايران، مبارزه اي توامان براي گذار از نظام اقتصادي- اجتماعي كنوني در ايران است. بحران اقتصادي- اجتماعي حاكم بر ايران «پاسخ كاپيتاليستي» ندارد كه به درستي در مقاله پيش گفته به آن اشاره مي شود. تنها ”اقتصاد سياسي“اي كه قطع برنامه نوليبرال امپرياليستي محور اصلي آن را تشكيل مي دهد، و با ارايه يك برنامه اقتصاد ملي جايگزين براي ايران كه داراي سرشتي مردمي و ملي است مي توان به بحران همه جانبه حاكم بر ميهن همه ايرانيان پايان داد و رنج جان ها را در طلوع «خورشيد» به ثمر رساند!
زندانيان سياسي را آزاد كنيد!
به حصر رهبران جنبش سبز پايان دهيد!
جعفر عظيم زاده را آزاد كنيد!
*- «اين ذرّه ذرّه گرمي خاموش وار ما
يك روز بي گُمان
سر مي زند به جايي و خورشيد مي شود»
سياوش كسرائي، ”باور نمي كند دل من مرگ خويش را“