روز جهانی زن تنها یک نماد نیست، بلکه فرصت شایستهای است برای بازتاب پیکار زنان در سراسر جهان و یادآوری این واقعیت که نبرد برای برابری جنسیتی هنوز به پایان نرسیدهاست. زنان در ایران، افغانستان، آمریکا و دیگر جاهای جهان با ستمهای چندگانه روبرو هستند که ریشه در نظامهای اقتصادی و سیاسی نادادگرانه و نابرابر دارد. تنها با دگرگونی این ساختارها و برپایی جامعهای سوسیالیستی که در آن برابری جنسیتی و عدالت اجتماعی گشتآور باشد، میتوان به آزادی واقعی زنان دست یافت.
نظام سرمایهداری – اسلامی ایران در بحران است و رژیم برای کنترل بیکاری، نقش «مقدس» زن در خانه را برجسته میکند. ایدئولوژی زنستیز رژیم، بهرهکشی از زنان کارگر را آسان میکند. جنبش زنان ایران، با شعارهای پرتوانی مانند “زن، زندگی، آزادی”، نشان دادهاست که زنان نقش قربانی ستم بودن را نمی پزیرند، بلکه پیشگامان دگرگونی اجتماعی هستند. این جنبش باید با جنبشهای کارگری و عدالتخواهانه پیوند بخورد تا بتواند به هدف نهایی خود، یعنی برابری و آزادی برای همه، دست یابد.
نبرد زنان برای آزادی، نبردی برای رهایی همهی انسانها از بند بهرهکشی و سرکوب است. این پیکار تنها با سرنگونی نظامهای طبقاتی به پیروزی خواهد رسید. روز جهانی زن، فرصتی برای یادآوری نیازمندی اتحاد جنبشهای آزادیخواهانه زنان با دیگر جنبشهای اجتماعی به ویژه جنبش ضدنئولیبرالیستی طبقه کارگر است، تا راهی بهسوی جامعهای برابر، عادلانه و انسانی گشوده شود.
پیکار برای برابری جنسیتی باید با نبرد طبقاتی پیوند بخورد تا شرایط مادی نیازمند برای رهایی زنان فراهم شود. تنها با سرنگونی سرمایهداری و برپایی جامعهای سوسیالیستی میتوان به برابری واقعی جنسیتی دست یافت. این گفته به این معنا نیست که نابرابری جنسیتی که در روبنای جامعه لانه کردهاست در یک جامعه سوسیالیستی سختجانی نمیکند، ولی پایههای مادی آن نابود میشود و میتوان آن را با آموزش ارزشهای سوسیالیستی جامعه نوین کم توان و حتا نابود کرد.