زنده‏باد ”نامه مردم“ «جنبش مردمی، واقعيت‌های عينی، ونقش زحمتکشان»

image_pdfimage_print

مقاله شماره ٨٩ / ٢٥ (اول شهريور)

واژه راهنما: كارپايه تئوريك- سياسى‏‏‏ براى‏‏‏ جنبش كنونى‏‏‏ در ايران و وظايف حزب توده ايران. زمينه برطرف شدن تشتت نظرى‏‏ و سازمانى‏‏ در جنبش توده‏اى‏‏.

در نامه مردم شماره ٨٤٩ ارزيابى‏‏‏ پراهميتى‏‏‏ از شرايط كنونى‏‏‏ در ايران انتشار يافته است كه مى‏‏‏توان با شور و خوشحالى‏‏‏ آن را در همه ابعادش مورد تائيد قرار داد. برداشت نشريه ارگان مركزى‏‏‏ حزب توده ايران، حزب طبقه كارگر ايران از شرايط «جنبش مردمى‏‏‏، واقعيت‏هاى‏‏‏ عينى‏‏‏ و نقش زحمتكشان»، كه عنوان نوشتار است، همه ابعاد پراهميت شرايط كنونى‏‏‏ جنبش مردمى‏‏‏ را مورد توجه قرار داده و به وظايف در پيش‏رو پرداخته است. ارزيابى‏‏، كارپايه تئوريك- سياسى‏‏‏ پراهميتى‏‏‏ براى‏‏‏ توسعه پايگاه اجتماعى‏‏‏ خيزش انقلابى‏‏‏ مردم ارايه داده و‏ مى‏‏‏تواند نقطه عطفى‏‏‏ براى‏‏‏ توسعه كمّى‏‏ و كيفى‏‏  نقش پراهميت حزب توده ايران در «جنبش مردمى‏‏‏» بشمار آيد.

در پائين متن ارزيابى‏‏‏ بازانتشار مى‏‏‏يابد.

هر بحران اجتماعى‏‏‏ مى‏‏‏تواند به دو صورت حل و برطرف گردد.

يكى‏‏‏ زمانى‏‏‏ كه ارتجاع حاكم قادر مى‏‏‏شود برداشت و ارزيابى‏‏‏ خود را به افكار عمومى‏‏‏ و همچنين به مبارزان تفهيم كرده، آن‏ها را “قانع” و يا با خشن‏ترين و سبعانه‏ترين شيوه‏‏ها از صحنه خارج و دچار ياس و نااميدى‏‏‏ سازد.  اين شيوه‏ها را حاكميت سرمايه‏دارى‏‏‏ مافيايى‏‏‏ ايران در همه قشربندى‏‏ آن با به خدمت گرفتن تمام امكانات خود، به‏ويژه سپاه، مجرى‏‏‏ داشت و مترصد بهره‏بردارى‏‏‏ از عملكرد خود است. سواستفاده از ابزار استبدادى‏‏‏ “ولايت فقيهه” و دولت كودتايى‏‏‏ احمدى‏‏‏نژاد در مركز اين شيوه‏ها قرار داشته و دارد.

اين وضع اما به معناى‏‏‏ آن نيست كه ارتجاع حاكم توانسته يا بتواند به حل تضاد آشتى‏ناپذير‏ حاكم بر جامعه دسته يافته وتداوم حاكميت و حفظ شرايط غارت مافيايى‏‏‏ ثروت‏هاى‏‏‏ ملى‏‏‏ و استثمار زحمتكشان را براى‏‏‏ خود تضمين كند. بهيچ‏وجه چنين نيست. حل مساله آزادى‏‏‏هاى‏‏‏ قانونى‏‏‏ و عدالت اجتماعى‏‏‏ به سود توده‏هاى‏‏‏ ميليونى‏‏‏ مردم از لايه‏ها و طبقات متفاوت كماكان تضاد عينـى‏‏ عمده و اصلى‏‏ حاكم بر جامعه ايرانى‏‏‏ بوده و حل واقعى‏‏‏، مردمى‏‏‏ و ملى‏ انقلابى‏‏‏ خود را مى‏‏‏طلبد. نكاتى‏‏‏ كه در مقاله نامه مردم با بيانى‏‏‏ موجز و دقيق توضيح داده شده است. «بر خلاف ادعاى‏‏‏ احمدى‏‏‏نژاد كه: “مردم از شنيدن نام دموكراسى‏‏‏ تهوع مى‏‏‏گيرند!”، به جرئت مى‏‏‏توان گفت كه فرايند آگاهى‏‏‏ اجتماعى‏‏‏ مردم به لزوم گذار از استبداد، روند ناگريز و شتاب‏گيرنده‏اى‏‏‏ است كه دستگاه سركوب دولت كودتا توانايى‏‏‏ جلوگرفتن از آن را ندارد. مقصود از دموكراسى‏‏‏ در اينجا … حركت جامعه به سوى‏‏‏ دموكراسى‏‏‏ [با] تغييرات بنيادى‏‏‏ اقتصادى‏‏‏ در راستاى‏‏‏ مطالبات مادى‏‏‏ … قشرهاى‏‏‏ زحمتكش [است تا زحمتكش] … بتواند از مزايا و پى‏‏‏آمدهاى‏‏‏ آن به لحاظ مادى‏‏‏ بهرمند شود.»

راه دوم خروج از هر بحران اجتماعى‏‏ يافتن اشكال ضرورى‏‏‏ مقاومت و سازماندهى‏‏‏ آگاهانه، هوشمندانه، فعال و واقع‏بينانه براى‏‏‏ گذار انقلابى‏‏‏ از بحران توسط مبارزان است. به اين منظور بايد سرشت بحران و مكانيسم حاكم بر آن را شناخت و درك كرد. ارزيابى‏‏‏ منتشر شده در نامه مردم شماره ٨٤٩ كمكى‏‏‏ جدى‏‏‏ و هوشمندانه براى‏‏‏ شناخت و درك بحران حاكم و راه خروج از آن است: «تضاد اصلى‏‏‏، تضاد اكثريت قشرها و طبقات جامعه ايران با روبناى‏‏‏ سياسى‏‏‏ ديكتاتورى‏‏‏ و زيربناى‏‏‏ اقتصادى‏‏‏ بغايت ضدملى‏‏‏ آنست.» بر اين پايه است كه «جبهه وسيع بر ضداستبداد» براى‏‏‏ به پيروزى‏‏‏ رساندن مبارزه آزادى‏‏‏خواهانه و ملى‏‏‏ مردم در مرحله كنونى‏‏‏، جنبشى‏‏‏ توامان عليه برنامه نوليبرال امپرياليسم و متحدان داخلى‏‏‏ آن مى‏‏باشد و مى‏‏تواند شرط ايجاد شدن شرايط براى‏‏‏ برپايى‏‏‏ اقتصاد ملى‏‏‏ و دموكراتيك را تشكيل ‏دهد. … از كارگران كارخانه‏ها تا كارمندان، معلمان و فارغ‏التحصيلانِ بيكار، همگى‏‏‏ زير ضربات مهلك سياست‏هاى‏‏‏ اقتصادى‏‏‏ نوليبرالى‏‏‏ و غيرمسئولانه دولت كودتا قرار دارند … نوليبراليسم اقتصادى‏‏‏ به ثروت‏اندوزى‏‏‏ كلان قشرى‏‏‏ بسيار كوچك به بهاى‏‏‏ به تحليل رفتن، و حتى‏‏‏ سركوب فعاليت‏هاى‏‏‏ صنفى‏‏‏، گسترش فقر، قربانى‏‏‏ كردن اقتصاد كشور به دست سرمايه‏هاى‏‏‏ مالى‏‏‏ فراملى‏‏‏ و پس رفت روبناى‏‏‏ سياسى‏‏‏ منجر شده است.»

همانطور كه در ارزيابى‏‏‏ برجسته مى‏‏‏شود، حاكميت سرمايه‏دارى‏‏‏ مافيايى‏‏‏ در كليه قشربندى‏‏ آن و از طريق بكار گرفتن اهرم سپاه پاسداران مى‏‏‏كوشد، بحران داخلى‏‏‏ را از اين طريق از سر بگذراند كه آن را با بحرانى‏‏‏ خارجى‏‏‏، جايگزين سازد. در اين زمينه دست‏هاى‏‏‏ پشت پرده عمال خارجى‏‏‏ و داخلى‏‏‏ دست‏بكارند و صحنه‏هاى‏‏‏ مورد نياز امپرياليسم را ايجاد مى‏‏‏كنند كه بايد آن‏ها را با تمام امكانات افشا نمود.

در عين حال برخى‏‏‏ از نيروهاى‏‏‏ مردمى‏‏‏ تحت تاثير نگرانى‏‏‏ خود از “تهديد خارجى‏‏‏”، وظايف روز و دورنماى‏‏‏ اصلى‏‏‏ مبارزه را از مدنظر دور مى‏‏‏دارند. اين در حالى‏‏‏ است كه مبارزه عليه تهديد خارجى‏‏‏ در ارتباط با حذف حاكميت سرمايه‏دارى‏‏‏ مافيايى‏‏‏ از وحدتى‏‏‏ ديالكتيكى‏‏‏ برخوردار بوده و راه رشد ترقى‏‏خواهانه جامعه ايرانى‏‏ را مى‏‏گشايد و تداوم دستاوردهاى‏‏ مثبت انقلاب بزرگ بهمن ٥٧ را تضمين مى‏‏كند. زيرا اين حاكميت با داشتن ‏ منافع مشترك در اجراى‏‏‏ برنامه نوليبرال امپرياليستى‏‏‏، به «متحد طبيعى‏‏‏» امپرياليسم تبديل شده است.

موضع ضدمردمى‏‏ رژيم ولايى‏‏ تنها در ارتباط با موضع ضدملى‏‏ آن قابل درك مى‏‏باشد.

از اين روى‏‏ بايد مبارزه عليه امپرياليسم و تهديد آن را با مبارزه عليه ارتجاع داخلى‏‏‏ به عنوان مبارزه‏اى‏ واحد درك نمود و به آن پرداخت. در صورت لزوم بايد دفاع از ميهن و نبرد عليه تجاوز خارجى‏ را با نبردى‏ انقلابى‏ عليه ارتجاع داخلى‏ تكميل نمود.

«در اين راستا، نيروهاى‏‏ سياسى‏‏ چپ با سازمان‏دهى‏‏ سياسى‏‏ طبقه كارگر، به منظور دفاع از حقوق تمام زحمتكشان و مبارزه بر ضد امپرياليسم، ارتقاى‏‏ جنبش و ايجاد جبهه وسيع تلاش خواهند كرد. … تنها اتحاد عمل هوشيارانه نيروهاى‏‏ سياسى‏‏ در يك جبهه وسيع بر ضد استبداد مى‏‏تواند كشور ما را به مرحله‏يى‏‏ مترقى‏‏تر و آينده‏يى‏‏ بهتر رهبرى‏‏ كند … بارى‏‏‏ ديگر در كشورمان تاريخ در حال تكرار شدن است، و تضاد اصلى‏‏‏ در ابتدا در درون كشور است كه اين همانا مبارزه ترقى‏‏‏ با ارتجاع، يا به عبارتى‏‏‏ ديگر، مبارزه نو با كهنه است، كه در حال حاضر عامل اصلى‏‏‏ و تعيين كننده است. بار ديگر عملكرد نيروهاى‏‏‏ سياسى‏‏‏، جسارت و درك آن‏ها در مورد لزوم مرحله گذار به دموكراسى‏‏‏ و مخصوصا رابطه تنگاتنگ آن با تغييرات بنيادى‏‏‏ اقتصادى‏‏‏- اجتماعى‏‏‏ نقطه عطف تعيين كننده در جهش آينده كشورمان است.»

وظيفه مركزى‏‏‏ نشان دادن ارتباط منافع زحمتكشان با منافع ملى‏‏‏ مى‏‏‏باشد. منافع زحمتكشان بدون برقرارى‏‏‏ آزادى‏‏‏هاى‏‏‏ قانونى‏‏‏ قابل دسترسى‏‏‏ نيست. بر اين پايه است كه قرار دادن منافع زحمتكشان در مركز تبليغات حزب طبقه كارگر، راه مبارزه براى‏‏‏ آزادى‏‏‏هاى‏‏‏ دموكراتيك و قانونى‏‏‏ را مى‏‏‏گشايد و همه نيروهاى‏‏‏ ديگر شركت كننده در مبارزه را بر آن مى‏‏‏دارد، با توجه به منافع زحمتكشان كه مترادف است با منافع دموكراتيك و ملى‏‏ كل جامعه، به طرح خواست‏ها و مواضع خود بپردازند.

«واضح است كه بهترين روش افشاگرى‏‏ در ميان زحمتكشان بر پايه ارائه برنامه جايگزين اقتصادى‏‏ مترقى‏‏ مى‏‏تواند باشد. … بنابراين، در راستاى‏‏ ارتقاء جنبش مردمى‏‏، بايست نفى‏‏ كامل نوليبراليسم اقتصادى‏‏ را همراه با ارائه يك برنامه اقتصاد ملى‏‏ كه بتواند در مرحله گذار به دموكراسى‏‏ ضامن تغييرات بنيادى‏‏ اقتصادى‏‏- اجتماعى‏‏ شود در دستور كار قرار داد. اين به معنى‏‏ محو كامل بازار و دولتى‏‏ كردن و كنترل مركزى‏‏ تمامى‏‏ شئون اقتصادى‏‏ نيست. … نبايد با رجوع به كارنامه سياه و تاريخچه معاصر حكومت و دولت در ايران، نقش و امكان عملكرد مثبت، ترقى‏‏خواهانه و دموكراتيك آن را به طور مكانيكى‏‏ نفى‏‏ كرد. … از سوى‏‏ ديگر نيز مطلق كردن نقش دولت و مالكيت دولتى‏‏ در شرايط كنونى‏‏ به عنوان تنها راه برون رفت از مشكلات اقتصادى‏‏- اجتماعى‏‏، واكنش اشتباه و ذهن‏گرايانه در مقابل زورگويى‏‏ سرمايه‏دارى‏‏ و نفوذ امپرياليسم است. … در حال حاضر بايستى‏‏ مبارزه قاطعانه همه‏جانبه در بسيج قشرهاى‏‏ مختلف زحمتكشان در مقابله با اقتدار سرمايه‏هاى‏‏ كلانِ غيرتوليدى‏‏ بر شئون اصلى‏‏ اقتصاد و نفى‏‏ سياست‏هاى‏‏ نوليبرالى‏‏ كه شكل مخدوش آن به وسيله احمدى‏‏نژاد و سپاه دنبال مى‏‏شود، در دستور كار جنبش مردمى‏‏ قرار گيرد.»

همانطور كه اشاره شد، انتشار اين مقاله پراهميت در نامه مردم، ارگان مركزى‏‏‏ حزب توده ايران را مى‏‏‏تواند نقطه عطفى‏‏‏ براى‏‏‏ مبارزه حزب توده ايران و جنبش توده‏اى‏‏‏ در كليت آن، ارزيابى‏‏ نمود و براى‏‏ آن در سازماندهى‏‏‏ مبارزه مردم براى‏‏‏ دستيابى‏‏ به آزادى‏‏‏هاى‏‏‏ قانونى‏‏‏ و عدالت اجتماعى‏‏‏ نقشى‏‏ پراهميت قايل شد.

با انتشار اين مقاله در ارگان مركزى‏‏ حزب توده ايران، زمينه برطرف شدن تشتت نظرى‏‏‏ و سازمانى‏‏‏ در جنبش توده‏اى‏‏‏ از امكان پربار و موثرى‏‏‏ برخودار شده است كه بايد مسئولانه از آن به سود جنبش توده‏اى‏‏‏ سود برد. از اين‏رو ضرورى‏‏‏ به نظر مى‏‏رسد كه جريان‏هاى‏‏‏ مختلف در جنبش توده‏اى‏‏، ارزيابى‏‏‏ مجددى‏‏ از خط‏مشى‏‏‏ و عملكرد كنونى‏‏‏ خود برپايه ارزيابى‏ «جنبش مردمى‏، واقعيت‏هاى‏ عينى‏، و نقش زحمتكشان» داشته باشند و در عين تصحيح سياست خود، به تداوم و تحكيم شرايط نوين به منظور ايجاد شدن وحدت نظرى‏‏‏ و سازمانى‏‏‏ در اين جنبش كمك كنند.

متن مقاله نتمه مردم شماره 849

http://www.tudehpartyiran.org/detail.asp?id=1146

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *