سالگرد تأسیس حزب تودهٔ ایران ﻓﺮﺧﻨﺪه ﺑﺎد!

image_pdfimage_print

مقاله شماره: ١٣٩۵ / ۶۱ (۲ ۱ مهر)

واژه راهنما: تئوریک. سیاسی

 

هفتاد و پنجمین سالگرد تأسیس حزب تودهٔ ایران، حزب طبقه کارگر و زحمتکشان، به زحمتکشان، اعضا، هواداران و دوستان حزب شادباش باد!

نثر موزون زیر چکیده ای است از سرگذشت حزب زحمتکشان با گلچینی از شعرهای زندان اندیشمند بزرگ زحمتکشان طبری.

 

 

کنونت، ياد مى آريم، کنونت، پاس مى داريم

***

روزگارى گذشت بر ما، دراز، سراسر، رمز و راز، پر

نشيب و فراز.

آسمان را شيار مى زديم و زمين را به آيش رها.

فضاى سنگين زمان، جز ناله غمگنانه مان، جز نعره هاى

خوف انگيز جباّران، در خود نداشت، و گرده هامان، جز

يوغ صاحبان زر، نمى شناخت

***

تو آمدى، نه از فراز، که از فرود، از زمين، نه

آسمان، نه زان منظرى که قرن ها چشم گشاده بوديم به

انتظار.

آمدى، عاشقانه آمدى، بر لبانت زمزمه دردهامان جارى

بود، در دستانت، مرهم زخم کهنه ساليان.

فرياد برآوردى:

آسمان را به آيش رها آنيد!

زمين را به موران وامگذاريد!

***

پرواز را خواندى، پرنده را پراندى، جهل

را رماندى، عقل را چماندى، و ما را از لجن زارِ متعفنِ

مردابِ لاقيدى، بسانِ بطانِ آبىِ بى باك، پراندى،

در بحر خروشان، ميان پيچش امواج جوشان، بنشاندى

***

اى برزگر بذرهاى پاك!

اى کشتكار بسيط خاك!

اى زندهء جاويد در مغاك!

آن زمان که تو را شناختم، هيچ گاه با تنهايى خويش

نساختم.

تو گنج رمز رنجهایی، تو چراغ روشن کومه ذهن مائى،

خورشيد از فروغ جاودانى انديشه هايت، به چاه سياه

غرب درغلتيد.

***

قلب ها پر کن ز کين، دشمن نشسته در کمين!

ترا مهجور، ترا بى شور، ترا در گور مى خواهند.

ترا با صد هزاران زخمِ بر پيكر، بسانِ رستمِ دستان،

که بگذشته است از هفت خوان بدمستان،

به چاهِ حيله شغاد مى خواهند.

***

عاشقانت، آه …

آنان که جامِ عشق را لاجرعه نوشيدند، آنان که در

راهت، مردانه کوشيدند، آنان که چون پروانه اى در

گرد شمعت، بى باك شوريدند، جوشنِ خونينِ رزمت را،

جانانه پوشيدند.

چونان تك چشمة جوشانِ تاريخ، بى ذرّه اى ترديد،

جوشيدند، بسانِ حيدرِ ميدان، بسانِ خسروِ مردان،

خروشيدند.

***

محبوب من!

من، آموخته ام اين را،

تاريخ

فاتحانه در را خواهد گشود، و خورشيد با لبخندى گرم،

انحناىِ آسمان را عاشقانه خواهد پيمود، و آنگاه

بهار، مرهمى سبز، بر زخم هايمان خواهد گذاشت.

***

هديه خواهم داد ترا، گل آينه هاى مشت شد ه ام را،

ياد شاد پايمردى مردان را و نفرت از خوارى

فرومايگان را.

***

کنونت، ياد مى آريم، کنونت، پاس مى داريم

One comment

  1. محسن

    پس از سال ها زندگی یک شاخص بدست اوردم که هرکس ویا دسته ویا گروه که به حزب توده بد گفت سرانجام بو دار درامد…سالگرد تاسیس این حزب پر افتخار را علیرغم بعضی از اشتبا هات به زحمت کشان ایران تبریک عرض میکنم ..بدرود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *