احسان طبری در باره ی اساطیر یونان
شکی نیست که اساطیر یونانی و رومی به مراتب درچیده تر و ریزنقش تر و فسون گرتر از اساطیر ماست. به ویژه از آن جهت که ادب یونانی و رومی به دست هنرمندان قدر اول )مانند: همر، هزیود، اشیل، اوری پید، هوراس، ویرژیل و ده ها تن دیگر( آنها را در آثار با عظمتی منعکس کرده، و بار دیگر از دوران رنسانس در ادب و فلسفه خلق های اروپایی بازتاب وسیعی یافته لذا سخت در انساج تمدن و تفکر معاصر رخنه ژرف کرده است و منشاء پیدایش هزارها مثل و حکمت و اشاره و تلویح و استعارهٔ ادبی است. البته وضع در مورد اساطیر ایرانی به هیچ وجه چنین نیست و این اساطیر کهن اوستایی دیگر اساطیر نیمه فراموش شده ای است که بخت آن را ندارد که ولو به عنوان تلویحات و استعارات هنری بار دیگر رستاخیز کند.