سیاست‌های ترامپ و رقابت امپریالیستی با اتحادیه اروپا

image_pdfimage_print

آمریکا زیر رهبری ترامپ خود را رهبر “نظم سرمایه‌داری جهانی” می‌داند، اما هم‌زمان خواهان دادوستد با کشورهای دیگر تا زمانی که در راستای سیاست “نخست آمریکا” باشد، است. اقدامات ترامپ در برابر اتحادیه اروپا، مانند انتقاد از نابرابری تجارت، خروج از پیمان‌های بین‌المللی و تأکید بر سیاست‌های ملی‌گرایانه، نشان‌دهنده تغییر سیاست‌های امپریالیستی چندجانبه‌ای است که از پس از جنگ جهانی دوم بر سیاست خارجی آمریکا حاکم بود.

سیاست‌های ترامپ را می‌توان ناسیونالیسم اقتصادی خواند. او و اطرافیانش با بازنگری پیمان‌های تجاری، افزایش تعرفه‌ها و تمرکز بر تولید داخلی تلاش می‌کنند جایگاه سرمایه‌داری آمریکا را تقویت کنند. این رویکرد، که ریشه در رقابت‌های سرمایه‌داری دارد، به تنش‌ها با اتحادیه اروپا دامن زده است. سیاست “نخست آمریکا” ترامپ تلاشی برای تقویت موقعیت آمریکا در برابر قدرت‌های نوظهوری مانند چین است که به روابط تاریخی آمریکا و اروپا آسیب زده است.

ناخشنودی ترامپ از سیاست‌های اتحادیه اروپا، مانند نبود توازن تجاری و مقررات زیست‌محیطی سخت‌گیرانه، واکنشی به تغییرات در ساختارهای سرمایه‌داری جهانی است، جایی که آمریکا می‌کوشد همچنان رهبر اقتصادی جهان باقی بماند. از دیدگاه مارکسیستی، این تنش‌ها ناشی از تضادهای درونی سرمایه‌داری و رقابت امپریالیستی است. اتحادیه اروپا رقیب اقتصادی بزرگی برای آمریکا، به‌ویژه در صنایع خودروسازی، هوافضا و فناوری است. سیاست‌های حمایت‌گرایانه ترامپ، مانند تعرفه‌های فولاد و آلومینیوم، تلاشی برای تقویت سرمایه آمریکایی به زیان رقیب اروپایی است.

اتحادیه اروپا، با از دست دادن منافع خود در آفریقا، به دنبال بازارهای جدید در آمریکای جنوبی است. برای ترامپ، این منطقه بخشی از “آمریکای بزرگ” محسوب می‌شود و او نمی‌خواهد هیچ قدرت جهانی در آن نفوذ کند. پیمان جدید اتحادیه اروپا با مکزیک و آمریکای لاتین تنش‌ها را افزایش داده است. با تمرکز بر سیاست‌های حمایت‌گرایانه، طبقه حاکم آمریکا در تلاش است موقعیت خود را در برابر رقبا مستحکم کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *