آلمان دوباره به عنوان “مرد بیمار اروپا” شناخته میشود، اصطلاحی که مشکلات جدی این کشور را منعکس میکند و تأثیرات قابل توجهی برای آلمان و اروپا به همراه دارد. بیتوجهیهای تاریخی و سیاستهای مالی سخت موجب تضعیف رشد اقتصادی شده است. بحران آلمان میتواند تأثیرات جدی بر همکاریهای اتحادیه اروپا داشته باشد.
آلمان از زمان به قدرت رسیدن اولاف شولتس در سال 2016، که وعده تداوم سیاستهای مرکل را داد، با بحرانهای سیاسی و اقتصادی روبهرو بوده است. بحرانها و شرایط خارجی، مانند افزایش بودجه نظامی برای ناتو، فشار زیادی بر آلمان وارد کرده است. یکی از اشتباهات اصلی، بیتوجهی به دیجیتالیسازی و زیرساختها است.
هزینه این بیتوجهیها بسیار سنگین است. اتحادیه اروپا در سال 2018 نیاز به سرمایهگذاری 1.4 تریلیون یورویی تا سال 2025 را اعلام کرد. تخمینهای فعلی همچنان حدود 600 میلیارد یورو برای 10 سال آینده است. علاوه بر این، سیاستهای مالی سخت، مانند “Schuldenbremse” (محدودیت بدهی)، موجب کاهش رشد اقتصادی آلمان شده است. این سیاست باعث شده است که آلمان نسبت به سایر کشورهای اتحادیه اروپا مانند اسپانیا و فرانسه نتایج منفی تری در رشد اقتصادی داشته باشد.
کارشانسان اتحادیه اروپا می گویند که یک آلمان ضعیف میتواند تهدیدی برای پروژه اروپایی باشد و اتحادیه اروپا را در زمانی حساس با چالشهای بزرگ مواجه کند.
در نهایت، با توجه به مشکلات داخلی آلمان و بحرانهای موجود، همچنان جای سوال است که آیا این کشور قادر به انجام اصلاحات اقتصادی لازم برای مقابله با چالشهای آینده خواهد بود یا خیر. وضعیت اقتصادی آلمان نه تنها برای این کشور، بلکه برای تمام اتحادیه اروپا ، مسئلهای حیاتی است که باید به دقت پیگیری شود.