صحنه مبارزه و شیوه مبارزه ی حزب طبقه کارگر را خود حزب باید انتخاب کند

image_pdfimage_print

 

نویدنو 

اثر رفیق جان باخته در فاجعه ملی : منوچهر بهزادی

 

در نبرد حیاتی و سهمگینی که بین نیروهای انقلابی و ضد انقلابی در جریان است ، انتخاب صحنه ی مبارزه و شیوه مبارزه حائز اهمیت فراوانی است . اهمیت مسئله در این است که اگر نیروهای انقلابی صحنه ی مبارزه وشیوه ی مبارزه را به درستی انتخاب و به ضد انقلاب تحمیل کنند ، گام نخستین را در راه پیروزی خود برداشته اند واگر ضد انقلاب موفق شود صحنه ی مبارزه و شیوه ی مبارزه را ، علی رغم تمایل و آمادگی نیروهای انقلابی ، به آن ها تحمیل کند ، نیروهای انقلابی در آن صحنه و با آن شیوه با شکست روبرو خواهند شد . و از آن جا که حزب انقلابی طبقه کارگر نیروی  پیشاهنگ  جنبش انقلابی است ، مسئولیت اساسی در این زمینه بر عهده اوست . اوست که از یک سو باید صحنه ی مبارزه و شیوه ی مبارزه را در برابر ضد انقلاب انتخاب کند و به وی تحمیل نماید و از سوی دیگر باید سایر نیروهای انقلابی را برای این انتخاب قانع و جلب کند .

در شرایطی مانند کشورما که در جبهه ی نیروهای انقلابی متاسفانه پراکندگی و نفاق حاکم است ، اهمیت و حساسیت مسئله بیشتر می شود . حزب توده ایران ، حزب طبقه کارگر ایران ، با درک این اهمیت و این مسئولیت است که در حل درست مسئله انتخاب صحنه ی مبارزه و شیوه ی مبارزه کوشاست .

صحنه ی مبارزه

مبارزه برای تحول بنیادی جامعه تمام شئون زندگی جامعه را در بر می گیرد . به سخن دیگر صحنه ای از زندگی نیست که مبارزه ی بین نو وکهنه ، بین نیروهای انقلابی و ضد انقلابی در آن وجود نداشته باشد . ولی با این که مبارزه در تمام صحنه های زندگی جریان دارد ، وبا این که مبارزه در هر صحنه به جای خود لازم و در سرنوشت  نهایی پیکار موثر است ، با این همه صحنه های گوناگون مبارزه در لحظه ی معین اهمیت و حدت و شدت یکسانی ندارند .

برای حزب توده ایران ملاک اهمیت و حدت و شدت یک صحنه ی مبارزه در لحظه ی معین آن است که مبارزه در این صحنه تا چه حد منعکس کننده ی وظایف اصلی و مبرم مبارزه در لحظه ی معین است و تا چه حد به انجام این وظایف اصلی و مبرم کمک می کند . به سخن دیگر حزب موظف است که

اولا اهمیت و حدت و شدت صحنه های مبارزه را به درستی ارزیابی کند . ثانیا متناسب با اهمیت و حدت و شدت هر صحنه ی مبارزه نیروهای انقلابی را متوجه آن سازد .

 ثالثا و مهم تر از همه این که صحنه ی اصلی مبارزه را ، که به وسیله ی آن قاطع تر ، آسان تر و سریع تر می توان بر ضد انقلاب ضربه وارد آورد و نیروهای انقلابی را بهتر ، آسان تر و سریع تر می توان در راه انجام وظایف اصلی و مبرم به پیش برد ، به درستی تشخیص دهد و عمده نیروهای انقلابی را متوجه آن سازد .

در انتخاب صحنه ی مبارزه ، حزب با دشواری ها و خطرات چندی روبرو است :

  • ممکن است خود حزب در انتخاب صحنه ی اصلی مبارزه و در نتیجه اختصاص عمده نیروهای انقلابی به این صحنه ی اصلی دچار اشتباه شود .
  •      ممکن است حزب در دام دشمن بیفتد و در صحنه ای وارد مبارزه ی اصلی شود که از طرف دشمن انتخاب شده و صحنه ی اصلی نیست . فراموش نباید کرد که ضد انقلاب هم در این زمینه بیکار نیست . ضد انقلاب هم در مبارزه بر ضد نیروهای انقلابی می کوشد صحنه ای را انتخاب کند که بنا بر ارزیابی او نیروهای انقلابی در آن ضعیف اند و او قوی . ضد انقلاب  هم می کوشد مبارزه بر ضد نیروهای انقلابی را در صحنه ای انجام دهد که به تصور او قاطع تر ، آسان تر و سریع تر می توان بر نیروهای انقلابی ضربه وارد آورد و موقعیت ضد انقلاب را تحکیم نمود . ضد انقلاب هم می کوشد نیروهای انقلابی را از توجه به صحنه ی اصلی مبارزه و فرستادن عمده نیرو به این صحنه باز دارد .
  •   ممکن است حزب تحت فشار آن نیروهای انقلابی ، که تشخیص و ارزیابی نادرستی از صحنه ی اصلی مبارزه دارند ، نا آگاهانه و ناخواه ، به صحنه ای از مبارزه کشانده شود که صحنه ی اصلی مبارزه نیست .

بدین سان صحبت بر سر این نیست که حزب باید صحنه ی اصلی مبارزه را به درستی تشخیص دهد و عمده نیروهای انقلابی را متوجه آن سازد . حزب این وظیفه را هم دارد که تلاش ضد انقلاب را برای منحرف ساختن نیروهای انقلابی از صحنه ی مبارزه افشاء کند و عقیم سازد . حزب باید تحت فشار آن نیروهای انقلابی که تشخیص و ارزیابی نادرستی از صحنه ی اصلی مبارزه دارند ، قرار نگیرد و به هیچ قیمتی به استفاده از عمده نیروی خود در صحنه های فرعی کشانده نشود . اینک یک مثال مشخص و نمونه وار بزنیم :

برای سرنگونی رژیم دیکتاتوری شاه وظیفه ای مهم تر و مبرم تر از احیاء سازمان های حزب توده ی ایران و کمک به تحکیم و تقویت این پیشاهنگ مارکسیستی – لنینیستی  طبقه کارگر ایران و اتحاد همه ی نیروهای ضد امپریالیستی  و ضد دیکتاتوری بر پایه ی یک مشی و برنامه ی مشترک وجود ندارد . این واقعیت را هر انقلابی صادقی که احساس مسئولیت دارد ، درک می کند .

در چنین شرایطی که نیروهای انقلابی باید عمده نیروی خود را متوجه این صحنه ی اصلی مبارزه سازند ، می بینید که بحث در باره ی تاریخ جنبش کارگری و کمونیستی ایران و به ویژه تاریخ حزب توده ایران گرم می شود . و اگر هشیاری حزب توده ایران و سایر نیروهای آگاه انقلابی نباشد ، به مسئله ی اصلی در اپوزیسیون تبدیل می گردد . چرا ؟ منشا این بحث کجاست ؟ به چه منظور انجام می گیرد ؟ چه نتیجه ای دارد ؟

همه ی نیروهای انقلابی ، وقبل از همه و بیش از همه حزب توده ایران ، معتقدند که بررسی تاریخ جنبش کارگری و کمونیستی ایران و از جمله بررسی تاریخ حزب توده ایران ، که سهم عمده ای در این جنبش دارد ، برای جمع بندی تجارب جنبش و استفاده از آن برای مبارزات حال و آینده حائز اهمیت جدی است . این وظیفه ی مهم و درعین حال دشوار و بغرنجی است که می باید انجام گیرد و حزب توده ایران خود در انجام این وظیفه پیشگام بوده است و همچنان در انجام آن کوشاست .

ولی دو نیرو ، با دو هدف متضاد ، یکی آگاهانه و دیگری نا آگاهانه ، می کوشند این بررسی تاریخی را ، که مهم و ضرور است ، ولی در شرایط کنونی وظیفه ی اصلی نیست ، به صحنه ی اصلی مبارزه تبدیل کنند .

نیروی نخست ضد انقلاب است . ضد انقلاب از علاقه ی نیروهای انقلابی ، به ویژه مبارزان جوان انقلابی ، به دانستن تاریخ جنبش و حزب آگاه است . ضد انقلاب از برخوردها و ارزیابی های گوناگون وگاه متضادی هم که در باره ی تاریخ جنبش و حزب در بین نیروهای انقلابی وجود دارد ، مطلع است . ضد انقلاب از پیش داوری ها و برخوردهای غیردوستانه ای که متاسفانه هنوز در بخشی از نیروهای انقلابی نسبت به حزب توده ایران وجود دارد ، با خبر است . و بر این اساس ضد انقلاب می کوشد اولا از بحث در باره ی تاریخ جنبش و حزب – که در آن امکان سفسطه و مغلطه و تحریف و حتی جعل وجود دارد – برای سر درگم ساختن مبارزان جوان انقلابی سوء استفاده کند . ثانیا پراکندگی و نفاق بین نیروهای انقلابی را حفظ و تشدید کند . ثالثا به حیثیت و اعتبار حزب حزب توده ایران در بین سایر نیروهای انقلابی لطمه زند . رابعا نیروهای انقلابی و به ویژه مبارزان جوان انقلابی را از توجه به صحنه ی اصلی مبارزه باز دارد .

نیروی دوم بخشی از نیروهای انقلابی است که در تشخیص صحنه ی اصلی مبارزه و وقف عمده نیروهای انقلابی به این صحنه ی اصلی دچار اشتباه است . این قبیل مبارزان فکر می کنند که سرنوشت مبارزه به بررسی تاریخ جنبش و حزب وابسته است ، و اگر مثلا روشن نشود که در 30 یا 25 سال پیش فلان تصمیم و فلان عمل حزب درست بوده یا نبوده ، کار مبارزه کنونی بر ضد رژیم شاه لنگ می ماند .

متاسفانه باید گفت که نتیجه ی این هر دو برخورد در عمل یکی است ، و آن هم منحرف شدن و منحرف ساختن نیروهای انقلابی از مبارزه در صحنه ی اصلی است . وچه کسی می تواند انکار کند که این نتیجه با این که با هدف این بخش از نیروهای انقلابی در تضاد است ، و با این که عمل این بخش از نیروهای انقلابی نا آگاهانه انجام می گیرد ، در عمل آب به آسیاب ضد انقلاب می ریزد ؟ چه کسی می تواند انکار کند که شور انقلابی ، صداقت انقلابی ، حقیقت جوئی انقلابی و ارزیابی نادرست این بخش  از نیروهای انقلابی از صحنه ی اصلی مبارزه ، آگاهانه مورد سوء استفاده ی ضد انقلاب قرار می گیرد ؟ و قرار گرفته است ؟

شیوه ی مبارزه

لنینیسم می آموزد که : استفاده از تمام شیوه های مبارزه در پیکار انقلابی نه فقط مفید ، بلکه ضرور است : آن شیوه ای از مبارزه در لحظه ی معین عمده می شود که بهتر از هر شیوه ی دیگری می تواند در لحظه ی معین به پیشبرد امر انقلاب کمک کند . شیوه های مبارزه فقط با تحلیل مشخص شرایط مشخص ، با ارزیابی عینی نیروهای انقلاب و ضد انقلاب به دست می آیند و انتخاب می شوند . حزب انقلابی طبقه ی کارگر باید آماده و قادر باشد که با تغییر شرایط ، به سرعت شیوه ی متناسب با شرایط جدید را بیابد و جانشین شیوه ی کهنه سازد . حزب انقلابی طبقه ی کارگر باید انتخاب شیوه ی مبارزه را در دست خود گیرد نه این که به ضد انقلاب وگذارد .

اگر حزب انقلابی طبقه ی کارگر این آموزش گرانبهای لنین را به کار نبندد ، با خطرات زیرین روبرو می شود :

  • ممکن است حزب در انتخاب شیوه ی مبارزه دچار ذهنی گری شود . شیوه ای از مبارزه را مطلق کند ، سرعت کافی برای تغییر شیوه نشان ندهد .
  •  ممکن است حزب در دام دشمن بیفتد و آن شیوه ای از مبارزه را انتخاب کند که دشمن به او تحمیل کرده ، بدون این که حزب آماده و قادر برای به کار بردن آن شیوه باشد .
  •      ممکن است حزب تحت فشار آن نیروهای انقلابی ، که شیوه ی نادرستی از مبارزه را در لحظه ی معین انتخاب کرده اند ، نا آگاهانه و ناخواه ، به استفاده از این شیوه کشانده شود .

تحقق هر یک از این امکانات به شکست حزب و جنبش انقلابی در لحظه ی معین منجر خواهد شد . مثال مشخصی بزنیم :

مبارزه ی چریکی شهری از جانب بخشی از نیروهای انقلابی ایران به عنوان تنها راه سرنگونی رژیم دیکتاتوری شاه در شرایط کنونی اعلام شده است . به نظر نمی رسد که با تجربه ای که از چند سال مبارزه ی چریکی شهری در پیش داریم ، تجربه ای که متاسفانه به بهای خون عده ی کثیری از شجاع ترین عناصر انقلابی  به دست آمده ، نیازی به تکرار تحلیل های منطقی و مستدل حزب ما در نادرستی و زیان بخش بودن این شیوه ی مبارزه در شرایط کنونی باشد . آنچه مهم است یاد آوری  و تاکید این واقعیت است که بخشی از نیروهای انقلابی در اثر اشتباه در انتخاب شیوه ی مبارزه زیر ضربه ی دشمن قرار گرفته است . در واقع به یک معنی دشمن از این اشتباه استفاده کرده و شیوه ای از مبارزه را به بخشی از نیروهای انقلابی تحمیل کرده است که شکست حتمی این بخش از نیروهای انقلابی را در شرایط کنونی در بر دارد . آنچه مهم است یاد آوری و تاکید این واقعیت است که چه می شد اگر حزب ما هم در اثر اشتباه ویا تحت فشار این بخش از نیروهای انقلابی و محیطی که در اپوزیسیون غیر توده ای حکم فرما بود – و هنوز هم تا حدودی حکمفرماست – این شیوه مبارزه را در شرایط کنونی انتخاب می کرد ؟ آیا حزب هم بدون این که ضرورت مبارزه ایجاب کند ، تلفات بیشتری نمی داد ؟ آیا جنبش لطمه بیشتری نمی خورد ؟ آیا جبران این اشتباه و این لطمات و تلفات دشوارتر نبود ؟ آیا پیکار انقلابی در مجموع بغرنج تر و دشوار تر و طولانی تر نمی شد ؟

   صحنه ی مبارزه و شیوه ی مبارزه ی حزب طبقه کارگر را خود حزب باید انتخاب کند

اگر حزب انقلابی طبقه ی کارگر صحنه مبارزه و شیوه مبارزه را به درستی انتخاب کند ، اگر حزب انقلابی طبقه ی کارگر صحنه مبارزه و شیوه مبارزه را به ضد انقلاب تحمیل کند و تلاش ضد انقلاب را برای تحمیل صحنه ی مبارزه و شیوه مبارزه به نیروهای انقلابی عقیم گذارد ، اگر حزب انقلابی طبقه ی کارگر در برابر اشتباه سایر نیروهای انقلابی در انتخاب صحنه ی مبارزه و شیوه ی مبارزه اصولیت و استحکام نشان دهد ، آن وقت نه تیغ جلاد و نه شمشیر اتهام به چنین حزبی کارگر نیست . و حزب توده ایران ، حزب انقلابی طبقه کارگر ایران در چنین راهی است . که رو به تکامل می رود وبا تکامل خود تضمین واقعی برای پیروزی جنبش انقلابی میهن ما بوجود می آورد .

 

همه جا تاکید ها از نوید نو است .

سرچشمه: دنیا ، نشریه سیاسی و تئوریک کمیته مرکزی حزب توده ایران ، تیرماه سال 1354شماره 4 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *