صف کشی جنگ طلبان در دو سوی جهان و خطرهایی که میهن ما و صلح در منطقه را تهدید می کند!

image_pdfimage_print

 منتشر شده در – ارديبهشت 23, 1398

اعلامیۀ کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران

هم‌میهنان گرامی،

در پی اعلام تشدید و گسترش تحریم‌های ضدانسانی آمریکا علیه ایران و گنجاندن سپاه پاسداران رژیم در شمار سازمان‌های تروریستی خارجی جهان توسط دولت آمریکا، نیروهای صلح‌دوست و ترقی‌خواه جهان در روزهای اخیر شاهد روند بسیار نگران‌کنندهٔ بالا گرفتن تنش‌ها میان دولت نژادپرست، شبه‌فاشیستی، و ارتجاعی ترامپ و حکومت جمهوری اسلامی بوده‌اند.

بشنوید

از یک سو، لشکرکشی به خلیج فارس توسط دولت ترامپ، که نمایندۀ سیاسی انحصارهای تسلیحات و نفت آمریکاست که در دهه‌های اخیر از کنارِ جنگ و تخریب کشورهای منطقه خاورمیانه، از جمله سوریه، عراق، لیبی، افغانستان، و یمن صدها میلیارد دلار سود برده‌اند، و در کنار آن، زبان تهدیدآمیز دیگر سردمداران حکومت آمریکا و متحدان آنها در منطقه همچون عربستان سعودی و بحرین و دولت نژادپرست اسرائیل، و از سوی دیگر، تهدیدهای ماجراجویانه و شعارهای نابخردانهٔ سران رژیم اسلامی، از جمله فرماندهان سپاه پاسداران، مبنی بر بستن تنگه هرمز و تهدیدهایی از این دست، خلیج فارس و منطقۀ خاورمیانه را با خطر جدی درگیری نظامی و جنگی دیگر، و میهن ما را با خطرهایی بسیار جدّی و نگرانی‌آور روبرو کرده است.

جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، در روزهای اخیر اعلام و تأکید کرد که “در واکنش به رفتارهای نگران کنندهٔ ایران” آمریکا ناوگروه “یواس‌اس آبراهام لینکلن” و چند فروند بمب‌افکن “ب۵۲” را در منطقه زیر نظارت “سنتکام” (فرماندهی مرکزی آمریکا در خاورمیانه) مستقر می‌کند. به گفته بولتن “هدف، فرستادن پیامی روشن به حکومت ایران است که هر گونه حمله‌ای به منافع آمریکا یا متحدان این کشور با نیرویی بی‌امان روبرو خواهد شد.”

همچنین، در دو روز اخیر اعلام شد که دولت آمریکا افزون بر ناوگروه “یواس‌اس آبراهام لینکلن” ناو “اس‌اس آرلینگتون” را به همراه سامانهٔ ضدموشکی “پاتریوت” به منطقه اعزام کرده است. بر اساس گزارش خبرگزاری‌های جهان، نیروهای آمریکایی در سی سال گذشته کمتر چنین آرایشی در خاورمیانه به خود گرفته‌اند. دولت بریتانیا نیز در اقدامی تعجب‌آور گسیل ۲۸ جت جنگندهٔ اف-۳۵ را، که مدرن‌ترین نوع از این سری هواپیماهای نظامی است، به پایگاه نظامی خود در قبرس اعلام کرد.

خبرگزاری آلمانی dpa، روز جمعه ۲۰ اردیبهشت (۱۰ مه) با انتشار گزارشی از واشنگتن به اظهارات مایک پمپئو، وزیر امور خارجی آمریکا پرداخت و نوشت که “گرچه دولت آمریکا اصرار دارد که برنامه‌ای برای درگیر شدن در جنگ با ایران ندارد، اما رویدادهای روزهای گذشته بر تنش و مناقشه بین دو کشور بسیار افزوده است.” بر اساس همین گزارش، پمپئو در سخنان خود گفت که ایران نمی‌بایست خویشتن‌داری آمریکا تا این لحظه را نشانهٔ عدم قاطعیت این کشور تفسیر کند.»

این اظهارات مایک پمپئو  در پی خبر هفته گذشته بود که بر اساس آن دولت ترامپ اعلام کرده بود که با هدف قطع کامل صادرات نفت ایران، معافیت چندین کشور از تحریم خرید نفت از ایران را تمدید نخواهد کرد. در واکنش به این تصمیم دولت آمریکا، علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران، مدعی شد که “اگر مانع استفاده ایران از تنگه هرمز شوند، آن را مسدود می‌کنیم، و در صورت بروز هر تهدیدی در حفاظت و دفاع از آبراه ایران، کوچک‌ترین تردیدی نخواهیم کرد.” محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران، نیز روز یکشنبه ۸ اردیبهشت گفت: “اگر نفت ما از این تنگه عبور نکند، حتماً نفت دیگر کشورها نیز از این تنگه عبور نخواهد کرد.”

در مقابل این تهدید سران سپاه و دیگر سردمداران رژیم، شیخ خالد بن‌احمد آل‌خلیفه، وزیر امور خارجی بحرین،  در مصاحبه‌ای با روزنامه الشرق الاوسط دربارهٔ تهدید به بستن تنگه هرمز از جمله گفت: “این تهدید آشکاری علیه کشورهای خلیج (فارس) است… چنان کاری، تشدید خطرناک تنش است و حتی برای یک روز هم اجازهٔ این کار به ایران داده نمی‌شود.”

بر اساس ارزیابی کارشناسان نفتی، تنگه هرمز یکی از آبراه‌های مهم بین‌المللی است که حدود یک‌پنجم نفت خام جهان از آن عبور می‌کند و بر اثر کاهش صادرات نفت ایران و بی‌ثباتی در منطقه، و افزایش بهای نفت خام در هفته‌های اخیر، اهمیت این تنگه به شکل چشمگیری افزایش یافته و بسته شدن آن باعث تلاطم بیشتری در بازار انرژی جهان خواهد شد.

در پی بالا گرفتن تنش‌های اخیر، حکومت ایران در روز چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت در واکنش به خروج آمریکا از توافق هسته‌یی و در اعتراض به اقدام ناکافی سایر کشورهای امضاکنندهٔ این توافق، اعلام کرد که بخشی از اقدام‌های خود در اجرای برجام را  متوقف کرده است.

در بیانیه شورای‌عالی امنیت ملی آمده است که این شورا “در راستای صیانت از امنیت و منافع ملی مردم ایران و در اعمال حقوق جمهوری اسلامی ایران مندرج در بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام، امروز، ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۹۸، دستور توقف برخی اقدامات ایران در توافق برجام را صادر نمود.” این بیانیه افزوده است که این موضوع در نامه حسن روحانی، رئیس‌جمهور، به اطلاع سران کشورهای امضاکنندهٔ برجام شامل آلمان، بریتانیا، چین، روسیه، و فرانسه رسیده است. بیانیه شورای‌عالی امنیت ملی در توضیح کاهش تعهدهای ایران “اعلام می‌نماید که جمهوری اسلامی ایران در مرحله فعلی دیگر خود را متعهد به رعایت محدودیت‌های مربوط به نگهداری ذخایر اورانیوم غنی شده و ذخایر آب سنگین نمی‌داند.”

این موضع‌گیری دولت ایران با واکنش سریع و منفی اتحادیهٔ اروپا روبرو شد و بسیاری از سیاستمداران کشورهای اروپایی نسبت به این تصمیم دولت ایران ابراز نگرانی کردند. رولف موتسه‌نیش، کارشناس مسائل خارجی حزب سوسیال دموکرات آلمان، در ارزیابی این اقدام دولت ایران از جمله نوشت: «هرچند تندروها در تهران نتوانستند خواست خود را مبنی بر خروج کامل از برجام عملی کنند، اما این اقدام ایران [خروج محدود] منطقه را بیش از پیش بی‌ثبات خواهد کرد.»  دولت روسیه هم اعلام کرده است که ضمن درک موضع ایران، از ایران خواسته است که اجرای این تهدید را به تعویق بیندازد.

روشن است که بالا گرفتن این تنش‌های تا حدی که کوچک‌ترین جرقه‌ای می‌تواند به درگیری نظامی منجر شود و خلیج فارس را به آتش و خون بکشد، نمی‌تواند به نفع مردم منطقه و به‌ویژه مردم میهن ما باشد که در درون کشور درگیر مبارزه‌ای حیاتی با رژیم واپسگر و ضدمردمی ولایت فقیه‌اند. همان طور که تجربه تاریخی جنگ ایران و عراق  نشان داد، تنها نیروهایی که از شعار ”جنگ، جنگ، تا پیروزی“ و ”جنگ نعمت است“ بهره می‌برند، نیروهای ارتجاعی و کلان سرمایه‌داری تجاری و دلال‌اند که به ”برکت جنگ“ خانمان‌سوز، انقلاب بهمن ۵۷ را به بیراهه کشاندند و راه را برای استقرار و تحکیم رژیم ضدمردمی ولایت فقیه و شکست کامل انقلاب هموار کردند.

واقعیت امروز نیز همین است که جنگ‌طلبان در دو سوی جهان معتقدند که جنگ و درگیری نظامی می‌تواند منافع مالی و سیاسی چشمگیری برای آنها داشته باشد. در آمریکا، دولت ضدمردمی و ورشکسته ترامپ و مشاوران او که خود را برای انتخابات سال ۲۰۲۰ آماده می‌کنند،‌ معتقدند که درگیری نظامی محدود با حکومت ایران می تواند‌ با به نمایش گذاردن قدرت نظامی ماشین جنگی آمریکا،‌ اثر بسیار مثبتی برای سیراب کردن عطش نیروهای ناسیونالیستی، برتری‌طلب، و دست‌راستی آمریکا داشته باشد که پایگاه اجتماعی عمدهٔ ترامپ را تشکیل  می‌دهند، و راه را برای انتخاب مجدد ترامپ هموار کند.  متحدان منطقه‌یی دولت ترامپ، از جمله دولت ارتجاعی و ضدمردمی بن سلمان، حکومت‌های دست‌نشاندهٔ آمریکا در خلیج فارس، و دولت نژادپرست اسرائیل نیز برای اعمال سلطه و سرکردگی منطقه‌یی خود خواهان برخورد نظامی آمریکا با ایران هستند و همان‌طور که بارها گزارش شده است، دولت عربستان سعودی پذیرفته است که هزینه چنین ماجراجویی نظامی خطرناکی در منطقه را بپردازد.

در ایران نیز رژیم ولایت فقیه بیش از پیش با بحران‌های همه‌جانبۀ سیاسی-اقتصادی روبرو است. تشدید فشارهای کمرشکن اقتصادی که میلیون‌ها تن از هم‌میهنان ما را به زندگی در زیر خط فقر رانده است، تورّم، سقوط ارزش ریال، ورشکستگی بسیاری از واحدهای تولیدی کشور، بیکاری فزاینده، و فساد و ظلم بی‌سابقه حکومتگران، در مجموع شرایط انفجاری حادّی را در کشور پدید آورده است. سیاست‌های مخرب و ضدملی رژیم ولایت فقیه که بر اساس تأمین منافع کلان سرمایه‌داری تجاری و رانت‌خوار و دلال کشور تنظیم و اجرا شده است، اقتصادکشور را در آستانه سقوط کامل قرار داده است. برای سردمداران رژیم ولایت فقیه مهم‌ترین هدف حفظ نظام سیاسی کنونی، یعنی حفظ رژیم ولایت فقیه به هر قیمتی است. تصور اینکه موضع‌گیری‌ها و سیاست‌های سران ارتجاعی و ضدمردمی حکومت جمهوری اسلامی در راستای حفظ منافع ملی است، سراب خطرناکی است که باید آن را با تمام توان به چالش کشید و افشا کرد. سران رژیم ولایی ایران همان‌طور که در گذشته نیز نشان داده‌اند، برای حفظ “نظام” خود آماده‌اند که هر گونه «نرمش قهرمانانه» و «نوشیدن جام زهر» را به جان بخرند تا بتوانند چند صباحی بیشتر به حیاتشان ادامه دهند. 

هم‌میهنان گرامی،

بر خلاف همه ادعاهای سردمداران حکومت آمریکا از قبیل جنگ‌طلبانی مثل مایک پمپئو  و جان بولتون و مایک پنس، سیاست‌های مداخله‌گرانهٔ دولت نژادپرست و شبه‌فاشیستی ترامپ نه‌فقط در راستای منافع میهن ما نیست، بلکه تنها هدفش تحقق سلطه و سرکردگی بلامنازع امپریالیسم آمریکا و متحدانش در منطقه است. دخالت‌های آمریکا و دیگر کشورهای امپریالیستی در منطقه خاورمیانه در دهه‌های اخیر فقط به جنگ و خون‌ریزی و نابودی بسیاری از کشورها و ملّت‌های این منطقه منجر شده است و بنابراین باید با تمام توان با آن مقابله کرد. حمایت سلطنت‌طلبان و مجاهدین خلق از سیاست‌های دولت ترامپ بیش از پیش نشانگر وابستگی و مزدوری این گروه‌ها و بی‌اعتباری سیاسی کسانی است که رسیدن خود به قدرت سیاسی را فقط از طریق تحریم‌های ضدانسانی و لشکرکشی دولت ترامپ به ایران ممکن می ببینند.

به گمان ما، مهم‌ترین وظیفه نیروهای صلح‌دوست و مترقی منطقه  تلاش مشترک برای جلوگیری از وقوع درگیری خطرناک و فاجعه‌بار نظامی است که می‌تواند پیامدهای بسیار دهشتناکی برای میهن و ملّت ما و دیگر ملّت‌های منطقه خلیج فارس به همراه داشته باشد.

در شرایط کنونی مبارزه مردم و نیروهای مترقی و میهن دوست کشورمان برای صلح از اهمیت ویژه ای برخوردار است و باید تمام توان خود را در این راه به کار گرفت. 

با اتحاد عمل و گسترش مبارزه مردمی می توان ارتجاع حاکم را به چالش کشید و راه را برای استقرار  آزادی و عدالت اجتماعی و تحقق تحولات بنیادین، پایدار و دموکراتیک گشود.

کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران

۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۷۷، ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *