از زمان زایش جنبش کمونیستی، کمونیستها علیه جنگ جنگیدهاند. ما در همه زمینهها درگیر نبرد طبقاتی هستیم، ولی نبرد بزرگ ما هم اکنون، نبرد با جنگها است. نبرد علیه جنگ یک نبرد طبقاتی است. جنگها برای منافع طبقه فرمانروای بورژوازی به راه میافتند– لایههای پایینی، کارگران تنها گوشت دم توپ هستند. برای بورژوازی، هم جنگافزارسازی، هم جنگ و هم بازسازی پس از آن سودآور است، ولی برای طبقه کارگر و رنجبران برابر با از دست دادن زندگی و کاهش رفاه است.
هنگامی که از جتهای جنگنده بمب انداخته و موشک شلیک میشود، تنها هدفهای جنگی نابود نمیشوند، بلکه بسیاری از کودکان، زنان و مردانی که ارتشی نیستند نیز کُشته یا زخمی میشوند. یورش ناتو به رهبری امپریالیسم امریکا به عراق، تنها در سه هفته ۶۰۰۰ مردم بیگناه را کُشت. در جنگهایی که ناتو از سال ۲۰۰۱ آغاز کرد، بیش از ۱۰۰.۰۰۰ غیرنظامی کُشته شدند.
جنگها جهان را غیرانسانی میکنند. برای اینکه سربازان جان خود را به خطر بیندازند و با وجدان آسوده بکُشند و نابود کنند، باید یاد بگیرند که دشمن را ددمنش و غیرانسانی بدانند. برای همین، در همه جنگها تجاوز جنسی گسترده انجام میشود.
جنگ هم تهیدستان و تنگدستان و هم محیط زیست را نابود و ویران میکند. کشورها نیاز به نیروی کار در بخشهای تولیدی، رفاهی و بهداشت دارند، ولی در زمان جنگ، به جای آن جوانان برای کُشته و زخمی شدن به جنگ فرستاده میشوند.
اگر میخواهیم در بارهی دگرگونیهای آب و هوایی، در نبرد برای عدالت اجتماعی پیروز شویم، باید جلوی جنگها را بگیریم. تا زمانی که جنگ است، همهی سرمایه کشورها را میمکد.
جهان نیاز آنی به سرمایهگزاری به روی برنامههای آب و هوایی و بهبود زندگی مردم و سیستم بهداشتی، آموزشی و سالمندان دارد، ولی پول دولتها هزینه جنگهای نابود کننده آب و هوا میشود.