مقاله شماره ٨٩ / ٢٩ (٢٧ شهريور)
واژه راهنما: صلح، آزادى و استقلال. هدف تجاوز نظامى به ايران. دفاع ملى و مبارزه عليه ارتجاع. موضع به ظاهر دفاعى- ملى حاكميت ولايى در خدمت برنامه امپرياليستى.
تهديد نظامى امپرياليسم و ژاندارم منطقهاى آن اسرائيل را بايد جدى گرفت. تهديدى كه بدون اعمال سياست ضدمردمى و ضدملى حاكميت ولايى سرمايهدارى مافيايى كنونى عليه مردم ميهن ما، نمىتوانست از عمق و وسعت كنونى برخودار بوده و به خطرى عاجل تبديل شود.
همانطور كه در سرمقاله نامه مردم شماره ٨٥١ تحت عنوان “سلطه طلبى امپرياليسم، دولت كودتا و مصالح جنبش مردمى” (http://www.tudehpartyiran.org/detail.asp?id=1161) بيان شده است، تهديد امپرياليسم عليه ميهن ما و عليه سير و رشد جنبش آزادىخواهى در ايران، از سنتى سياه، سلطهگرانه و ضد انسانى برخوردار است: «تاريخ معاصر تحولات ميهن ما از كودتاى ننگين ٢٨ مرداد كه توسط دستگاههاى جاسوسى ايالات متحده و دولت بريتانيا سازماندهى شد تا تاراج منافع نفتى و گازى كشور و دخالت مستقيم در شيوه حكومت مدارى ميهن ما در دهههاى پيش از انقلاب و سپس دخالتها و توطئههاى امپرياليستى براى درهم كوبيدن و شكست انقلاب بهمن ١٣٥٧، نشانگر اين واقعيت روشن است كه سياستهاى مداخلهجويانه كشورهاى امپرياليستى به هر بهانه و زير هر لوايى، همواره به شدت مخرب و بر ضد منافع ملى ميهن ما عمل كرده است و لذا مقابله قاطعانه با اين مداخلات بخشى از وظايف ملى و دموكراتيك جنبش آزادىخواهانه در ايران است.»
اما عمق و وسعت كنونى توطئه و تهديد امپرياليستى و بهويژه تدارك اقدام امپرياليستى براى تجاوز نظامى به ايران در شرايط كنونى، از كيفيتى استثنايى برخودار شده است. بحران اقتصادى- مالى سرمايهدارى در سطح جهانى و بهويژه در ايالات متحده آمريكا، محافل هار سرمايهدارى اين كشور را براى تحقق بخشيدن به برنامه استراتژيك نظامى- سياسى آن و پاره پاره كردن ايران جهت دستيابى به ثروتها و منابع زيرزمينى، بهويژه نفت و گاز آن، آماده براى ماجراجويى جديدى نموده است.
در مقاله پيش گفته نامه مردم، گوشههايى از اين تدارك امپرياليستى در منطقه افشا شده است. فيدل كاسترو، رهبر انقلاب كوبا را بايد ارج نهاد. انقلابى كهنسال كه آوا مورآلس، رئيس جمهور بوليوى او را «پدربزرگ انقلاب» نام نهاده است، پس از چهار سال زمينگير بودن به علت بيمارى، در اولين حضور خود در مجلس ملى كوبا خطر تجاوز نظامى امپرياليسم به ايران و بر پا شدن يك جنگ اتمى را هشدار داد. هشدار فيدل كاسترو، كه به طور مستقيم و با صراحت خطر تجاوز امپرياليستى و دامن زدن به يك جنگ اتمى عليه ايران را مورد خطاب قرار مىدهد، نشانه ديگرى در تائيد اين خطر و عاجل بودن خطر تجاوز نظامى به ايران است.
مقاله “سلطه طلبى امپرياليسم، دولت كودتا و مصالح جنبش مردمى” در نامه مردم به درستى بر روى نقش كمكى محافل داخلى براى برنامه امپرياليستى انگشت مىگذارد و مىنويسد: «سردار سيد مسعود جزايرى، معاون فرهنگى و تبليغات دفاعى ستاد كل نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى ايران، با اشاره به جنگ روانى آمريكا از طريق تهديدهاى نظامى اظهار داشت: “در صورتى كه آمريكا مرتكب اين اشتباه تاريخى و بزرگ شود و جنگ را آغاز كند، مديريت اين جنگ با آن نخواهد بود.” جزايرى افزود: “دوران زدن از طريق حمله هوايى و فرار كردن، تمام شده است و واكنش ايران به هرگونه تجاوز نظامى ويرانگر، گسترده و عميق خواهد بود.” اظهارات جزايرى در امتداد همان تهديدات و سخنان ماجراجويانهيى است كه احمدىنژاد و خامنهاى ضربه زدن به منافع آمريكا در هر نقطه جهان و در سراسر كره زمين را وعده مىدهند!»
نقش كمكى محافل داخلى براى برنامه امپرياليستى به چه معناست؟
به اين منظور بايد كليه اقدامات محافل سرمايهدارى مافيايى حاكم كنونى در روابط خارجى آن، صرفنظر از آنكه اين اقدامات از روى قصد و يا از سر نادانى ارزيابى شود، مورد توجه و بررسى افتراقى قرار گيرد. سياست ضدمردمى اين حاكميت عليه مردم ميهن ما كه همچنين از مضمون ضدملى برخوردار بوده و در خدمت تحقق يافتن اميال سلطهگرانه امپرياليسم مىباشد، موضوع بررسى در اين سطور نيست.
اين اقدامات كمكى در دو مرحله و در دو سطح توسط حاكميت سرمايهدارى مافيايى عملى شده و در اختيار محافل تبليغاتى امپرياليستى، براى برپايى «جنگ روانى» امپرياليسم عليه ايران گذاشته شده است. هدف اين «جنگ روانى» تجهيز افكار عمومى مردم جهان عليه ايران و عليه “خطر اتمىشدن” آن است.
اظهارات پيگير احمدىنژاد از روز آغاز دوره نهم رياست جمهوريش در دفاع از جنايات رژيم هيتلرى آلمان عليه يهوديان و كوشش براى انكار و تعديل جنايت تاريخى فاشيسم هيتلرى عليه بشريت و جنايت ضدانسانى هولوكاست و ديگر اظهارات از اين دست كه هيچگاه كوچكترين پشتوانهاى در افكار عمومى مردم ميهن ما نداشته و ندارد، را بايد مرحله نخست اقدامات كمكى ارتجاع ولايى حاكم براى تحقق يافتن برنامه استراتژيك نظامى- سياسى امپرياليسم آمريكا در پاره پاره كردن و تجزيه ايران به بخشهاى قومى- مذهبى ارزيابى كرد.
وظيفه اين اظهارات نادرست و دروغين، نابود ساختن نهايى اعتبار والاى انقلاب بزرگ بهمن ٥٧ مردم ميهن ما نزد افكار عمومى مردم جهان بوده است. بر اين بستر، تبليغات امپرياليستى توانست ايران را به افكار عمومى مردم جهان، كشور حامى “تروريسم” معرفى كرده و در طول چندين سال با جنگ روانى- تبليغاتى خود به بهانه “اتمىشدن” ايران، تدارك تجاوز نظامى به ايران را ببيند.
مرحله دوم كمك محافل حاكميت ولايى سرمايهدارى مافيايى براى موفقيت استراتژى نظامى- سياسى امپرياليسم و توجيه ضرورت تجاوز نظامى به ايران، صرفنظر از انگيزه آن، اظهارات طالبانگونه محافل حاكميت ولايى مىباشد. پاسخ نظامى به تجاوز امپرياليستى در سراسر جهان، كه آيتالله خامنهاى، احمدىنژاد و سرداران ريز و درشت آنها از خود بروز مىدهند، تنها در ظاهر، از موضعى دفاعى و ميهندوستانه برخودار است. علت اين امر عدم تناسب قوا و امكانات نظامى ايران و امپرياليسم جهانى نيست.
وجود چنين عدم تناسب قوا را مىتوان با تجهيز مردم ميهندوست ايران و مردم صلحدوست جهان جبران نمود. پاسخ دندانشكن مردم ميهن ما به تجاوز صدام و اخراج ارتش بيگانه از ايران و آزادى خرمشهر، همانند مقاومت قهرمانانه مردم ويتنام و كوبا نمونههايى از اين توانايى خلقها در مبارزه ضدامپرياليستى و عليه سلطهگرى هستند. واقعىبينى و مضمون ميهندوستانه اظهارات اخير ميرحسين موسوى عليه تجاوز احتمالى امپرياليسم از چنين پشتوانه واقعى و تاريخى برخوردار است، زمانى كه مىگويد: «همه ما به صورت بىپرده و صريح از منافع ملى خود دفاع خواهيم كرد.»
صلح، آزادى و استقلال
موضع ميهندوستانه مبارزه عليه خطر تجاوز نظامى امپرياليسم در مضمون صلحخواهانه آن نهفته است.
اين مضمون صلحخواهانه در تضاد آشتىناپذير قرار دارد با مضمون جنگطلبانه به اصطلاح “ميهندوستى” حاكميت سرمايهدارى مافيايى كنونى كه نقش كمكى و ضدملى آن براى توجيه و تحقق يافتن برنامه استراتژيك نظامى- سياسى امپرياليسم، پيشتر نشان داده شد.
سرمقاله پيش گفته نامه مردم اين موضع مردمى و ميهندوستانه را در خلاصهترين شكل بيان مىدارد: «نيروهاى ملى و دموكراتيك ميهن ما همواره عنوان كردهاند كه بهترين راه جلوگيرى از تجاوز و مداخلهگرى امپرياليستى در ميهن، ايجاد يك جنبش صلح همهگير در كشور است.»
با چنين موضعى است كه مىتوان بدون كم و كاست اظهارات ميرحسين موسوى را مورد تائيد قرار داد كه در عين حفظ استقلال عمل جنبش سبز در مبارزه عليه تجاوز احتمالى و برجسته ساختن تفاوت اين واكنش با سياست حاكميت سرمايهدارى مافيايى كنونى، دفاع از «منافع ملى» ايران را سرلوحه وظيفه جنبش سبز اعلام مىكند. او مىگويد: «آنچه مربوط به جنبش سبز است، واكنش به هرگونه تهديدى از سوى بيگانگان، با حفظ حد و مرز با اقتدارگرايان، است. همه ما به صورت بىپرده و صريح از منافع ملى خود دفاع خواهيم كرد.»
با توجه به سابقه تاريخى برشمرده شده در سرمقاله نامه مردم است كه بايد خطر تجاوز نظامى امپرياليسم را در شرايط كنونى، اقدامى عليه جنبش آزادىخواهانه و ميهندوستانه كنونى مردم ايران ارزيابى نمود، كه با هدف ممانعت از پيروزى اين جنبش انقلابى بر ارتجاع داخلى حاكم تدارك ديده شده است؛ پيروزى جنبش انقلابى كه به معناى پيروزى و احياى آماجهاى مردمى و ملى انقلاب بهمن ٥٧ مىباشد؛ پيروزى كه خار چشم امپرياليسم و ارتجاع داخلى بوده و هست.
سازماندهى اين دفاع اكنون ضرورتى بىچون و چرا را تشكيل مىدهد كه همان سازماندهى جنبش صلحخواهى در ايران و خارج از كشور مىباشد.
– اين سازماندهى مىتواند استقلال جنبش صلحخواهى و آزادىخواهى را در برابر سياست به ظاهر “ميهندوستانه” حاكميت ولايى سرمايهدارى مافيايى كنونى به مردم جهان نشان داده، «حد و مرز با اقتدارگرايان» (موسوى) را برجسته ساخته و باد بادبان تبليغات امپرياليستى را بگيرد؛
– اين جنبش مىتواند با نشان دادن خطر ناشى از تجاوز نظامى امپرياليسم و يا ژاندارم منطقهاى آن، محافل نژادپرست حاكميت اسرائيل، بند به دست و پاى امپرياليسم و متحدان داخلى و خارجى آن بگذارد؛
اين جنبش مىتواند براى پيروزى جنبش انقلابى مردم ميهن ازجمله از اين طريق بكوشد كه نشان دهد، كه جنگطلبان اسرائيلى كه خواستار برپا كردن يك جنگ اتمى عليه ميهن ما و در منطقه هستند، همان نژادپرستانى مىباشند كه سرزمينهاى فلسطينى را به “گتوهاى” هيتلرى تبديل ساختهاند و با پنهان شدن در پشت اظهارات ماجراجويانه احمدىنژادها و … مردم بيگناه فلسطين را “يهودى”وار در پشت ديوارهاى بتونى زندانى كرده و آب و نان را هم بر رويشان بستهاند؛
– با چنين موضعى جنبش صلحخواهى مردم ميهن ما خطر ١٦٠ تا ٢٠٠ بمب اتمى اسرائيل را براى مردم منطقه و جهان همانقدر افشا مىسازد كه امكان تبليغ دروغين به اصطلاح “دفاع” از فلسطينىها را از حاكميت ارتجاعى ولايت فقيه در ايران سلب و به مردم آزادىخواه و ميهندوست ايران تفويض مىكند.
خواست خلع سلاح اتمى اسرائيل و تبديل منطقه به منطقه بدون سلاح اتمى مىتواند يكى از خواستهاى افشاگرانه جنبش آزادىخواهى و ميهندوستانه جنبش صلحخواهى مردم ايران باشد.
مواضع صريح ميرحسين موسوى در دفاع از صلح، عليه خطر تجاوز نظامى، درخواست از مردم صلحخواه در جهان و كشورهاى حامى مردم ايران براى ممانعت از تجاوز نظامى به ايران، و انواع ديگر اقدامات تبليغى و ترويجى براى دفع خطر تجاوز نظامى، اهرم پراهميت و موثرى در جهت محدود ساختن اين خطر و هم در جهت تامين جو صلحخواهى در كشور و جهان خواهد بود.
حزب توده ايران، حزب طبقه كارگر ايران كه از منافع كل جامعه ايران دفاع مىكند، در سازماندهى جنبش صلح در ايران و خارج از كشور از مسئوليت ويژهاى برخوردار است. مخالفت با تجاوز و مداخله نظامى و سازماندهى ايستادگى و مقاومت مستقل جنبش مردمى عليه تجاوز نظامى احتمالى و متحدان داخلى آن، در انطباق كامل است با مضمون دفاع از آماجهاى مردمى- دموكراتيك و ملى- ضدامپرياليستى انقلاب بزرگ بهمن ٥٧ مردم ميهن ما و كوشش براى احياى آنها.