مقاله شماره: ١٣٩٢ / ١٣ (٢٥ ارديبهشت)
واژه راهنما: پيوند مبارزه سنديكايي- دموكراتيك با مبارزه سياسي- طبقاتي. موضع پوشيده ضدكمونيستي سوسيال دمكراسي.
در مقاله ”جنبش كارگري و خطر گسترش تفكرات گمراه كننده“ در نامه مردم، ارگان مركزي حزب توده ايران (شماره ٩٢٠، ١٦ ارديبهشت ١٩٢ http://www.tudehpartyiran.org/detail.asp?id=1949) با توانايي شايسته و به كمك نشان دادن تاريخ مبارزه خزب كمونيست ايران و ادامه دهنده آن، تاريخ مبارزه هفتاد ساله حزب توده ايران، حزب طبقه كارگر ايران، ريشه هاي اصلي «نوزايي (رنسانس) ضدكمونيستي» در ارتباط با نبرد طبقاتي جاري در ايران، مورد توجه قرار گرفته است. اين واقعيت كه با وجود فروپاشي اتحاد شوروي و كشورهاي سوسياليستي اروپايي قريب به ربع قرن پيش، «رنسانس آنتي كمونيسم» حتي به درون جنبش آزادي خواهي در ايران نيز حمل مي شود، از يك سو ناشي از بحران عمومي و ساختاري حاكم بر نظام سرمايه داري جهاني، و از سوي ديگر نشان تعميق نبرد انقلابي در ايران است كه در خط مشي انقلابي مصوب ششمين كنگره حزب توده ايران انعكاس مي يابد.
ولفگان ويپرمان Wolfgang Wippermann، استادِ تاريخ شناسي تاريخ جديد در دانشگاه آزاد برلين در كتابي با عنوان ”شكار تعقيبي مقدس“، تاريخ ايدئولوژي ضدكمونيستي را در سطح جهاني مورد بررسي قرار داده و روند تغيير اين ايدئولوژي را از زمان تشكيل ”اتحاديه كمونيست ها“ توسط ماركس و انگلس در قرن هجدهم تاريخ اروپايي تا به امروز در آن نشان مي دهد. او ريشه هاي مذهبي اين ايدئولوژي را در مذهب مسيحي، كاتوليكي، پروتستاني و همچنين در اسلام، و موضع ضديهودي، ضد[خلق هاي] اسلاوي، ضد بلشويكي و … اين ايدئولوژي را برمي شمرد و «نوزايي ضدكمونيستي» آن را پس از «پايان كمونيسم اروپايي … تعجب برانگيز» (ص ١٢٠) مي نامد. ويپرمان در بخش ارزيابي تاريخ ايران و حزب توده ايران (ص ١٠٥ تا ١١٣) از منظر رژيم شاه پيش از انقلاب بهمن ٥٧ و در جمهوري اسلامي، موضع هر دو رژيم را ناشي از ايدئولوژي ضدكمونيستي و به منظور «محدود كردن» (ص ١٠٧) تاثير فعاليت حزب توده ايران ارزيابي مي كند.
مقاله پرمايه و مستدل نامه مردم نيز در بررسي تاريخي خود بر اين موضع ضد كمونيستي حاكم بر انديشه بخشي از جنبش آزاديخواهي در ايران كنوني انگشت گذاشته و به بررسي مقاله ”فراتر از نزاع چپ و راست“ در سايت ”كلمه كارگري“ مي پردازد. در شماره منتشر شده ”كلمه كارگري“ در ١١ ارديبهشت، روز نبرد جهاني طبقه كارگر براي دستيابي به حقوق قانوني و انساني خود، مساله «پيوند» ميان جنبش سنديكايي و حزبي طبقه كارگر مورد بررسي انتقادي قرار گرفته و مذموم ارزيابي شده است
نامه مردم با اشاره به فشار ارتجاع كنوني در ايران به جنبش سنديكايي طبقه كارگر و محدوديت فعاليت سياسي حزب ها در ايران در شرايط كنوني، به درستي و با ابراز تعجب، پرسش پرمعنايي را طرح مي كند: «چه ضرورتي موجب گرديده است كه نگاه ”كلمه كارگري“ به اين موضوع [حذف پيوند ميان فعاليت سنديكايي و سياسي طبقه كارگر] معطوف گردد؟» نامه مردم اين «ضرورت» پرسش برانگيز را ناشي از «دو برداشت» ممكن مي داند «كه به نظر ما در نهايت به نتيجه يي مشابه خواهند رسيد. يكي اينكه نقش ”حزب كمونيست ايران و حزب توده ايران در جنبش كارگري ايران را منفي و مخرب ارزيابي مي كند، و دو، ديگر اينكه فعاليت سنديكاها را صرفاً پيرامون مسئله هاي صنفي مي داند كه نمي بايست به موضوع هاي سياسي – و به تعبير ”كلمه كارگري“ فعاليت حزبي – وارد شود.»
به سخني ديگر، ايدئولوژي ضدكمونيستي در مقاله ”فراتر از نزاع چپ و راست“ در ”كلمه كارگري“، با ظرافت نكته اي را هدف قرار داده است كه پيامد آن، تهي نمودن جنبش كارگري از مضمون مبارزه براي تغيير انقلابي شرايط حاكم سرمايه داري به طور عام و در ايران كنوني به طور خاص است. هدف محدود ساختن مبارزه كارگري به سطح دموكراتيك، در بهترين حالت با خواست انجام ”مهندسي اجتماعي“ در نظام سرمايه داري عملي مي شود كه مي تواند با گام هاي قهقرايي نيز همراه باشد. آن طور كه ازجمله با اجراي برنامه نوليبرال امپرياليستي، با نقض قانون كار در ايران و در بسياري از كشورهاي ديگر، ٨٠ درصد قراردادهاي كاري، به قرارداده هاي ”سفيد امضا“ و ”پيماني“ تبديل شدند كه هدف آن ابدي ساختن سلطه نظام سرمايه داري است (نگاه شود به پيوند مبارزه ضد سرمايه داري و ضد برنامه نوليبرال آن! «منطق» خط مشي انقلابي حزب توده ايران در نبرد ضدسرمايه داري! http://www.tudeh-iha.com/lang/fa/archives/2042).
هدف محدود ساختن مبارزه كارگري به سطح دموكراتيك، هدفي است كه جريان تسليم طلب در جنبش كارگري، سوسيال دمكراسي راستگرا دنبال مي كند. دفاع از خواست هاي محدود به افزايش دستمزد و … در چارچوب نظام سرمايه داري، به منظور بدل ساختن طبقه كارگر به لشگر ”راي“ در زمان هاي انتخاباتي عملي مي گردد. اين در حالي است كه بدون پيوند پيگير ميان مبارزه سنديكايي- دموكراتيك با مبارزه سياسي- طبقاتي- سوسياليستي، گذار از نظام سرمايه داري و دستيابي به جامعه آرمان خواهانه انسان دوست كمونيستي ناممكن است.
موضع ضدكمونيستي ارتجاع در سطح جهان با دنبال كردن ايدئولوژي ضدكمونيستي از زمان بنيان گزاري جنبش انقلابي كارگري در قرن هجدهم تاريخ اروپايي تاكنون كماكان ادامه دارد. اين ايدئولوژي از آغاز قرن بيستم با نگرش جديدي به اين سياست خود ادامه مي دهد كه مركز ثقل و ستون فقرات انديشه نهفته در آن، قطع «پيوند» ميان مبارزه سنديكايي و مبارزه سياسي- طبقاتي طبقه كارگر است. اگر چه نبايد نيروي محركه دو موضع ضدكمونيستي را يك سان ارزيابي نمود و ميان ارتجاع ضد كمونيست و ايدئولوژي هار ضدكمونيستي آن از يك سو و جريان هايي كه همانند سايت ”كلمه كارگري“ كه از برخي از منافع دمكراتيك كارگران دفاع مي كنند، از سوي ديگر علامت تساوي گذاشت، باوجود اين بايد هدف كوشش به منظور قطع «پيوند» ميان مبارزه سنديكايي- دموكراتيك و سياسي- سوسياليستي طبقه كارگر و سازمان هاي آن را كوششي عليه منافع طبقه كارگر كه از منافع كل جامعه دفاع مي كند، ارزيابي نمود.
بر اين پايه است كه مي توان بر اهميت خط مشي انقلابي حزب توده ايران و برنامه حداقل كارگري آن كه در آن، بر «پيوند» ميان اين دو صحنه نبرد طبقاتي تصريح شده، انگشت گذاشته و از دستيابي به اين قله انديشه سربلند بود. اين سربلندي و خشنودي را بايد با برنامه مشخص مبارزه تبليغي- ترويجي و آموزشي حزب تكميل كرد و با خلاقيت و توان انقلابي به مورد اجرا در آورد.
اهميت مبارزه تبليغي- ترويجي براي نشان دادن ضرورت پيوند مبارزه دمكراتيك- سنديكايي با مبارزه سياسي- طبقاتي- سوسياليستي به منظور تغيير انقلابي شرايط حاكم سرمايه داري بر ايران، تنها از طريق آموزش سياسي- ايدئولوژيكي طبقه كارگر و فعالين آن ممكن است. اين آموزش كه مقاله نامه مردم به آن توجه مي دهد، تنها محدود به طبقه كارگر نمي شود، بلكه براي جلب توجه متحدان طبقه كارگر در نبرد ضدديكتاتوري نيز از اهميت ويژه برخودار است. تنها از اين طريق مي توان ظرفيت دموكراتيك را نزد متحدان از لايه هاي مياني جامعه ارتقا داد.
نيروهاي صادق ضداستبداد حاكم، ازجمله در اطراف سايت ”كلمه كارگري“ نمي توانند بدون درك ضرورت قطع وابستگي هاي اقتصادي نظام سرمايه داري كنوني در ايران از بند ناف نظام سرمايه مالي امپرياليستي، راه مبارزه با استبداد حاكم را با موفقيت طي كنند. اين وابستگي ها اقتصادي پيامد اجراي برنامه نوليبرال امپرياليستي هستند كه اقتصاد ايران را به زائده اقتصاد جهاني امپرياليستي بدل نموده اند. تشتت نظري- سياسي حاكم بر ”اصلاح طلبان“ در جريان انتخابات دوره يازدهم رياست جمهوري نشان بارزي براي درستي ضرورت مبارزه نظري عليه نظام سرمايه داري است!
به بررسي مشخص مساله اتحادهاي اجتماعي از ديدگاه پيوند ميان مبارزه دمكراتيك با مبارزه طبقاتي- سوسياليستي، همان طور كه در نوشتار پيش گفته اشاره شده است، به طور مجزا پرداخته خواهد شد.
رفیق گرامی عاصمی عزیز
با تشکر از مقالات مفید شما که در شناخت مواضع درست حزب و روشن کردن تحلیلی اختلاف نظرها، بخصوص مواضع ضد حزبی نشریه “راه توده” ، کمک زیادی به هواداران حزب و اکثریت کرده است.
سوالات زیر در بحث های سیاسی از طرف مخالفان سیاست حزب در خصوص شعار جبهه واحد ضد دیکتاتوری به کرات مطرح می شود. از شما خواهش می کنم با توجه به اهمیت زیاد مطلب و در صورت امکان بصورت مفصل به این سوال ها پاسخ دهید:
الف: اصولاً از ترکیب نیروهای سیاسی موجود در جامعه باید ارزیابی روشنی وجود داشته باشد ، با توجه به آرایش نیروهای سیاسی موجود در جامعه ترکیب جبهه واحد ضددیکتاتوری را چگونه میتوان پیش بینی کرد؟
در این جبهه پیشنهادی با توجه به هدف اصلی جبهه که طرد ولایت فقیه می باشد، با کدام نیروها برای ایجاد اتحاد و جبهه می توان اقدام نمود. چشم انداز کوشش برای ایجاد چنین اتحادی را چگونه ارزیابی می کنید.
کدامیک از نیروهای سیاسی موجود در جامعه بصورت بالفعل و یا بالقوه برای ایجاد چنین اتحادی در شرایط فعلی آمادگی دارند؟
اگر آمادگی موثر در شرایط فعلی وجود ندارد این شعار چه هدفی را دنبال می کند؟
در انتخاب شعارها هدف مخاطب قراردادن طبقه و توده مردم است یا مخاطب قراردادن گروههای سیاسی یا هردو؟
ب: اصولاً نحوه برخورد علمی صحیح (بر مبنای مارکسیسم-لنینیسم و از موضع طبقه کارگر) برای انتخاب شعار اصلی حزب چگونه باید باشد؟ روند تحلیل مسایل برای رسیدن به شعارهای مرحله ای چگونه باید باشد؟ آیا تحلیل مسئله از ارزیابی نیروهای سیاسی موجود در جامعه واز ممکنات موجود شروع می شود ؟
ج: فارغ از اهداف مغرضانه، گروه هایی که خود را مدافع طبقه کارگر و سوسیالیسم می دانند(با اغماض مانند نشریه راه توده، عدالت،راه کارگر، فداییان و سایر هواداران سوسیالیسم حد اقل در حرف) شعارها و تحلیل های متفاوتی ارائه می کنند. ریشه این اختلاف ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
ابزار تئوریک سفسطه نشریه راه توده، در خصوص مخالفت با شعار حزب چیست؟ساختار اصلی، هدفهای مرحله ای و تحلیل حزب در پلنوم هفدهم چه بود و چرا در شرایط فعلی “نشریه راه توده” خود را طرفدار آن نشان می دهد؟ و از این کار چه هدفی را دنبال می کند؟
ج: در بحث با کسانی که بع نوعی از نظریات نشریه راه توده طرفداری می کنند هنگامیکه بر تحلیل سیاسی بر مبنای ماکسیسم لنینیسم تاکید می شود اظهار می کنند چرا اینقدر روی مارکسیسم تاکید می کنید؟ مطالب را با”عقل خودمان” بسنجیم.ریشه بی توجهی به ایدئولوژی و بی اهمیت دانستن آن در چیست چه هدفی را در عمل دنبال می کند؟
د: از جانب بسیای از روشنفکران جامعه، مارکسیست و غیر مارکسیست، طرفداری از تغییرات انقلابی تقبیح می شودو در نشریات مختلف در این مورد اظهار نظر می شود. نقطه نظرات حزب در مورد انقلاب و رفرم چیست؟
با درودهای رفیقانه-زنده باد حزب توده ایرن
بهزاد