ساسان صدقینیا
• رابطه حاکم و محکوم رهاتر از بندی ست که ساختار حاکم تنیده است. در حالیکه قدرت حاکم در حال آب تنی کردن برای توریسم و نوآوری های صنعت بصری و فرافکنی ها به سبک فاشیسم به خارج از مرزها هستند. نیروهای داوطلب و شوراهای مردمی و محلات، ولو اندک برنامه ریزی های کمک رسانی را بدون ساختار بوروکراتیک و اولویت های قدرت حاکم تنطیم میکنند …
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
دوشنبه ۱۹ فروردين ۱٣۹٨ – ٨ آوريل ۲۰۱۹
سیلزدگان خرمشهر، جلوی ماشین هلالاحمر را گرفتند: «آمدید فیلم و عکس بگیرید؟ پس چادرتون کو؟ پدرسوختههای بیشرف بعد از ۱۷ روز که زیر آب بودیم آمدید؟ ما از این دولت هیچی نمیخواهیم. مردم دارند به ما کمک میکنند. برگردید. مردم سیل زده در لرستان می گویند ما را از سوریه ای شدن نترسانید. ما سه میلیون ده میلیون نمی خواهیم اگر همین پلدختر و خرم آباد با هم متحد شوند کل کشور را به آب میدهند!
اینها لحظاتی است که رابطه حاکم و محکوم رهاتر از بندی ست که ساختار حاکم تنیده است. در حالیکه قدرت حاکم در حال آب تنی کردن برای توریسم و نوآوری های صنعت بصری و فرافکنی ها به سبک فاشیسم به خارج از مرزها هستند. نیروهای داوطلب و شوراهای مردمی و محلات، ولو اندک برنامه ریزی های کمک رسانی را بدون ساختار بوروکراتیک و اولویت های قدرت حاکم تنطیم میکنند.
توانا شدن برای گسست ذهنی و عملی از نیاز به دولت و خیریه در طی روند اجرایی میتواند لحظاتی را برای مردم مصیبت زده بوجود آورد که دیگر برگشت به نقطه قبل از آن ناممکن باشد. ترس حکومت و شلیک گلوله و بازداشت و مسدود کردن حساب های نقدیِ سازماندهی برایِ امدادرسانی مستقل از این روست. تمشیت امور نمی بایست بدون هماهنگی با دم و و دستگاه هیولای سرمایه باشد. قطعا امکانی دیگر جز بیرون آوردن اجساد از زیر آب و گل و لای نیز مهیا می شود: بیرون آمدن قدرت اتکا به خود. آنچه که در تقابل با کارگران و محرومان مناطق فقر زده شاهد هستیم دستگاهی ست که فقرا را به نیستی سوق میدهد. پویایی شوراهای محلات می توان آغازی برای امتناع از پرداخت دیون و بدهی ذهنی و مالی به سیل زدگان باشد. قدرت حاکم بعد از تحمیل مصیب به مردم بدنبال بازسازی قدرت خود در آن مناطق است تا هر پویایی عملی را در منطق خود به استحاله بکشاند. شوراهای مردمی وظایف دولت را اگر انجام دهند همان مردمی شدن دولت نئولیبرال در اقتصاد نئولیبرال را پی گرفته اند و اگر مطابق با معیارهای خود حرکت کنند این موضوع دیگر یک امداد ساده نخواهد بود. چیزی که شوراها را شورا می کند توانایی برای کنترل و نه مطالبه است.
دهها هزار کارگر فقیر و فصلی و کشاورز کار خود را از دست داده اند و حتی مشمول صدقات دولتی اندک نیز نمی شوند. بیگانه سازی از قدرت توده ها تمام تلاش قدرت حاکم برای بازتولید خود است. کارفرمایان و نظامیان سرمایه دار در آن مناطق در حال پیاده کردن برنامه های خود برای بازسازی و بازآرایی قدرت خود هستند. تصاحب ابزار آلات توسط مردم و هجوم مردم عصیان زده به مراکز گمارده شده دولتی اعم از امدادی و درمانی و کنترل آنها و جلوگیری و اخلال در ادامه پروژه های عمرانی رژیم، تمهیدی برای کنترلِ زمان توسط مردم و نیروهای مستقل خواهد بود. ایجاد قدرت موازی اخلالی میشود که قدرت هنوز فرصت قلمرودهی به نیروی خود را پیدا نکرده است. نارضایتی به قدری ست که مردم بدون برنامه مبتنی بر یک علت غایی و نیروی بیرونی از زندگی شان، ضرورت آن را دریابند.
حرف دولت و سرمایه دار و مهره های نظامی/ خصوصی جمهوری اسلامی این است که هر انچه مردم با تلاش و قوای ذهنی و بدنی خود ساحته اند امور مشترک شما نیست انها متعلق به همگان نیست متعلق به ماست. چیزی را که متعلق به همگان است از زمین و ابزار آلات نباید خود را در تعلق هیچ کس جز منافع ما قرار بگیرد. حرف های مردم سیل زده نشان میدهد انها تعلق منافع جداگانه قدرت حتی آن هنگام که در میانشان هستند، را به قیمت زندگی خود حس می کنند. مردمی که عریان هستند حتی نفس کشیدنشان در آب و هوای آلوده و زمین زیر پایشان برای راه رفتن نیز وابسته به نظام بدهکاری و دفترچه های وامِ سرمایه داری خواهد بود. هیچ مجال جبرانی برای هیچ کس نیست. قدرت سرمایه داری حاکم خود را حتی موقتی در تعامل و میانجی گری و امتیاز دهی بلاشرط و موقتی برای هیچکس قرار نمی دهد. تنها زبانی که میداند زبان نمایش و بدهکاری و تخریب اقلیم و کمپ نشینی و اسکان در زیستگاه های حصار کشی شده است. راهی که بندهای شل شده ذهنی و عینی بدن محرومان را بار دیگر به قدرت حاکم گره بزند و آنها را غرق کند، راه اجبار و رضایت سازی و سرکوب و کلنگی کردن زندگی و زیستگاه است.
منبع: تلگرام