مقاله شماره: 1394 / 61 (10 اسفند)
واژه راهنما: زبان، شکل بروز آگاهی. ساختار آگاهی. کیفیتِ آگاهی. منطق علمی. ترفند ژورنالیستی.
فردا نمايش ميان تهي انتخابات در ايران برگزار مي شود. پيش تر، يعني در تاريخ ٢٢ بهمن ماه ١٣٩٤، ”راه توده“ي قلابي در «سرمقاله شماره ٥٤٠» خود به واقعيتي اعتراف مي كند كه نبايد آن را گذاشت و به سادگي گذشت!
اين اعتراف چنين بيان شده است: «صرف تركيب مجلس هم در نهايت تعيين كننده نيست»!
براي تاكيد بر اين ارزيابي خود، ”راه توده“ از «تجربه مجلس ششم و هم مجلس هاي بعدي» شاهد مي آورد.
درواقع هم سرشت نمايشي و عاطل و باطل بودن نقش ”مجلس اسلامي“ در بازتاب نیاز و خواستِ مردم بيش از آن برملا و افشا شد است كه بايد براي آن استدلالي اضافي ارايه داشت. انقلاب بزرگ بهمن ٥٧ مردم ميهن ما كه توانست به استبداد سلطنتي هزاران ساله پايان دهد، نتوانست مانع باز سازي ديكتاتوري در ايران گردد.
رژيم ديكتاتوري ولايي با نقض اصل های 43 و 44 قانون اساسی و گام نهادن در راه به اصطلاح “رشد” اقتصادِ وابسته به اقتصادِ جهانيِ امپرياليستي، به همان بختكي بدل شد كه رژيم سلطنتي سال ها نماينده آن بود. مجلس همان قدر به بازيچه دست لايه هاي غارتگر سرمايه داران تجاري و بوروكراتيك تبديل شد كه دستگاه قضايي آن تبديل شد. منافع توده هاي ميليوني زحمتكشان و ديگر محرومان و لايه هاي مياني جامعه همان قدر به منبع غارتِ ارتجاع داخلي و خارجي تبديل شد كه در دروان سلطنتي چنين بود. استقلال اقتصادي كشور با اجراي برنامه ی ديكته شده ی نوليبرالِ امپرياليستي همان قدر برباد داده مي شود كه در دوران پيش از انقلاب بهمن بر باد داده شد.
لذا شناخت ”راه توده“ي قلابي، شناختي درست است: «صرف تركيب مجلس هم در نهايت تعيين كننده نيست»!
پس چه بايد كرد؟ از شناختِ مضمونِ ضد مردمی و ضد ملی «واقعيت» حاكم بر ايران بايد به چه نتيجه گيري نايل شد كه بتوان آن را نتيجه گيري اي منطقي و پيگير از «واقعیت» حاکم بـه سـود زحمتکشان و لایه های وسیع مردم محروم و زیر فشار ارزيابي نمود؟
پیش از آنکه این نتیجه گیری را نزد ”راه توده“ مورد توجه قرار دهیم که در تضاد با مضمون توضیحات آن از «واقعیت» قرار دارد، توضیح یک نکته مفید است:
می دانیم که زبان، شکل بروز آگاهی است. منطقِ نهفته در بیان، بازتاب ساختار آگاهی – عرفانی، هنری، علمی – است. زبان و بیان و چگونگی بروز آن (برای مثال شکل بروز انواع هنرها)، کیفیتِ آگاهیِ انسان را قابل شناخت می سازد. ازجمله این نکته را قابل شناخت می سازد که آیا صغرا و کبرای سخن با نتیجه گیری در انطباق هستند؟ به سخنی دیگر، آیا آن ها با یکدیگر دارای رابطه علّی- علمی هستند؟ آیا شناختِ «واقعیت» ضد مردمی و ضد ملی حاکم بر ایران که مجلس – هم چنان که قوه قضایه، رسانه ها و … – را به بازیچه و ابزار غارتگری خود تبدیل نموده است، از منطق علمی برخوردار است؟ آیا پایبندی به منطق علمی، “راه توده” را بر آن می دارد اذعان کند که «صرف تركيب مجلس هم در نهايت تعيين كننده نيست»؟! پاسخ منفی است!
“راه توده“ از اذعان خود به «واقعیت»، از عبث بودن انتخابات مجلس اسلامی، به نتیجه گیری عکس نایل می شود و می گوید: «از همينجاست كه اهميت مشاركت در انتخابات روشن مي شود»! به سخني ديگر، در ”منطق“ي كه ”راه توده“ مي خواهد آن را «مشي توده ي» بنمايد، مضمون و نتيجه گيري در تضاد قرار دارند، هم سو نیستند!
البته، البته ”راه توده“ خود نيز اين تضاد را تشخيص داده است. مي داند كه بازيِ نخ نما شده و نمايش تكراري انتخابات را مردم با شم هشيارِ طبقاتیِ خود جدي نمي گيرند. او به درستي مي داند كه «تعيين كننده آن آگاهي است كه در جامعه و در ميان مردم شكل گرفته …» است!
مردم و توده ای ها گرفتار بندهای زيركي گونه ی نويسنده ي «سرمقاله» نمی شوند که به منظور انحراف مضمونِ تحليل و نتيجه گيري نادرست خود، به بازی لفظی با «آگاهی» مردم می پردازد! هدف برای طرح «آگاهی»، مسكوت گذاردن این پرسش است که بايد چه انتظاري از «آگاهي» عبث بودن انتخابات داشت؟ به كدام سو بايد توجه اين «آگاهي» را جلب نمود؟
نويسنده اگر هم از سطح «آگاهی» مردم سخن می راند که باید برای «سازماندهي وسيع ترين اتحادها» توسط «طرفداران اصلاح و تغيير» مورد بهره گيری قرار گیرد، و یا به مردم توصیه «دخالت فعالانه تر در سرنوشت» خود را می کند، نه برای «اصلاح و تغییر» است، بلکه به منظور خواستار شركت وسيع مردم در انتخابات شدن است كه خود پيش تر به عبث بودن نتايج آن اعتراف داشته است: «از همینجاست که اهمیت مشارکت در انتخابات روشن می شود!»
همان طور كه ديده مي شود، ترفند به كار گرفتن مضموني منطقي، از طریق به کار گرفتن ترفندِ ژورناليستيِ بازی با الفاظ، به ضد خود بدل می شود.
مضمون منطقي در خدمت منافعِ مردم و در جهت دادن به «آگاهی» آن ها قرار ندارد، بلکه در خدمت به منافع ارتجاع در کلیت آن، در خدمت برای حفظ شرایط حاکم و حفظ «واقعیت» دردناک برای مردم قرار دارد.
زیرا، اگر اين اعتراف درست است، كه درست است، كه حاكميت سرمايه داري كنوني به رژيم ديكتاتوري داعش گونه از اين رو نياز دارد كه بتواند به سياست اقتصادي ضد مردمي و ضد ملي خود ادامه دهد! – عليـرغـم فاجعه و بحران اقتصادي- اجتماعيِ عميقِ ایجاد شده علیـه منافع زحمتكشان و منافع ملي ادامه دهد!
از اين رو هم خامنه اي و ديگر سردمداران رژيم ابايي در اعلام علني و بي رو در بايستي نقش میان تهی “انتخابات مجلس اسلامی” ندارند. و ترکیب نمایندگان را با ابزار نظارت استصوابی تعیین می کنند!
«سرمقاله»ی ”راه توده“ از این رو در خدمت سیاست ارتجاع قرار دارد، زیرا نه تنها مضمـونـي براي «اصلاح و تغيير» طرح نمي كند كه به معناي جهت دادنِ مبارزه جویانه به «آگاهي» توده هاست، بلكه با خاك به چشم توده ها ريختن، «اهميت مشاركت در انتخابات» را در «سرمقاله» خود و عنوان آن برجسته مي سازد!
چند روز پيش، رفیق باقر فاطمي، نوشتاري مفصل با عنوان ”فريبكاري بس است، آقاي خدايي“ به صفحه ی توده اي ها ارسال نمود. در اين نوشتار، در باره خدعه گري و تقلب علي خدايي نكته هاي جالبي ذكر شده است.
نوشتار باقر فاطمي چنين آغاز مي شود: «اخيراً آقاي علي خدايي، ٢٣ سال بعد از انتشار خودسرانه دور دوم نشريه ”راه توده“، تازه به يادشان آمده است كه توضيحي پيرامون مشروعيت انتشار آن به خوانندگان خود بدهكارند! ولي هيهات كه ايشان قلمفرسايي را تا آنجا به بيراهه كشانده اند كه يكسره خاك به چشم حقيقت پاشيده اند و متاسفانه از خود چيزي جز نا راستي و بي صداقي به نمايش نگذاشته اند. …».
ترفند و زیرکیِ ژورنالیستیِ “راه توده” در همه سطوح در جریان است. توده ای ها اما گرفتار ادعای «مشی توده ی» آن و یا انتشار عکس رهبران حزب در آن نخواهند شد!
به طور جداگانه نوشتار رفیق باقر فاطمی با حذف بخشی از آن منتشر خواهد شد.