دوره جدید: مقاله شماره: ۶۸ (۲ آبان ١٣٩۶)
واژه ی راهنما: سیاسی– تئوری
اهميت سياسي- نظری مقاله ی منتشر شده در نامه مردم، ارگان مركزی حزب تود ه ايران (١) با عنوان “رژيم ولايي، دولت حسن روحانی و شرايط اسف انگيز اصلاح طلبان حکومتی ” در اين نكته تبلور می يابد كه مقاله نقش طبقه كارگر ايران را در مرحله ی ملي- دمكراتيك انقلاب، به عنوان موتور، و قلب تپنده ی تغييرات پيش رو ارزيابی كرده و مستدل می سازد.
ارزيابی از نقش مبارزه ی طبقاتی طبقه كارگر در اين مقاله در صدمين سالگرد انقلاب بزرگ اكتبر ١٩١٧، تنها از اين رو شايان دقت نيست كه مضمون “دوران گذار از سرمايه داری به سوسياليسم” را متبلور می سازد. بلكه همچنين نشان دادن نقش مبارزه ی طبقاتی طبقه كارگر ايران در مرحله ی ملي- دمكراتيك انقلاب راهگشا است برای مستدل ساختنِ مضمون انقلابی گذار از نظام وابسته ي- كمپرادور سرمايه داری و شكل داعش گونه سُلطه حاكميت ديكتاتوری آن در ايران.
منافع طبقه ی كارگر كه از منافع كل جامعه دفاع می كند، به محور نبرد برای دورنمای آزاديخواهانه- ضد ديكتاتوری و ملي- ضد امپرياليستی جامعه تبديل شده است.
چنين ارزيابی، اراده و ذهنگرايانه نيست، ناشی از نياز تاريخی مردم ميهن ما برای حل تضاد روز و اصلی در جامعه است! گذار از ديكتاتوری، سويه ی دمكراتيك تضاد را تشكيل می دهد. گذار از نظام سرمايه داری وابسته به اقتصاد جهانی امپرياليستی، وجه ملي- رهايی بخش تضاد را تشكيل می دهد كه هنگامه تاريخی حل نهايی آن فرارسيده است! تضادی كه بدون حل آن، بحران اقتصادي- اجتماعي- فرهنگی و … حاكم بر كشور بر طرف نخواهد شد.
برای پاسخ به اين نياز است كه مقاله با طرح «مسير مبارزه ی مردمی و دمكراتيك …»، به نشان دادن نقش طبقه و لايه های زحمتكش در آن می پردازد و درباره ی جايگاه متحدانِ در حواشی حاكميت در اين نبرد، كه آن ها را «اصلاح طلبان راستين» می نامد، سخن می راند: «مسير مبارزه ی مردمی و دمكراتيك … يعنی مبارزهء كارگران، زحمتكشان شهری و روستايی، معلمان و طيفی گسترده از مزدبگيران پايين دستِ جامعه، در درون جامعه جريان دارد و هر روز بر شدت آن افزوده می شود و خواهد شد. … نيروهايی … كه ماهيتاً [می توانند] تغييرهای مرحلهء ملی و دمكراتيك را به انجام برسانند. …».
ترسيم طرح «مسير مبارزه ی مردمي- دمكراتيك»، ترسيم يك روند محتوم و از پيش تعيين شده نيست. يك امكان است كه بايد برای تحقق آن كوشيد! موضع مقاله از اين رو موضعی واقع بينانه است، هنگامی كه از «جريان هر روز شدت» يابنده ی «مبارزهء كارگران، زحمتكشان شهر و روستايی، معلمان و طيفی گسترده از مزدبگيران پايين دست جامعه» سخن می راند، زيرا حل تضادهای روز و اصلی در جامعه ی ايرانی تنها با محور بودن منافع طبقه كارگر كه از منافع كل جامعه دفاع می كند، ممكن است!
مقاله خواستار «كوچ كردن اصلاح طلبان راستين به اردوگاه ميهن دوستان واقعي» می شود و آن ها را از «دنباله روی از جناح سرمايه داری نوليبرال و [تبديل شدن به] پيش قراول سرمايه داری كمپرادور … [يا حتي] ادغام شدن كامل در سياست های سرمايه داری جهاني» برحذر می دارد! زيرا ادامه اِعمال اقتصاد سياسی نئوليبرال به برباد رفتن كامل استقلال اقتصادی و نهايتاً سياسی ايران خواهد انجاميد. روندی كه بقای ديكتاتوری را تضمين و الزامی خواهد نمود! اِعمال نسخه “خصوصی سازی و آزاد سازی اقتصادي” ديكته شده توسط امپرياليسم در ايران جز با شيوه ی سركوب و ِاعمال خفقان ممكن نخواهد شد!
بازی های لفظی “چپ ميانه، جديد، دمكرات، سوسيال دمكرات و …”، و همچنين تبليغ برای اين پنداشت كه گويا رژيم استحاله پذير است، ابزارها برای هموار ساختن تحقق اين روند ضد مردمی و ضد ملی است كه با چاشنی ضد كمونيستی و ضد توده ای تبليغ می شود. اين نشان قدرت معنوی و مادی جنبش توده ای و خالی بودن سفره ی مدعيان است!
از اين روست كه مقاله با تاسف اضافه می كند: «روند تحولات و نشانههای موجود درمورد این کوچ [به اردوگاه ميهن دوستان واقعي] بسیار ناامید کنندهاند.» واقعيت های روز در سياست اصلاح طلبان كه مقاله با توانايی نشان می دهد، و همچنين ذكر تجربه ی تاريخی در انقلاب كبير فرانسه، تاسف حاكم بر سخنِ مقاله ی نامه مردم را قابل درك می سازد.
وظايف روز جنبش كارگری در ايران
از درون ارزيابی تحليلی مقاله ی نامه مردم، بيرون كشيدن وظايف روز جنبش كارگری در ايران كه در مصوبه های ششمين كنگره ی حزب توده ايران برای مرحله ملي- دمكراتيك انقلاب به تصويب رسيده است، روندی قانونمند را تشكيل می دهد.
١– پيوند ميان مبارزه ی صنفی و سياسي- طبقاتی
در مقاله ی “پيوند دادن ميان مبارزه برای خواست های فوری و مبارزه بر ضد برنامه های اقتصادی رژيم ولايت فقيه، [به مثابه ي] وظيفهء بی درنگ جنبش كارگري- سنديكايي” كه در همان شماره ی نامه مردم انتشار يافته، اهميت ايجاد شدن وحدت ميان مبارزه ی دمكراتيك- صنفی و سياسي- طبقاتي- سوسياليستی نشان داده و به عنوان وظيفه ی روز ارزيابی می شود.
همانجا همچنين «پويهء برگزيده “نظام”» توضيح و با فاكت ها نشان داده می شود كه اين پويه ضد مردمی و ضد ملی ريشه ی ايجاد شدن و تعميق تضاد روز و اصلی را در جامعه تشكيل می دهد.ديكتاتوری داعش گونه ی ولايی ابزار اِعمال «پويهء برگزيده “نظام”» است! گفته می شود: «رژيم، سياست جذب سرمايه های امپرياليستی به منظور پيوند اقتصاد كشور با سرمايه داری جهانی و تضمين بقای “نظام” را صرفاً با ارائهء منابع انرژی ايران و نيروی كاری ای مطيع و “رقابتي” – با بنگالدش – ممكن می داند. بنابراين، رژيم بر پويهء برگزيدهء خود پافشاری خواهد كرد.»
مقاله سپس «مطالبات طبقهء كارگر و زحمتكشان كشورمان» كه مضمون شعاری است كه می توان آن را “سياست نئوليبرال اعدام بايد گردد!” بيان نمود، مطرح كرده و «مبارزه ی سازمان يافته، منسجم و پيگير را تنها راه مبارزه با سياست رژيم» اعلام می كند.
«مبارزه ی سازمان يافته، منسجم و پيگير …» عليه «بيكاری ميليون ها نفر از كارگران و مردم جان به لب رسيدهء كشورمان، [عليه] نابودی امنيت شغلی كارگران، [عليه] تحميل روابط كاری برده وار به زحمتكشان و [مبارزه عليه] فقر و فلاكت بخش بزرگی از جمعيت كشورمان» كه در پايان مقاله طرح می شود، نياز به جايگزينی مردمي- دمكراتيك و ملی دارد. در برابر «پويه برگزيدهء رژيم»، پويه ی انسان دوستانه و ميهن دوستانه ی اقتصاد سياسی مرحله ی ملي- دمكراتيك انقلاب است كه اهرم پرتوان برای مبارزه ی سازمان يافته و منسجم و پيگيرِ» طبقه كارگر و ديگر لايه های محروم را تشكيل می دهد. اين درس بلاترديدی است كه می توان از بررسی تحليل گرانه ی مقاله ی پراهميت پيش گفته ی نامه مردم، ارگان مركزی حزب توده ايران دريافت.
٢- جلب متحدان به اردوگاه ميهن دوستان
مبارزه برای جلب متحدان نزديك و دور، طبيعی و موقتی نيز نياز به ارايه ی برنامه جايگزين ملي- دمكراتيك دارد. مقاله ی پراهميت پيش گفته نامه مردم به روشنی قابل شناخت می سازد كه سردرگمی نظری و سياسی حتی نزد «اصلاح طلبان راستين» نيز به طور عمده ريشه در نداشتن برنامه – ب – برای شرايط حاكم دارد. اين سردرگمی را می توان در برخی از كشورهای اتحاديه اروپا و ديگر كشورهای سرمايه داری نيز مشاهده نمود كه مردم آن زير فشار اقتصاد سياسی نئوليبرال دست و پا می زنند. تنها آنجا كه تصوراتی برای برنامه جايگزين مطرح می گردد، مبارزه ی طبقه كارگر و ديگر نيروهای مردمی، به ويژه جوانان، زنان و خرده بورژوايی متزلزل پا قرص می كند. مبارزه عليه “راست جديد”، عليه انديشه ی فاشيستی ضد خارجی و … با موفقيت روبرو می گردد. پرتغال و در دو سال اخير در بريتانيا چنين نمونه هايی وجود دارد. مبارزه ی پيش رونده در ونزوئلا نمونه ی ديگری است كه سختی و بغرنجی مبارزه را برای يافتن برنامه مشخص جايگزين برای شرايط هر كشور نشان می دهد.
در ميهن ما نيز انديشه ی “چپ ميانه و جديد و سوسيال دمكرات و …” كه همگی مصممانه موضع ضد توده ای خود را برجسته می سازند، تا مقبول اتجاع باشند (٢)، با سفره ای خالی از پيشنهاد برای «توسعه و برنامه» برای اقتصاد ايران روبرو است. آن ها تنها خواستار ادامه وضع كنونی هستند! موضعی به غايت تاييدآميز= پوزيتويستی در برابر نظام سرمايه داری كه ادامه زندگی را در جهان با خطر نابودی روبرو ساخته است! بازگشت نظريه پردازان “چپ مذهبي” از قبيل شخصيت هايی كه در مقاله ی نامه مردم ذكر می شود و يا هاشم آغاجری، شمس الواعظين و ديگران به “مشروطه خواهي” سويه ی ديگری از خالی بودن سفره ی انديشه ی ترقی خواهانه ی راهگشا نزد آنان است. واقعيت تلخی كه اهميت وظيفه ی تاريخی كنونی حزب طبقه كارگر را در ايران دو چندان می سازد. (به اين نكته به طور مجزا پرداخته خواهد شد).
در چنين شرايطی است كه طرح اقتصاد سياسی مرحله ملي- دمكراتيك توسط حزب توده ايران، بازتاب سياسي- كاركردی «گردان منسجم» طبقه كارگر است از مضمون مقاله نامه مردم كه طبقه ی كارگر ايران را سوبيك- عنصر فعال انقلابی تاريخی برای تغييرات بنيادين در كشور ارزيابی كرده و دفاع از منافع آن را محور و قلب تپنده ی مبارزه برای حل تضاد روز و اصلی در جامعه ايرانی می داند.
نشانی اینترنتی این مقاله: https://tudehiha.org/fa/4401
………
١- شماره ١٠٣٦، ٢٤ مهر ٩٦ …
٢- از قبيل رضا عليجانی، حميد آصفی، وثيق و ديگران
فرهاد عزیز اصلاح طلبان پایه اقتصادی خرده بوژوائی دارند ودر مرحله ملی دمکراتیک انقلاب بر غم ناپیگیری متحد طبیعی ما هستند از شر انان تا زمان پیشرفت وسایل تولید وانقلاب سوسیالیستی در امان نیستیم خدا ما را ازشر نوسانات طبیعی انان در امان بدارد …پاینده باشی بدرود