«من سر سفرهٔ خون نمی‌نشینم!»

image_pdfimage_print

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۳۷، ۸ آبان ماه ۱۳۹۶

 

[از نامهٔ سرگشادهٔ علی اشرف درویشیان در پاسخ به دعوت وزارت ارشاد برای شرکت در سمینار  ادبیات ایران]

علی‌اشرف درویشیان، نویسندهٔ سرگذشت تهی‌دستان روستا، درگذشت

تولد: ۳ شهریورماه سال ۱۳۲۰، کرمانشاه – درگذشت:  ۴ آبان‌ماه ۱۳۹۶، تهران

 علی‌اشرف درویشیان درگذشت، داستان‌نویس هنرمندی که با طنزی درعین‌حال دردناک و نثری شفاف تصویرگر تیره‌روزی‌ها، تباهی‌ها و نیازهای توده‌های زحمت بود. درویشیان، به‌سبب دلبستگی‌اش به روزگار و سرنوشت تهی‌دستان روستا، با رژیم‌هایی که دست بهره‌کشان از آنان را در ستم‌گری‌های‌شان باز می‌گذاشت و می‌گذارد مبارزه کرده است، چه با داستان‌های جذاب و پرخواننده‌اش که به‌گفتهٔ جمال میرصادقی در آن‌ها “حرف‌های خودش را می‌زد… ” و چه با موضع‌گیری‌های خاص سیاسی‌اش که در آن‌ها هم حرف‌های خودش را می‌زد.

زندان‌هایی که درویشیان در رژیم شاهی کشید- در سال‌های دههٔ ۱۳۵۰ و تا سال ۱۳۵۷ که به‌همت مردم آزاد شد، مرتب دستگیر و زندانی می‌شد- محرومیت از تحصیل و کار و ممنوع‌القلمی، هزینهٔ حرف‌های خودش در ابراز دلبستگی پرشورش به مردمش بود. در رژیم جمهوری هم “اما اذیتش می‌کردند و جلوی چاپ آثارش را می‌گرفتند” [میرصادقی]. کتاب‌هایش از نمایشگاه کتاب جمع‌آوری می‌شود و سانسور و ممانعت از انتشار آثارش همچنان به‌تناوب ادامه داشته است، در کنار این‌ها، کسانی هم نویسنده‌اش نمی‌دانستند، زیرا به‌گفتهٔ میرصادقی “داستان‌هایش را ساده می‌نوشت و دنبال ساختار آنچنانی برای داستان‌هایش نبود.” هرچند تب تند “پست مدرنیسم” در رشته‌های مختلف هنری ازجمله داستان‌نویسی به‌عرق نشسته، اما  برای هدف‌هایی غیرهنریِ

 

غیرهنری جلوه دادن آثار نویسندگانی که درون‌مایه‌شان زندگی، رنج‌ها و شادی‌های مردم فرودست است، همچنان تجویز می‌شود.

دوست دیرینهٔ درویشیان یعنی منصور یاقوتی نیز با اعتراض به کسانی که دوران نوشتن دربارهٔ قشرهای فرودست- که خصیصه آثار درویشیان بوده است-  را به‌پایان رسیده می‌دانند، می‌گوید: “… ما ٬پابرهنه‌ها٬ را داشتیم با ترجمهٔ احمد شاملو و در ادبیات روسیه هم از لئون تولستوی تا داستایفسکی و چخوف همه در زمرهٔ این نوع ادبیات قرار داشتند. در فرانسه هم بالزاک، پدر رئالیسم بود و رومن‌رولان و جان اشتاین‌بک آمریکا و دیگر جاها. اما اینکه این روزها این‌طرف و آن‌طرف می‌شنویم که دوران این نوع ادبیات تمام شده باید پرسید چه‌چیزی جای آن را گرفته است؟”

زنده‌یاد درویشیان به رویداد ضدِ انسانی ترور محمد مختاری و پوینده با سخنرانی بر سر مزارشان اعتراض کرد. او همواره و آشکارا با سخنرانی، مصاحبه و نگارش مقاله، بر ضد سانسور ابراز نظر می‌کرد. از این روی، کارهای خلاقه‌اش در محفل‌ها و رسانه‌های حکومتی یا نزدیک به حکومتی‌ها جایی و بازتابی نداشت، هرچند که او خود نیز به‌شدت از آن‌ها دوری می‌جست.  از  زنده‌یاد  درویشیان در زمینهٔ زبان و فرهنگ کُردی کوشش‌هایی ارزشمند به‌جا مانده است.

ازجمله آثار ماندگار درویشیان در این زمینه مجموعه ۲۰ جلدی فرهنگ افسانه‌ای ایران است. از این نویسندهٔ پرکار رمان چهارجلدی “سال‌های ابری”  و سلول ۱۸ و همچنین مجموعه‌‌داستان‌های: از این ولایت، از ندارد تا دارا، آبشوران، درشتی، شب آبستن است، همراه آهنگ‌های بابام، فصل نان، داستان‌های تازه داغ منتشر و به چندین چاپ رسیده است. از درویشیان در زمینه ادبیات کودک و نوجوان نیز کتاب‌های: روزنامه دیواری مدرسه، کی برمی‌گردی داداش جان؟، آتش در کتاب‌خانه بچه‌ها، ق‍ص‍ه‌ه‍ای آن س‍ال‌ه‍ا، گل طلا و کلاش قرمز، ابر سیاه هزار چشم، رنگینه از استقبال بسیار برخوردار بوده‌اند. زنده‌یاد درویشیان در گفت‌وگو با صفرخان خاطرات  این  اسطورهٔ پایداری را در کتابی به‌نام: ۳۲ سال مقاومت، به چاپ رساند.

حزب تودهٔ ایران، درگذشت نویسندهٔ مردمی، علی‌اشرف درویشیان، را به همسر و فرزندانش، به نویسندگان و هنرمندان ایران، و به خوانندگان و علاقمندان آثار ارزشمندش، تسلیت می‌گوید. یادش گرامی‌ باد.

One comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *