مهمترین قوانین دیالکتیک: کمیت و کیفیت

image_pdfPDF-پ دی افimage_printچاپ

“با وجود تمام تدریجی های ظاهری، انتقال از یک شکل حرکت به شکل دیگر همیشه یک جهش است، یک تغییر تعیین کننده.” (انگلس، «ضد دورینگ»)

ایده تغییر و تکامل اکنون به طور کلی پذیرفته شده است، اما اشکالی که تغییر در طبیعت و در جامعه رخ می دهد تنها توسط دیالکتیک مارکسیستی توضیح داده شده است. درک رایج از تکامل به عنوان یک روند صلح آمیز، روان و بدون وقفه هم یک طرفه و هم اشتباه است. در سیاست، این تئوری تغییر اجتماعی «تدریجی» سنگ بنای رفرمیسم است.

هگل معتقد بود که که در مقاطع خاصی از تکامل، تغییرات صرفا کمی منجر به یک جهش کیفی می شود: به عنوان مثال، اگر آب گرم یا سرد شود، نقطه جوش یا نقطه انجماد نقاطی است که در آن در شرایط عادی جهش به حالتی رخ می دهد که کمیت به کیفیت تغییر می کند.

تبدیل آب به بخار یا یخ به تدریج اتفاق نمی افتد، بلکه کاملا ناگهانی در دمای معینی (به ترتیب 100 درجه سانتیگراد و 0 درجه سانتیگراد) اتفاق می افتد. اثر انباشته شده از تغییرات کوچک بی شمار در سرعت مولکول ها در نهایت آب را به بخار یا یخ تبدیل می کند – کمیت به کیفیت تبدیل می شود.

نمونه های بی شمار دیگری را می توان از همه شاخه های علم، از زندگی اجتماعی و زندگی روزمره ارائه داد. به عنوان مثال، نقطه ای که افزودن نمک سوپ را از چیزی با طعم خوب به چیزی غیرقابل خوردن تبدیل می کند.

قانون تبدیل کمیت به کیفیت از اهمیت بالایی ، نه تنها برای علم (حتی دانشمندانی که دیالکتیکی نمی اندیشند، ندانسته از آن و سایر قوانین دیالکتیک استفاده می کنند)، بلکه بیش از هر چیز برای تجزیه و تحلیل تاریخ، جامعه و جنبش طبقه کارگر مهم است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *