سخن روز شماره: ۲۱ (۲۳ اردیبهشت ۱٣۹۷ )
در جريان بررسي اسلوب انديشه «چپ سابق» كه با نمونه ي چنين اسلوبي نزد رفيق فرخ نعمت پور كه عضو هيئت تحريريه كار آنلاين است، انجام شد (توده اي ها، مقاله ي ٢٢، ١٨ ارديبهشت ١٣٩٧)، اين پرسش طرح گشت كه آيا گره گشايي بغرنجي و بحران ها در جامعه از طريق شيوه ي ”مهندسي اجتماعي“ كه شيوه ي كاركرد لوبي يسم در نظام سرمايه داري است، به نوعي همان نظر ماركسيستي را درباره ي حل تضاد ميان متضادها در جامعه تشكيل نمي دهد؟
به سخني ديگر، آيا نبايد شيوه ي مورد استفاده ي لوبي يسم را نيز مانند اسلوب ماركسيستي به مثابه تكانه رشد از طريق حل تضادهاي جاري در جامعه ارزيابي نمود؟
به منظور درك تفاوت ماهويي دو اسلوب، توجه به سرشت و جهت گيري آن ها تعيين كننده است.
سرشت اسلوب، به پرسش درباره ي به سود كي كه لنين مطرح مي سازد، پاسخ مي دهد؛
جهت گيري اسلوب، تفاوت مضمون انقلابي و ارتجاعي را در اسلوب قابل شناخت و درك مي سازد.
نمونه اي را مورد توجه قرار دهيم، تا هر دو جنبه متفاوت در اسلوب ماركسيستي و در لوبي يسم بورژوايي تفهيم گردد.
بحث درباره ي ارزيابي از انقلاب انفرماتيك حتي در ”تالك شوها“ نيز قطع نمي شود. در يكي از آن ها بانو سارا واگن كنشت، ماركسيست آلماني عضو حزب چپ آلمان گفت، انقلاب انفرماتيك نه خوب است و نه بد. در خدمت چه كسي عمل مي كند، سرشت آن را قابل شناخت مي سازد.
در واقع هم چطور مي توان هنگام پاسخ به سرشت پديده ي انقلاب انفرماتيك، پرسشِ بـه سـود كـي؟ را ناديده گرفت! هنگامي كه اين انقلاب ”چهارم“ در كشورهاي سرمايه داري به عنوان ابزار براي تشديد استثمار، بيكاري، فقر و فلاكت براي «٩٩ درصدي ها» و ثروتمند تر شدن و برقراري سلطه ي بلامنازع «١ درصدي ها» عمل مي كند!
بدين ترتيب قابل فهم است كه براي شناخت سرشت هر پديده و اسلوبي كه در روند وقايع در جامعه موثر است بايد به دو وجه عمده در كاربرد آن توجه كرد. هر دو وجه داراي ماهيتي عيني و ماترياليستي هستند. يكي- عمل در خدمت به منافع كدام طبقات و ديگري- عمل در جهت رشد و تغيير ترقي خواهانه در جامعه!
در حالي كه شيوه ي ”مهندسي اجتماعي“، يعني شيوه ي كاركرد لوبي يسم فاقد هر دو وجه به سود زحمتكشان است، يافتن متضادها در جامعه كه اسلوب ماركسيستي- توده اي را تشكيل مي دهد، داراي اين هر دو ويژگي است. هم در خدمت منافع روز طبقه كارگر و هم در جهت تداوم روند ترقي خواهانه رشد جامعه.
درباره ي شيوه ي لوبيسم و كاركرد آن در اين صفحه نوشتارهايي انتشار يافته و نبايد در اين سطور به آن پرداخت. تنها اينجا اشاره شود كه به طور عيني شيوه اي با ويژگي هاي مافيايي، پنهاني، تفرقه اندازانه در جامعه است. بر اين پايه است كه آن جا هم كه مي تواند براي نمونه نقشي در محدود ساختن گراني در بازار سرمايه داري ايفا سازد، بلافاصله در صحنه تقليل ارزش دستمزد زحمتكشان انتقام خود را مي گيرد.
هنگام بررسي نظر رفيق فرخ نعمت پور در نوشتار پيش گفته، موضع او بيان شد كه انگبزه ي خود را در دفاع از اجراي اقتصاد سياسي نئوليبرال در ايران از اين رو مستدل مي پندارد، زيرا گويا اين برنامه با موفقيت به «بازتوليد توليد و مناسبات توليدي» در جامعه سرمايه داري نايل شده است، در حالي كه ”مدل شوروي“ نتوانسته است به همين هدف در كشورهاي سوسياليستي اروپايي دست يابد.
هر دو ويژگي برشمره شده در اين نظر چشم گير است. هم سرشت ضد كارگري آن و هم جهت گيري ارتجاعي آن براي حفظ شرايط موجود! اوبي يسم ناب!
رفيق نعمت پور مضمون نظر ماركس و انگلس و لنين را درنيافته است. به ويژه او درنيافته است كه ماركسيسم- لنينيسم از موضع جانبداري تاريخي براي حفظ هستي گونه ي انسان و هم از موضع دفاع از منافع لحظه ي طبقه كارگر استدلال مي كند. سرشت ترقي خواهانه و انسان دوستانه ي ماركسيسم در اين امر ريشه دارد.
با اسلوب لوبي يسم نمي تواند ”چپ“ به وظايف خود در برابر مردم ميهن ما پاسخگويِ مسئولي باشد.