آقای بهرام رحمانی!
شما در مقالۀ خود از قول شاه آورده اید که:
من با حوادث بی شمار هوایی روبرو شده ام، ولی همیشه سلامت بیرون آمده ام. باید به معجزه اعتقاد داشت! ….آن هم بخاطر یک معجزه و خواست خدا و پیغمبر. شما را ناباور می بینم.
و سپس در جایی که، او از حوادث بی شمار هوایی صحبت کرده است! شما توضیحی آورده اید:
(اشاره به سوء قصد ناصر فخرآرائی، عضو حزب توده به شاه در 15 بهمن 1327)
ولی ناصرفخرآرایی هرگز عضو حزب توده ایران نبوده است. و نسبت دادن ترور او به این حزب، صرفن دسیسه ای برای غیر قانونی اعلان کردن فعالیت این حزب بوده است.
هیچکدام از احزاب سوسیالیست و کمونیست، نه معتقد به ترور افراد اند و نه ترور افراد، کمکی به اهداف آنان می کند. این حزب مثل تمام احزاب کمونیست در میان توده های شهر و روستا فعال بوده و با ممنوع شدن فعالیت این حزب در سال 1327، تا 1332 اعضای بسیاری از این حزب، در این سال ها دستگیر و زندانی شده اند.
و با کودتای سال 1332، این حزب تار و مار شده است. تیر باران ها، زندان های ابد و شکنجه مربوط به اعضای این حزب بوده است.
نباید فراموش کرد که در بخش اول حاکمیت شاه جوان، قبل از سال 1332 ، مشاوران انگلیسی تمام اوضاع و رفتار او را مهندسی می کردند. ( مثل زمان ناصرالدین شاه.)
تروریست اعظم جهان خود انگلیسی ها هستند.
و چه بسا که این ترور سطحی و نافرجام هم، با مهندسی خود آنان برای برچیدن حزب توده ایران طراحی شده بوده است. ( مثل ترور امیر کبیر.)
این است نقش استعمار در پیشگیری از رشد ملتی.
womens-power.farah-notash.com
www.farah-notash.com
Women’s Power