رفیق جانداده راه آزادی و برابری، اصغر محبوب میگوید: «وظیفهی ما در کل جامعه، ادامهی مبارزات دموکراتیک، اما در میان طبقهی کارگر، مبارزهی پیگیر در راه تحقق خواستهای کارگران است.»
آنهایی که به هر دلیلی در راه پیاده کردن این وظیفه دوگانه ”چپ” انقلابی گام نمی گذارند و یا حتا بدتر از آن چوب لای چرخ آن می گذارند نمی توانند از دوستان طبقه کارگر باشند. آموزههای دوران انقلاب به ما یاد می دهد که هنگام اتحاد با دیگر نیروهای اجتماعی چشم بسته نباشیم و بی برنامه گام به پهنه همکاری نگذاریم. سیاست ما در نبرد دموکراتیک باید به گونهای باشد که از یک سو بهترین و درستکارترین نیروهای دیگر اجتماعی را به سوی آرمان های رنجبران بکشاند و از سوی دیگر سیاست ما باید آن چنان چنان برّا و تیز و روشن باشد که تودهها بتوانند ما را از آنها جدا کنند. وگرنه این نیروهای اجتماعی از پایگاه طبقاتی ما به سود هدفهای غیر پرولتری خود بهرهجویی خواهند کرد. برای همین سیاست اتحاد با دیگر نیروهای اجتماعی همیشه باید همراه با نیش انتقاد باشد.
آنها می خواهند با این ترفندها حزب تودهها را از سرشت پربار طبقاتی و بار رزمجویانه و انقلابی آن تهی سازند.
اگر ”چپ”های خوشبین به جمهوری اسلامی به ویژه آنهایی که خود را تودهای می خوانند، در این هوای گرگ و میشی و مه آلود و در این بیابان پر گرد و خاک راه درست را نیابند، جمهوری اسلامی پابرجا نمی ماند، بل که به دست نیروهای راست هوادار امپریالیسم سرنگون خواهد شد.
هنگامی که جمهوری اسلامی دهان رییس جمهورهای پیشین خود را بسته است؛ هنگامی که یکی از رییس جمهورهای پیشین در انتخابات شرکت نکرد و دیگران هم بدون کشش دل در آن شرکت کردند، هنگامی که خواننده به مرگ محکوم می شود و دختر جوانی تنها برای آزادپوشی زیر مشتهای گزمگان کشته می شود، این پنداربافان در اندیشه آزادی و کنش یک حزب مارکسیستی- کمونیستی در جمهوری اسلامی ستمزده هستند.