در گذشته یک کشور با اقتصاد پیشرفته و با جنگافزارهای نیرومند مانند امریکا میتوانست سرکردگی خود را به دیگر کشورها بپذیراند، ولی هم اکنون کشورهای جنوب از سرکردههای جهانی میخواهند که برای چالشهای دیگر جهانی مانند شکاف شمال و جنوب، درگیریهایی مانند درگیری اسراییل با فلسطینیها، و یا چالشهای آب و هوا پاسخهای شایستهای داشته باشد که به سود جامعه جهانی است و نه برای بهرهکشی از جنوب جهانی.
ما هم اکنون در روند برگشت به دوران پسااستعماری با کیفیتی نو زندگی میکنیم. کشورهای در حال رشد و مستعمرههای گذشته دیگر گوش به فرمان اربابان استعماری خود نیستند. آنها با رأی ندادن به قطعنامههای غرب علیه روسیه، نشان دادند که با آن همگام نیستند، بلکه به دنبال پاسبانی از منافع مستقل خود هستند.
ترکیه، که یک عضو ناتو است، خواهان پیوستن به گروههای بریکس و سازمان همکاری شانگهای که هر دو به رهبری چین و روسیه پایهگزاری شدهاند، هست. این کار ترس امپریالیسم امریکا و اروپا را از دور شدن ترکیه از سیاست ژئوپلیتیک غربی را برانگیخته است.
رئیسجمهور ترکیه در سخنرانی هفته پیش خود در آنکارا گفت که ما از غرب دور نمیشویم، ولی ترکیه باید با «مراکز قدرت» جدیدی که در زمینههای اقتصاد، تولید و فنآوری در روند پایهگزاری است، سازگار شود، و خود را برای فرصتها آماده نگه دارد. رجب طیب اردوغان گفت: ترکیه حتا اگر دادوستد آن با غرب خوب باشد، از ژرفش پیوند با شرق، مانند گروه کشورهای بریکس و سازمان همکاری شانگهای، دست نخواهد کشید. این سخنان اردوغان نشانگر یک تصمیم استراتژیک از سوی بورژوازی ترکیه است که نمیخواهد اقتصاد و سیاست خود را تنها به جهان غرب پیوند دهد. او افزود: «چهره ما رو به غرب است، ولی روشن است که این بدان معنا نیست که به شرق پشت کنیم، شرق را نادیده بگیریم یا روابط خود را با شرق بهبود ندهیم.»