برای کشورهای پیرامونی در اقتصاد جهانیشده کنونی، نگهداشت استقلال بدون داشتن استراتژیهای غیرسرمایهداری شدنی نیست. این کشورها باید برای ایستادگی در برابر سرکردگی اقتصادی و سیاسی غرب، نه تنها به دگرگونی ساختارهای اقتصادی خود پرداخته و به دنبال راهحلهایی بر پایه عدالت اجتماعی و پایداری محیطزیست باشند، بلکه باید به با همبستگیهای بینالمللی و همکاری با یکدیگر با هژمونی غرب نبرد کنند و به استقلال و پیشرفت دست یابند.
کشورهای جنوب جهانی که در پی نگهداشت استقلال اقتصادی و اجتماعی خود در برابر سرکردگی اقتصادی و سیاسی غرب هستند، میتوانند در راه رشد غیرسرمایهداری خود از پشتیبانی و همبستگی گروه بریکس برخوردار شوند. این گروه که دربرگیرنده اقتصادهای نو و بزرگ جهانی است، میتواند جانشینی در برابر نظام اقتصادی فرمانروای کنونی زیر سرکردگی اقتصادی غرب باشد. همکاری با بریکس نیاز به پیادهکردن هیچ شرط اقتصادی و سیاسی ندارد.
گروه بریکس با همکاریهای اقتصادی، دادوستد سرچشمههای انرژی و فناوریها، و کاهش وابستگی به نظام مالی بینالمللی، میتواند به کشورهای جنوب جهانی کمک کند تا از دام سیستمهای اقتصادی نئولیبرالی و سرمایهداری جهانی بیرون آیند. کشورهای عضو بریکس به دنبال ساختن یک سیستم مالی نو و مستقل از نهادهای غربی همچون صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی هستند و این میتواند زمینههایی برای کشورهای جنوب جهانی فراهم کند تا مستقل و بر پایه نیازهای درونی پیشرفت کنند. همکاریهای فنی و اقتصادی میان این کشورها میتواند به رویش فناوری، توانایی زیرساختهای اقتصادی، و پیشرفت صنعت تولیدی کمک کند.
با این همه، رسیدن به رشد غیرسرمایهداری در این کشورها تنها با همکاریهای میان کشورها و پشتیبانی اقتصادی و مالی گروههایی چون بریکس شدنی نیست. این کشورها برای گام گذاشتن به چنین راه رشد غیرسرمایهداری نیازمند نبرد طبقاتی هستند. دوری از رشد سرمایهداری و پذیرش الگوهای غیرسرمایهداری بستگی به دگرگونی همسنگی طبقاتی و بودن دستگاه حاکمیت در دستهای طبقه کارگر و همپیمانانش دارد.
باسلام
من فکر می کنم تا ضد انقلاب جهانی به سرکردگی آمریکا هم چنان پر قدرت در عرصه بین الملل به تاخت وتاز می پردازد هیچ کشور مستقلی در امان نخواهد بود و اتحادیه بریکس نیز در معرض تحدید قرار دارد.
سخنان شما رفیق ابی گرامی بسیار درست است. به گفته طبری “دشمن سنگدل است ولی ما مغروریم”.